استاد اقتصاد گفت: اینکه دولت کاری کند تا قیمت سهام شرکتهای دولتی بالا برود و بعد از محل فروش آنها درآمد بیشتری کسب کند یک رویه غلط است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، از زمانی که مصوبه جنجالی سازمان بورس و اوراق بهادار درباره پیوستن بانکها به بازار سرمایه و اعطای مجوز رسمی به بانکها برای سرمایه گذاری مستقیم دراین بازار صادر شده است رسانهها و کارشناسان این بحث را از این جهت حائز اهمیت میدانستند که ورود بانکها به بازار سرمایه با توجه به سابقه بنگاه داری و اثرات مخربی که بانکها بر اقتصاد کشور به جا گذاشته اند باید به ظرافت مورد بررسی قرار گیرد تا مانع افزایش خسارت به بورس و اعتماد سرمایه گذاران خرد در میان مدت و بلند مدت شویم. محمد کهندل؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه دراین رابطه نقطه نظرات خود را به ما گفته است.
شما به عنوان استاد اقتصاد آیا با دخالت دولت در بازار سرمایه موافق هستید؟ شرایط فعلی بورس کشور از یک سو نیازمند حمایت دولت و از سوی دیگر اعمال اقدامات لازم در این بازار است، چرا که بازار سرمایه در حال حاضر به پاشنه آشیل اقتصاد تبدیل شده است، پاشنه آشیلی که برای ما میتواند هم فرصت باشد هم تهدید، لذا اگر بورس با مدیریت صحیح و هدفمند و به صورت علنی هدایت شود، ضمن اینکه قیمت سهام و سودآوری سهام و تقاضا برای سهام شرکتها به حد مطلوب مورد انتظار میرسد، بلکه اگر دولت، فعالان حقوقی بورس و سیاستگذاران و مدیران سازمان بورس، مسائل را به شکلی دنبال کنند که تقاضا، قیمت و عرضه شکل منطقی به خود بگیرد و از ریزش بازار سرمایه جلوگیری به عمل آورد یک فرصت بسیار طلایی برای اقتصاد کشور رقم زده اند.
به چه دلیلی حمایت و مدیریت دولت را در این بازار مطلوب میدانید؟ به این دلیل که اگر بورس به خوبی توسط دولت هدایت شود، نه صرفا با یک نگاه مقطعی و برای اهداف کوتاه مدت و بهره برداریهای درآمدی و اگر بورس مدیریت خوبی داشته باشد و دولت دلسوزانه عواید آن را برای اقتصاد کشور برنامه ریزی کند، وضعیت ما به گونهای خواهد شد که بانک محوری از اقتصاد ایران اگر نگوییم رخت میبندد، اما حتما تامین مالی تک بعدی یا تک محوری بانک از بین خواهد رفت، لذا فعال نگاه داشتن بورس و جلوگیری از ریزش آن وظیفهی مدیران بورس، بازار سرمایه و دولت است که حتما باید در دستور کار خود قرار دهند، همچنین دولت باید شرایطی را فراهم کند تا جلوی درآمدهای بادآورده ولو از طریق بازار سرمایه گرفته شود، به این معنا که سهام شرکتی نباید روزی ۵ درصد سود آوری داشته باشد و در عرض ١٠ روز یا کمتر از ۱۵ روز تقریبا سرمایه یک فرد در این شرکت دو برابر شود، این موضوع به هیچ وجه مطلوب نیست و در هیچ جای دنیا و هیچ اقتصادی پذیرفته شده نیست، چرا که باعث میشود ایجاد ثروت و سرمایه گذاری در اقتصاد گران شود و از طرفی سرمایهگذاری به نفع تولید انجام نشود و بعضی از شرکتها رشد عجیبی را تجربه کنند.
