گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، محمد جواد عمرانی؛ افزایش نرخ سود بانکی که از ابتدا با اعلام خبر افزایش نرخ بهره بین بانکی شروع شد به افزایش سود سپردههای بانکی هم رسید. علی رغم اینکه آقای همتی رئیس بانک مرکزی منکر این موضوع شد، اما افزایش نرخ سود سپردههای بین بانکی تا ۲۰ درصد موید نگرانی بورسیها بود که در روزها و هفتههای اخیر نگران افزایش سود بانکی و خروج سرمایهها از بورس به سمت نظام بانکی کشور بودند. اینکه سود ۲۰ درصدی در وضعیت تورمی کنونی اقتصاد ایران تا چه حد جذاب است، اثر افزایش نرخ بهره بین بانکی در اقتصاد چیست و چرا بورسیها نگران افزایش نرخ سود سپردهها هستند موضوع این گفتگو با حیدر مستخدمین حسینی؛ اقتصاددان و معاون اسبق بانک مرکزی است که در ادامه آمده است.
آقای دکتر در نگاه اول با یک دید کارشناسی اقتصاد ایران را چگونه اقتصادی است، با توجه به اینکه اصولا دولتها به رویه اقتصادی خود افتخار میکنند و ملت از این رویه دلزده و پریشان خاطر و عصبانی هستند، آیا اقتصاد ما رویه مطلوبی را دنبال کرده است که مسوولین به عملکرد خود میبالند؟
در وهله اول باید این واقعیت را قبول کرد که اقتصاد ما به صورت یک مجمع الجزایر پیوسته عمل نمیکند، بلکه جزیرهای عمل میکند. با پذیرش این واقعیت سادهتر میتوان مسائل و مشکلات اقتصاد ایران را بررسی و مورد واکاوی قرار داد و راهکار اجرایی و عملیاتی در جهت بهبود شرایط اقتصادی مورد نظر را اتخاذ نمود. واقعیت این است که اقتصاد ما در چارچوب یک مجمع الجزایر تصمیمسازی و تصمیمگیری نمیشود بلکه به صورت جزیرهای و فارغ از سایر جزایر تصمیم گیری میشود، به این مفهوم که اقتصاد را یک سیستم میدانیم یا سیستم نمیدانیم؟ اگر اقتصاد را یک سیستم به هم پیوسته و یک مجموعه تاثیر گذار بر هم بدانیم باید هماهنگی خوبی بین وزرا، تیم اقتصادی دولت برای برنامه نویسی ها، تصمیم سازیها و تصمیم گیریها صورت بگیرد، اگر هم اقتصاد را یک سیستم به هم پیوسته ندانیم نیازی به توضیح و تفسیر اقتصاد نداریم چرا که وضعیت کنونی اقتصاد ما روایت گر همین نبودن سیستم و یکپارچگی اقتصادی است. در نظام اقتصادی که سیستماتیک عمل نمیکند هر مدیری ساز خود را میزند، رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و دارایی، وزیر صمت، نفت و سازمان برنامه و بودجه و... هر کدام به سبک خود و جدای از یکدیگر برای مسائل اقتصادی کشور نسخه میپیچند. متاسفانه اقتصاد ما کاملاً جزیرهای عمل میکند، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صمت و سازمان برنامه و بودجه هر کدام برای خود تصمیم سازیهایی میکنند که در مجموع نمیتواند اقتصاد ما را راهبری کند.
بهره بین بانکی قرار است به ۲۰ درصد برسد در این خصوص وتاثیرات اقتصادی این تصمیم گیری جدید بانک مرکزی نظر خود را بیان کنید که این موضوع روی تعیین نرخ سود سپردههای مردم چه تاثیری میگذارد؟
بهره یا سود بین بانکی، نرخی است که بانک مرکزی بر اساس عرضه و تقاضای نقدینگیهای موجود در نظام بانکی مبنای آن را تنظیم میکند. به این مفهوم که وقتی که در کلان اقتصاد بنگاههای اقتصادی نیازمند نقدینگی هستند و نقدینگی لازم را باید از نظام بانکی در قالب تسهیلات دریافت کنند و بانکها منابع لازم را در اختیار ندارند بانکی که منابع بیشتری در اختیار دارد و میتواند منابع مالی خود را در قالب یک روزه، یک شبه یا یک هفته به بانک دیگری بدهد چنین کاری را انجام میدهد که به این موضوع نرخ بهره بین بانکی گفته میشود؛ بنابراین منابع مالی که از بانکی به بانک دیگری داده میشود ناشی از انتقال مازاد منابع و نقدینگی به بانک دیگری است که با کمبود منابع و نقدینگی برای مدت کوتاهی روبرو است. وقتی نرخ بهره بین بانکی کاهش مییابد به تبع آن نرخ سود بین بانکی یا نرخ بهرههای بین بانکی هم پایین میآید، لذا کاهش یا افزایش نرخ بهره بین بانکی در نرخ سود بانکی مهم است و این علامت را به ما میدهد که نرخ سود بانکی هم افزایش مییابد. به عبارت دیگر نرخ سود سپرده گذاران نشأت گرفته یا تابعی از نرخ بهرههای بین بانکی است.
