گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، تأمین منابع مالی همواره یکی از دغدغههای اصلی یک کسبوکار بوده و هست. حال میخواهد به صورت سنتی این کار انجام شود یا به صورتهای جدید؛ اما نکته مهم در تأمین منابع، توانایی بهرهبرداری درست از روشها است. کسبوکارهای کشاورزی با توجه به ارزش افزوده بالا، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و مساله امنیت غذایی در اولویتهای توسعه اقتصادی قرار دارد. در دورههای گذشته زمینههای پیشرفت و گسترش این عرصه فراهم نبوده است که چندین علت را میتوان برای آن ذکر کرد:
اما در دوره کنونی، با پیشرفت ارتباطات در کنار توسعه فناوریهای موجب شده تا ضمن گسترش جمعیت در سرتاسر جهان، روشهای کشاورزی نیز دچار تحول شود. از طرفی سه عامل مهم سرمایه, فناوری و نیروی انسانی ماهر وظیفه مهم ارتقا سطح تولید را بر عهده دارند. بی توجهی به هر یک از این عوامل، نقص جبرانناپذیری را بر پیکره صنعت کشاورزی وارد میکند. اگر نیروی انسانی و فناوری موجود باشد ولی سرمایهای جهت پشتیبانی آنها نباشد؛ توانایی بهرهبرداری از هیچکدام از آنها فراهم نخواهد شد. این در حالی است که جذب سرمایه از طریق روشهای سنتی، عرصه را بر هر دو بخش تنگ کرده است. بنابراین برای بهرهوری مناسب نیازمند روشهای نوینی جهت تأمین آن هستیم.
بررسی جنبههای آیندهپژوهی عرصه کشاورزی، میتواند انگیزهای جهت استفاده هر چهبهتر از عوامل پیشرفت این حوزه باشد. یکی از مؤلفههای مهم این بخش, بررسی تعداد جمعیت است. این در حالی است که اهمیت گزاره ذکرشده در کشورهای درحالتوسعه بیشتر است؛ زیرا جمعیت جهان تا سال 2025 به 8.3 میلیارد انسان میرسد که 84 درصد آن متعلق به کشورهای درحالتوسعه خواهد بود.[1]
بنابراین تأمین منابع مالی نقد نقش مؤثری در بهرهوری هر چهبهتر این صنعت، ایفا میکند؛ زیرا هنگامههای خاصی در کشاورزی مطرح است که تأمین یا عدم آن سبب رونق یا شکست کسبوکار میشود.
روشهای تأمین مالی انواع گوناگونی دارد. انواع متداول این حوزه به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم میشود.
ساختار مالی در ج.ا.ایران بانک محور است؛ اما با این وجود روشهای دیگری، برای تأمین مالی در مواقع بحرانی میتوان در نظر گرفت.
در عصر کنونی، بروز نوآوریها در تمام جوانب گسترش یافتهاند. از طرفی, گستره تغییرات به نحوی است که به عرصه روشها نیز وارد شده است. در دنیای روشها, روشهای تأمین مالی هم مستثنی نیست. در برهه کنونی روشهای تأمین مالی سنتی دیگر جوابگو نیستند و طرز فکر وامدهندگی روبهزوال است. فقط در یک شرایط بهترین وام دهندگی مطرح است؛ آنهم قرضی است که تنها قرض الحسنه باشد؛ زیرا بازدهی واقعی تضمینشده را تنها در اینیک قلم میتوان یافت. در غیر این صورت طریقی که ختم به بازدهی توسط عامل بهره باشد، نمیتواند به نیازهای مالی جوامع گوناگون، پاسخگو باشد. حال سؤالات اصلی این عرصه میتواند چنین مواردی باشد:
روشهای کنونی برای مطابقت با شرایط کنونی چیست؟ شرایط آنها چه خواهد بود؟
لازمههای یک تأمین مالی مؤثر در شرایط روز دنیا:
در ادامه به برخی از شیوههای نوین اشاره خواهیم کرد.
مفهوم تأمین مالی جمعی ریشه در مفهومی وسیعتر تحت عنوان جمع سپاری دارد. تعریف این ریشه در قالب یک جمله "جمع سپاری" یعنی استفاده از توان جمع برای دستیابی به ایدهها، بازخوردها و راهحلهایی بهمنظور توسعه فعالیتهای مرتبط با یک کسبوکار است.
