استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: آمارسازی رئیس جمهور اعتماد عمومی را از بین میبرد، بنحوی که از رئیسجمهور تا وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی هرکدام سخنی درباب اقتصاد میگوید بازارها به شدت برعکس عمل میکند.
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو، آقای روحانی در تازهترین آماری که از وضعیت اقتصادی ایران و دنیا در شرایط کرونایی اعلام کرد اقتصاد ایران را با اقتصاد آلمان مورد مقایسه قرار داد. رئیس جمهور به این موضوع اشاره کرد که وضع اقتصادی آلمان نشان میدهد اقتصاد این کشور منفی ۵.۲ درصد کوچکتر شده است. کشوری که پیشرفته است و تحریم نیست در چنین وضعیتی به سر میبرد، اما اقتصاد ما شرایط بهتری از رقم نرخ منفی آلمان داشته است، لذا تا پایان سال رشد اقتصادی مثبت خواهد شد. آقای روحانی درطی ماههای گذشته تا کنون اصولا آمارهایی اعلام کرده که فاصله معناداری با واقعیتهای اقتصادی جامعه دارد. از سوی دیگر مشخص نیست چرا آقای روحانی شاخصهای رشد اقتصادی کشورهایی را با ما مثال میزند که اقتصاد آنها به مراتب متفاوت از وضعیت اقتصادی ایران است. علی قنبری؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در این گفتگو برای ما روشن کرده که آیا میتوان اقتصاد تحریمی ایران را با اقتصاد آلمان مقایسه کرد و آیا امیدی به رشد مثبت اقتصادی تا پایان سال میتوان داشت؟
چقدر به آمارهای رشد اقتصادی که آقای روحانی در ماههای اخیر بدان رو آورده میتوان اعتماد کرد مثل همین مقایسه رشد منفی اقتصاد آلمان و ایران؟ آقای روحانی در هفت سال گذشته هیچ گلی به سر اقتصاد، تولید، معیشت، اشتغال و در نتیجه رفاه اجتماعی و اقتصادی مردم نزد. اینک که به پایان خط رسیده و موجهای خطرناکی از اقتصاد درهم و برهم گرداگرد اقتصاد و زندگی مردم را گرفته تلاش میکند تا در پایان دولت خود بنحوی با آمار سازیهای بی اساس از عملکرد دولت خود دفاع کند. به همین خاطر آقای روحانی به هر ریسمانی چنگ میزند تا آمار سازی کند یا آمارها را که آنگونه میخواهد و میپسندد به جامعه ارائه دهد. در حالی که این آمارها به هیچ وجه به واقعیتهای اقتصادی جامعه نزدیک نیست و اصلا شباهتی با آنچه در اقتصاد لمس میکنیم ندارد. بیشتر بخوانید:
اقتصاد آلمان با اقتصاد ایران قابل مقایسه است؟ از شنیدن سخنان آقای روحانی درخصوص رشد منفی آلمان نسبت به رشد اقتصادی ایران بسیار متعجب شدم، چرا که اصلا نباید اقتصاد آلمان با اقتصاد ایران مقایسه شود. آقای رئیس جمهور با اقتصادی که با رشد منفی ۸ درصدی برای مردم درست کرده چگونه به عملکرد دولت خود میبالد؟ آن هم از اینکه رشد اقتصادی ما کمتر از آلمان منفی بوده است! در صورتی که وضعیت اقتصاد تحریمی بین المللی و خود تحریمی داخلی بسیار متفاوت با اقتصاد آلمان است. آقای روحانی در آماردهیهای خود به این موارد دقت نمیکند که ایران دارای بالاترین نرخ تورم در دنیاست، جمعیت بیکار ما بخصوص جوانان بیکار و فارغ التحصیل روز به روز در حال افزایش است. از نظر شکاف درآمدی ایران به شدت با سایر جوامع متفاوت است و توزیع درآمد به شکل ناعادلانهای در آن رقم خورده است. از نظر تولید وضعیت بسیار بدی داریم و از نظر رشد نقدینگی که بحران زا شده است هم در وضعیت بدی هستیم که دولت هیچ فکری برای کنترل و استفاده درست از آن نکرده است. وضعیت ایران در تجارت جهانی بسیار بد است. از نظر داخلی بازارها در تلاطم تورم افزایشی به سر میبرند که هر روز با افزایش قیمت خودرو، مسکن، طلا وسکه و حتی مواد غذایی مصرفی روزانه مردم که برخی از آنها تولید داخلی است مواجه هستیم. اگر اقتصاد ایران را از این دریچه و زاویهها مورد بررسی قرار دهیم و اقتصاد آلمان را هم با این شاخصها بسنجیم قطعا آقای روحانی هیچ گاه چنین آماری را به عنوان دستاورد دولت خود بیان نمیکرد، چرا که صرف نگاه کردن به یک شاخص و ندیدن بقیه شاخصها نمیتوان وضعیت دقیقی از اقتصاد خود یا اقتصاد سایر کشورها به مردم ارائه داد.