در چه صورتی نرخ سود بین بانکی کاهش مییابد؟
در صورتی که همه بانکها مازاد منابع داشته باشند. سال گذشته و تا ماههای گذشته بانکها با نقدینگی بالایی مواجه بودند. یکی از علتهای اصلی و کلیدی این موضوع بحث تسعیر نرخ ارز بود. وقتی بانک مرکزی نرخ تسعیر که نرخ بالاتری نسبت به قبل بود را اعلام کرد بانکها وقتی ارز موجودی را به نرخی که بانک مرکزی بالاتر از دوره قبل اعلام کرده بود تبدیل کردند، چون با نقدینگی و منابع بالایی مواجه شدند در نتیجه نرخ بین بانکی کاهش پیدا کرد و اصولا کمتر بانکی نیاز به نقدینگی داشت که از بانک دیگری بخواهد پولی قرض کند، این موضوع موجب کاهش نرخ بهره بین بانکی شد، ضمن اینکه بانک مرکزی هم این کاهش را تایید کرد، اما با کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم و افزایش شدید نرخ ارز چنانچه از سال گذشته تا امسال در کمتر از یک سال نرخ ارز از ۱۲ هزار تومان به ۳۲ هزار تومان رسید، در نتیجه واحدهای صنعتی تولیدی و واردکنندگان برای تامین منابع مالی مورد نیاز خود نیازمند نقدینگی بیشتری شدند تا بتواند ارز را برای رفع نیازهای واحدهای صنعتی و تولیدی خود تهیه کنند یا اقلامی که توسط واردکنندگان و بازرگانان وارد کشور شد به نقدینگی بیشتری نیاز داشتند در نتیجه تقاضا برای دریافت نقدینگی و تامین منابع مالی از بانکها شدت گرفت، در نتیجه بانکها با کمبود نقدینگی مواجه شدند لذا برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان و تامین کسری نقدینگی خود به سراغ بانکهایی رفتند که مقداری مازاد نقدینگی داشتند، بنابراین با افزایش عرضه و تقاضا نرخ بهره بانکی بالا رفت تا نزدیک به ۲۲ درصد رسید. نکته جالب این است که با افزایش نرخ بهره بین بانکی، تعداد زیادی از بانکها مصوبه شورای پول و اعتبار درباره نرخ سود بانکی ۱۵ درصدی را رعایت نکردند بگونهای که در حال حاضر حتی ۱۸ تا ۲۰ درصد هم به سپردههای ارقام بالا سود میدهند. نرخی که در فروردین ماه توسط بانک مرکزی اعلام شد با رقم ۱۰ درصدی فقط برای سپردههای خرد رعایت میشود، اما رقمهای درشت ۱۸ تا ۲۰ درصد سود دریافت میکنند. این نتیجه نرخ سود بین بانکی یا نرخ بهره بین بانکی است که در حال حاضر اتفاق افتاده است.
بورسیها نگران افزایش نرخ سود سپردههای بانکی هستند آیا نگرانی آنها بجاست؟
اینکه افزایش نرخ بهره بین بانکی روی بازار سرمایه تاثیر میگذارد بحثی است که وزیر اقتصاد و دارایی مطرح کرد در حالی که به این موضوع اینگونه باید پاسخ داد که بازار سرمایهای که با تغییر نرخ سود بانکی یا شنیدن و حتی زمزمه افزایش آن به هم بریزد مشخص است که بازار بیماری است. قطعا نرخ سود بانکی یکی از متغیرهایی است که میتواند در بازار سرمایه تاثیرگذار باشد، اما دولت باید از متغیرهای دیگری که بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار میدهد هم سخن بگوید و اطلاع رسانی کند. آقای وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی و دولت باید پاسخگوی ابهامات فراوانی باشند که در بازار سرمایه خلق کردند. یکی از این مسائل گران فروشی سهامهایی است که مثلا با ۲۰ درصد تخفیف با منت فراوان به مردم فروخته شد، اینک بعد از گذشت چند ماه نرخ سهم حتی به نرخ زیر تخفیف ۲۰ درصد هم نرسیده و به زیر قیمت سهام رسیده، سهام شرکتهایی که تحت عناوینیای تی افها به مردم فروخته شد جای بحث دارد. علت اینکه دولت و وزارت اقتصاد و دارایی قیمت شاخص سهم را با دخالتهای بیجا برای تامین کسری بودجه خود بالا بردند و شاخص را به گونهای بالا بردند که مردم برای خرید سهام هجوم آوردند را بیان کنند که مشخص شود نتیجه همین دخالتهای دولت موجب ریزش در بازار سرمایه شد. ریزش از ٢ میلیون و ۸۰ هزار به ١ میلیون و ٢٠٠ هزار، یعنی بیش از ۸۰۰ هزار واحد ریزش بازار سرمایه در مدت کوتاه به خود دیده است که هیچ ارتباطی با نرخ سود بانکی نداشته بنابراین بحثی که توسط وزارت اقتصاد و دارایی و وزیر اقتصاد درباره تاثیر نرخ بهره بین بانکی و نرخ سپردهها بر بازار سرمایه عنوان شده صحت ندارد. مردم با یک تحلیل ساده متوجه میشوند وقتی که شاخص به این شدت پایین میآمد مگر بحثی از کاهش یا افزایش نرخ سود بانکی در میان بود، در حالی که نزدیک به گذشت ده روز از مطرح کردن بحث افزایش نرخ سود بانکی نگذشته است. هر چند رئیس بانک مرکزی منکر این مسئله شده، اما وقتی نرخ بهرههای بین بانکی که بانک مرکزی تعیین میکند بالا میرود به صورت طبیعی نرخ سود سپردهها هم تغییر میکند، البته بانکها به خودی خود چنین تخلفی را در پرداخت سودهای بیشتر انجام داده اند. افزایش نرخ سود سپردهها نتیجه ساز و کاری است که بانک مرکزی در بالا بردن نرخ بهرههای بین بانکی اتخاذ کرده است که به صورت غیرمستقیم بانکها در این زمینه تخلف میکنند.