تأمین مالی جمعی به تلاشهای فردی و گروهی کارآفرینان (گروههای فرهنگی، اجتماعی و انتفاعی) بهمنظور تأمین منابع لازم برای کسبوکارهای خود گفته میشود، مکانیزم این شیوه بدینصورت است که ما با استفاده از مشارکتهای به نسبت کوچک افراد حاضر، در گروه بسیار بزرگ استفادهکننده از اینترنت, بدون در نظر گرفتن واسطههای مالی استاندارد، به تأمین مالی منابع میپردازیم.
ICO مکانیزمی است که از طریق آن کسبوکارها بهوسیله فروش توکن به سرمایهگذاران، سرمایه خود را افزایش میدهند. درطی اجرای فرآیند ICO یک کسبوکار میتواند بهمنظور جذب سرمایه، یک توکن دیجیتالی خاص بسازد و مقدار مشخصی از آن توکنها را با یک قیمت اولیه به عموم مردم بفروشد.
ICO بسیار پر ریسک است و شواهد، بیانگر میزان کلاهبرداری بالا در این حوزه است. چراکه:
بازار سرمایه متشکل از سه رکن اصلی بازار بدهی در کنار بازار سهام و بازار مشتقات است. هدف بازار بدهی، ایجاد مکانیزمی برای تأمین مالی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت مخارج بخش خصوصی و دولتی است. بازار بدهی یا اوراق قرضه بازاری است که در آن برگههای بدهی (قرضه) یا اسناد با مبلغ سود ثابت دادوستد میشوند. بازارهای بدهی، برای تأمین مالی شرکتهای بزرگ و با حجم داراییهای فیزیکی بالا مناسبترین گزینه هستند. دلیل تمایز این بازارها، امکان استفاده از داراییهای ملموس و فیزیکی بهعنوان وثیقه است که در تأمین مالی چه از طریق بازار بدهی و چه از طریق نظام بانکی نقش مهمی دارد و ازاینجهت، وجه مشترک بازار بدهی و نظام بانکی است.[3]
روشهای بیانشده روشهای نوینی است. برخی از آنها در دوره حاضر قابلیت استفاده در تأمین مالی کشاورزی را ندارند. وظیفه عمده تأمین این صنعت در دوره کنونی بر دوش صنعت بانکداری قرارگرفته است. تحریمها و رکودهای اقتصادی متعدد سبب شدهاند تا نقش بانکها پیش از پیش مهمتر شوند. دلایل بسیاری برای هرکدام از آنها میتوان برشمرد.
یکی از مهمترین علتها نبود زیرساختهای لازم جهت توسعه و ارتقا دیگر روشهای تأمین مالی است.
تأمین مالی بخش کشاورزی در سطح کلان میتواند از سازوکارهای تعبیهشده در این زمینه استفاده کند؛ اما بخش خرد، از این قاعده مستثنا است. به دلیل ریسکهای فراوان، اغلب تأمین مالیهای انجامشده در این بخش از طرف سازمانهای حمایتی چون جهاد کشاورزی و تعاونیهای مصرف انجام میشود.
یکی از علتهای اصلی در این زمینه، تأمین زیرساختهای اصلی سیستم بانکی در کشور است. دلیل دیگر را میتوان کمبود اطلاعات و آگاهی کشاورزان از سایر روشهای تأمین مالی دانست.
صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) در این حوزه به علت عدم بهرهوری مناسب وارد نمیشوند؛ اما میتوان سازوکارهایی را تشکیل داد که بهواسطه افراد سرمایهدار منطقه، صندوقهای سرمایهگذاری را تأسیس کرد. این صندوقها عامل جمعآوری سرمایه از بخش زیاده سرمایه و انتقالدهنده به مالکین کسبوکارها هستند. فرهنگسازی مناسب و آگاهی بخشی به افراد حاضر در این زمینه میتواند یکی از مؤثرترین روشها باشند. بدینصورت؛ افراد پس از کسب آگاهیهای لازم سود و منفعت خود را میتوانند همراستای با سود و منفعت جامعه ببینند. نگاهی با این ویژگی توانایی حل مشکلات را دارد.
بنابراین فهم مسئله، درک راهبرد تعیینشده و درنهایت عملیات سازی آن در جامعه سازوکار مطلوب را فراهم میکند.
[1] عبدالهی، مهدی؛ گزارش بانک مرکزی
2 چیتسازیان، هستی؛1399
[3] https://ihadaf.com/what-is-bond-market/
[4] Venture Capital
منابع:
نگارنده: علیرضا اعتمادی فر، پژوهشگر دفتر مطالعات راهبردی رونق تولید دانشگاه امام صادق علیهالسلام