استاد اقتصاد گفت: درآمد باد آورده نفت ساعت مفید کار ایرانیان را کم و تقاضای آنها را بالا برد. فقدان درآمدهای نفتی و پابرجایی تقاضا، تورم را بر اقتصاد تحمیل کرده است.
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو، رئیس بانک مرکزی از کاهش ۳۵۰۰ برابری ارزش پول ملی خبر داد. خبری دردناک برای واحد پولی کشور که تا همین نیم قرن پیش یکی از معتبرترین ارزهای جهان به شمار میرفت، اما اینک در انتهای جدول ارزش ارزهای جهانی قرار دارد. افزایش ارزش پول ملی تازهترین مطالبه مقام معظم رهبری از اعضای هیات دولت بود چرا که این موضوع به شکل دومینوواری روی سایر مولفههای اقتصادی تاثیر میگذارد.رحمان سعادت؛ اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه سمنان در این گفتگو راهکاری برای کاهش تورم به مسوولین اقتصادی پیشنهاد داده است که در ادامه میخوانیم.
عموما بانکهای مرکزی مستقل از دولت عمل نکرده اند این مساله تا چه حد روی کاهش ارزش پول ملی تاثیر گذاشته است؟ یکی از مسائلی که همیشه از پنجاه سال گذشته دائما از آن صحبت شده و متاسفانه هیچ گاه به صورت عملی محقق نشده بحث استقلال بانک مرکزی است چرا که وظیفه اصلی بانک مرکزی حراست و نگهبانی از ارزش پول ملی است. به دلیل اینکه روسای بانک مرکزی توسط رئیس جمهور انتخاب میشوند و بقای مدیریت بانک مرکزی وابسته به حسن نظر رئیس جمهور است و رئیس جمهور هم عموما به دنبال اتخاذ سیاستهای کوتاه مدت برای عبور از مشکلات اقتصادی دولت خود است، این مساله منجر به عدم استقلال بانک مرکزی و تصمیم گیریهای شخص مدیر بانک مرکزی بوده است. از نیم قرن گذشته تا کنون دولتها عملا با کسری بودجه رو به رو بوده اند بنابراین روسای جمهور و دولتها به اندازه کسری بودجه خود به اقتصاد پول تزریق کردند و، چون روسای بانک مرکزی در برابر خواست رئیس جمهور نمیتوانستند مقاومت کنند لذا به آنچه روسای دولتها گفته گوش دادند و این وضعیت را بر اقتصاد کشور تحمیل کردند که نزدیک به نیم قرن است پول کشوری که جزء ۱۵ پول ارزشمند دنیا بود امروز به یکی از ۱۰ پول کم ارزش دنیا تبدیل شده است، موضوعی که نشان دهنده عدم استقلال بانک مرکزی است.
چه عاملی کاهش ارزش پول ملی را به دنبال داشته است؟ ایران هم مثل بسیاری از کشورهای نفت خیز دارای درآمد نفتی است، اما آمار کار و تلاش در ایران با آمار تقاضا متفاوت از سایر کشورهای نفت خیز یا کشورهای توسعه یافته است. بهتر است این موضوع را اینگونه مثال بزنم که ساعت مفید کاری در ایران زیر یک ساعت است، اما میزان تقاضای کالا و خدمات ۹ ساعت است؛ به عبارت دیگر یک ساعت کار میکنیم، اما به اندازه ۹ ساعت تقاضای ما از طریق درآمد باد آوردهای مثل نفت خام تامین شده است و لذا اکنون به دلیل تحریمها درآمدهای نفتی ایران به شدت کاهش یافته، اما تقاضای ما همچنان بالاست. بیشتر بخوانید:
براساس نظریه مصرف دوزنبری وقتی درآمد افراد کاهش مییابد، اما تقاضا همچنان بر سر جای خود باقی است عملا اختلاف بین تقاضا و عرضه باعث فشار تقاضا میشود که در نهایت تورم مازاد بر بحث نقدینگی کسری بودجه ایجاد میشود. این مساله اقتصاد را با تورم شدیدی درگیر میکند. هر چند تحریم و سوء مدیریت هم شدت این مسائل و تبعات منفی آن را بیشتر میکند.
کاهش ارزش پول ملی چه تاثیری بر وقایعی که بین دولت و ملت میگذرد به جا میگذارد؟ برای افزایش ارزش پول ملی در میان مدت و بلند مدت راهکارهایی وجود دارد، راه حلهایی که موجب کنترل تورم شود، اما به هر حال ما تا کنون تورم زیر ۱۰ درصدی را در اقتصاد ایران در نیم قرن اخیر تجربه نکرده ایم. با اینکه آقای روحانی در دولت اول خود مدعی بود که تورم را به زیر ۱۰ درصد کاهش داده است، اما بنا بر اعتقاد بسیاری از کارشناسان آمار سازی و عدد سازی صورت گرفته بود تا ارائه یک آمار واقعی! متاسفانه دولت آقای روحانی در حال حاضر رکورد تورم را شکسته است. جای تاسف دارد که از نظر کارشناسی مردم ایران اعتماد خود را به ریال از دست داده اند، لذا با کاهش ارزش پول ملی دائما از این بازار به آن بازار میروند تا سپردههای ریالی خود را به ارز و طلا یا کالاهای سرمایهای دیگری تبدیل کنند. مسلما سرمایه اجتماعی که از طریق پول بین دولت و مردم ایجاد شده بود با افزایش تورم از بین رفته و متاسفانه این بی اعتمادی به راحتی ترمیم نمیشود، بخصوص که دولت فعلی وعدههای خود را در باب مسائل اقتصادی عملی نکرد، بنابراین بعید است که مردم به دولت آقای روحانی و وعدههایی که از آن به عنوان گشایش یاد میکند در هر موضوعی اعتماد کنند.
آیا برای جلوگیری از تورمی که ناشی از کاهش ارزش پول ملی است پیشنهاد خاصی دارید؟ یک پیشنهاد میتواند این باشد که در کنار ریالی که پول ملی ما و با آن معامله میکنیم، به صورت آزمایشی پول جدیدی را به اقتصاد و مردم معرفی کنیم، نه اینکه پول به سرعت در جامعه رواج بیابد، بلکه میتوان واحد پول جدیدی مثلا به نام "پرشن" که با یک واحد دلار برابری میکند برای اولین بار در تاریخ ایران معرفی شود. بعد از معرفی این پول سیاستهای بانک مرکزی در قرن جدید باید به گونهای باشد که با تمام تلاش ارزش واحد پول جدید با یک دلار برابر شود. از سوی دیگر قبل از اینکه واحد پول جدید چاپ و به دست مردم داده شود به اندازه میزان تولید واقعی برای آن انجام شود سپس به صورت آزمایشی در کنار ریال خودمان به صورت محدود در اختیار مردم قرار بگیرد و کم کم رابطه پول جدید را با دلار و پولهای جهانی تنظیم کنیم، مشروط به اینکه قوانین به گونهای تنظیم شوند که منجر به افزایش نقدینگی پول جدید نشود و استقلال بانک مرکزی دراین حوزه به رسمیت شناخته شود. اگر در ده سال آینده بتوانیم واحد پول جدید را معرفی و از آن حراست کنیم ممکن است از تورم تاریخی فلج کننده دردناکی که درعرصه بین المللی باعث شرمندگی ما شده است خلاص شویم. به هر حال این موضوع یک پیشنهاد است چرا که بعید به نظر میرسد پول قدیم به اعتبار قبلی خود بازگردد.