رشد شرکتهای بورسی تا چه اندازه قابل قبول است با توجه به افزایش رشد منفی اقتصادی کشور؟ اینکه شرکتهای بورسی رشد کنند این مسئلهای خوبی است، منتهی به چه قیمتی؟ قطعاً اگر در بازار سرمایه جلوی افزایش بیرویه قیمت را نگیریم، این افزایش در قیمت خودرو، نیروی کار، ماشینآلات، کالاهای سرمایهای و بعد به کالاهای مصرفی نیز منتقل میشود، تداوم این اتفاق منجر به بی ثباتی در اقتصاد میشود. بی ثباتی در اقتصاد امنیت اقتصادی را زیر سوال میبرد و با رشد مداوم و با ثبات اقتصاد در تعارض است، لذا چه بخواهیم چه نخواهیم یکباره بورس فرومیریزد، بنابراین سیاستهایی باید اتخاذ شود که چنین اتفاقی رخ ندهد، یعنی مانع سقوط بورس شویم. از سوی دیگر نگذاریم درآمدهای غیر منطقی در بورس شکل بگیرد، چرا که هر دو موضوع غلط است. اگر به دلیل سفته بازی در بورس به دنبال ایجاد ممانعت فعالیت بازار سرمایه باشیم و جلوی بورس را بگیریم یا با حمایت بی منطق باعث افزایش غیر منطقی شاخص باشیم این موضوع غلط است از آن طرف هم اگر شرایطی برای ریزش بورس فراهم کنیم این عملکرد هم غلط است، بنابراین نباید دچار افراط و تفریط شویم، از این رو باید حتما سیاستی اتخاذ شود تا نه تنها چنین اتفاقاتی رخ ندهد، بلکه بازار به بهترین نحو ممکن مدیریت و به سمت جلو حرکت کند.
مصوبه جدید سازمان بورس در خصوص ورود بانکها به بورس را چگونه مصوبهای میدانید؟ آیا این تصمیم به صلاح اقتصاد است؟ ورود بانکها به بازار سرمایه حرکت مثبت و قابل دفاعی نیست، این موضوع مورد اتفاق نظر همهی کارشناسان اقتصادی است. اما دولت به خاطر جلوگیری از ریزش بورس، بانکها را به این موضوع وارد کرده است، ولی آیا دولت به دنبال این است که شاخصها به صورت غیر منطقی رشد نکند؟ قطعا نیست! حتی دولت در تلاش است و سیاستهایی را دنبال میکند که خرید و فروش در بورس برای پرداخت مالیات بیشتر شود، تا اینجای کار اشکالی ندارد، و اینکه دولت شرایطی را فراهم کند که خرید و فروش زیاد شود بد نیست، اما اینکه دولت برای اینکه سهام شرکتهای دولتی یا سهام دولتی افزایش پیدا کند که بعد از محل فروش آنها درآمد بیشتری کسب کند یک رویه غلط را دنبال کرده است. به نظر میرسد دولت به دنبال اعمال سیاستهایی برای افزایش قیمتها در بورس است که این موضوع اصلا خوب نیست، یکی از سیاستهای افزایش قیمت سهام ورود بانکها به بورس است، هر چند دولت سیاستهای دیگری هم داشته، لذا اینکه دولت بیاید سیاستهایی را برای کسب درآمد بیشتر از محل فروش سهام اتخاذ کند، این موضوع نه تنها قابل دفاع نیست بلکه باید با این مسئله مقابله شود و جلوی این حرکت گرفته شود، لذا همه باید از دولت بخواهیم این کار را نکند، اما به هر حال دولت باید شرایطی فراهم کند که بورس از تب و تاب نیفتد و همچنان فعال باشد، ولی به صورت منطقی نه به شکلی که هر روز سهام شرکتی ۵ درصد افزایش داشته باشد.
چه راهکاری برای این موضوع پیشنهاد میدهید؟ دولت میتواند دامنه سود سهام را کاهش دهد، یعنی به جای ۵ درصد آن را به ١ درصد یا ٢ درصد برساند، اگر چنین اتفاقی بیفتد ثبات قطعاً به بازار سرمایه منتقل میشود. در حال حاضر به نظر میرسد بورس جاذبه خوبی برای سفتهبازی دارد، دولت باید جاذبه بورس را برای سرمایه گذاری و ثبات اقتصادی طلایی کند، نه برای سفته بازی سفته بازان، لذا اگر دولت سیاست حمایت از سفته بازان یا درآمدهای بادآورده برای ایجاد فرایند سرمایهگذاری بیشتر با درآمد کمتر و منطقی، ولی دائمی را جایگزین کند، قطعاً روند پیش روی بورس بهتر میشود و این زمان خود بانکها تمایلی به ورود به بورس پیدا نمیکنند یعنی اگر به بانک بگویید هم وارد بورس نمیشود، در حالی که با این سودآوری الان باید جلوی بانک را بگیری، تازه اگر جلوی بانک هم گرفته شود، بانکها از طریق کارگزاریها و شرکتهای خود در بازار سرمایه حضور دارند، ولی با مصوبه سازمان بورس به صورت آزاد و بدون پنهان شدن پشت شرکتهای خود میتوانند وارد بازار سرمایه شوند.