ارائه آمارهای غیر واقعی چه تاثیری در از دست رفتن اعتماد مردم نسبت به دولت میگذارد؟ به هر حال به اعتقاد بنده و بسیاری از کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار انتظار میرود آقای روحانی بیش از اینکه به فکر آمار دهیهای تصنعی باشد واقعیتهای جامعه را ببیند و مشاوران آقای روحانی واقعیتها را به رئیس جمهور گزارش دهند، تا همهی اقتصاد در بند یک مورد نباشد و همهی اقتصاد به یک موضوع پیش پا افتاده تعمیم داده نشود. متاسفانه تداوم این رفتارها از سوی آقای روحانی باعث شده تا مردم اعتماد خود را به مسوولین کشور از دست بدهند، بنحوی که از آقای رئیس جمهور تا وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی هرکدام سخنی درباب اقتصاد میگوید بازارها به شدت برعکس آن جبهه میگیرد و عمل میکند، این موضوع ناشی از بی اعتمادی شدیدی است که بین مردم و دولت ایجاد شده است، بی اعتمادی شاخص خوبی برای سنجش سلامت یک جامعه نیست لذا انتظار میرود مسوولین رویه خود را با مردم تغییر دهند و با صداقت واقعیتها را با مردم در میان بگذارند.
آلمان یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا و چهارمین اقتصاد برتر اروپاست، آقای روحانی چطور اقتصاد آلمان را با اقتصاد تحریمی و کوچک شده ایران مقایسه کردند آیا دلیلی برای این مقایسه میتوان ذکر کرد؟ آقای روحانی از زمان شیوع کرونا سعی میکند بین اقتصادهای بزرگ دنیا و اقتصاد ما یک رابطه آماری پیدا کند تا عملکرد دولت خود را بهتر از سایر دولتها و کشورهای صنعتی نشان دهد. البته از این جهت درست گفتند چرا که کرونا اقتصاد بزرگ آلمان را نسبت به اقتصاد ضعیف ما کوچک کرده و به رشد اقتصادی آلمان که بالا بوده ضربه وارد کرده، اما با اقتصاد ما که نه تنها رو به رشد نبود، بلکه منفی بود کار چندانی نداشته است. در واقع مقایسهی اقتصاد ایران و آلمان منطقی نیست. نه تنها آلمان، بلکه بسیاری از کشورهای صنعتی و توسعه یافته از کرونا به شدت متاثر شدند و ضربه دیدند. طبیعی است وقتی اقتصاد و تولید به دلیل محدودیتهای اجتماعی با محدودیت رو به رو میشود در کاهش نرخ اقتصادی کشورها به شدت موثر است، اما ما، چون تولید و اقتصادی نداشتیم چیزی برای از دست دادن یا پایین آمدن نداشتیم که از پایین نیامدن و کاهش نیافتن آن به خود ببالیم؛ بنابراین آقای روحانی نمیتواند بر این موضوع تاکید کند که رشد منفی اقتصادی ما کمتر بوده، چون ما در بسیاری از زمینهها اصلا وضعیت مناسبی نداشتیم اقتصاد ما کمتر ضربه خورده است. از سوی دیگر اصلا اقتصاد آلمان با اقتصاد ایران قابل مقایسه نیست. وقتی دو اقتصاد با هم مقایسه میشوند که درهمهی شاخصهای اقتصادی اعم از رفاه اجتماعی، بیمه تامین اجتماعی، درآمد سرانه، ثبات اقتصادی، ارزش پول ملی، سرمایه گذاری، طول عمر مردم جامعه، وضعیت علمی و... با هم قابل اندازه گیری باشند بنابراین به جای اندازه گیری چنین شاخصهایی و اینکه بگوییم وضعیت ما بهتر است، آمارسازی دردی از ما دوا نمیکند و بهتر است واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی دیده شود.
آقای رئیس جمهور به این موضوع هم اشاره کردند که تا پایان سال رشد اقتصادی بدون نفت مثبت میشود، آیا با وضعیت بی ثباتی که دراقتصاد میبینیم میتوانیم به مثبت شدن رشد اقتصادی امیدوار باشیم؟ بعید میدانم وضعیت اقتصادی با نداشتن هیچ برنامهای به رشد منتهی شود. متاسفانه وضعیت کشور بسیار بدتر از توصیفهای آقای روحانی است. تحریمها و کرونا بر مشکلات خود تحریمی داخلی افزوده است بنحوی که چشم انداز خوبی در آینده اقتصاد کشور قابل پیش بینی نیست. از این رو نمیتوان به این موضوع امیدوار بود که شاخصهای اقتصادی رو به رشد باشد و تا آخر سال اتفاق خاصی که به رشد اقتصادی منتهی شود رخ بدهد. به نظر میرسد اگر آقای روحانی تا پایان دولت سعی کند وضعیت کشور را با ثبات نگاه دارد کار بزرگی انجام داده است تا بیش از این بازارها با روند افزایشی رو به رو نباشند و مردم بتوانند در برابر گرانیها طاقت بیاورند.