استاد تمام اقتصاد گفت: کاهش خدمات عمومی، کاهش بودجه آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و افزایش نرخ حاملهای انرژی و زمین گیر شدن تولید ره آوردهای بودجه ۱۴۰۰ است و سال آینده شاهد فشارهای مختلفی بر دهکهای ضعیف و کمبرخوردار جامعه خواهیم بود.
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو، بودجه غیر واقعی و متوهمانه بسته شده است. این صریحترین جملهای بود که حسین راغفر در ابتدای مصاحبه با ما در میان گذاشت و بر این موضوع تاکید کرد که رسانهها بایستی، همراه با مجلس شورای اسلامی به زوایای لایحه بودجه ۱۴۰۰ بپردازند چرا که باید تا جای ممکن اصلاحات لازم در آن صورت بگیرد، هر چند زمان زیادی برای انجام کار نداریم، اما هر اصلاحی بهتر از عدم اصلاح و بی عملی و تایید بودجهای است که ناکارآمدی آن از همه بودجههایی که تا کنون برای اداره یک سال کشور بسته شده بیشتر است. در ادامه گفتگوی خبرگزاری دانشجو با حسین راغفر؛ اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا (س) پیرامون محورهایی از بودجه ۱۴۰۰ تقدیم میشود.
سال آینده همچنان با کسری بودجه رو به رو میشویم؟ آیا تورم یا افزایش تورم در سال آینده هم در انتظار ماست؟ با توجه به کسری شدید بودجه در سال ۹۹ و تبعات و پیامدهایی که از این محل بر اقتصاد و معیشت مردم وارد شد انتظار میرفت که دولت از نتیجه بودجه ریزیهای غیر کاربردی و غیر عملیاتی خود درس گرفته باشد و اصلاحات جزیی در بودجه لحاظ کرده باشد. بررسی اعداد و ارقام بودجه نشان میدهد که دولت نه تنها از وضعیت اسفبار اقتصاد کشور درس عبرت نگرفته بلکه با افزایش نزدیک به ۵۰ درصدی سطح عمومی بودجه اعتقادی به اصلاح بودجه ندارد. افزایش تورم برای سال آینده با بودجه تدوین شده دولت بسیار جدی و به مراتب بیشتر از رقمی است که در سال جاری با آن مواجه بودیم. بیشتر بخوانید:
نتیجه کسری بودجه را به صورت عینی برای سال آینده توضیح دهید که در انتظار کدام محدودیتها باید باشیم؟ یکی از موضوعاتی که دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۰ لحاظ کرده افزایش فروش نفت و فروش اوراق سلف نفتی است. این موضوع برای ما به تجربه ثابت شده، سالهایی که دولتها مبادرت به افزایش قیمت ارز یا حاملهای انرژی برای تامین کسری بودجه کردند، اتفاقا کسری بودجه در آن سالها به شدت افزایش یافت. قطعا دلیل این موضوع را درعملکرد خود دولت میتوان جست و جو کرد، چرا که سیاستها و برنامه ریزیها یا بهتر است عنوان شود بی برنامگیهای دولت اصلیترین دلیل تشدید کسری بودجه است. یکی از چالشهایی که ضمن کسری بودجه برای اقتصاد و جامعه ایجاد میشود کاهش خدمات عمومی است. با توجه به اینکه دولت خود بزرگترین متقاضی در اقتصاد کشور به شمار میرود، سیاستهای غلط دولت که منجر به افزایش قیمتها و گرانی بیشتر میشود دولت را برای تامین کالاهای مورد نیاز مجبور به پرداخت مبالغ بیشتری میکند. این مساله را از این زاویه میتوانیم به بودجه ۱۴۰۰ ربط بدهیم که اگر دولت قصد ارائه همین خدماتی که امسال در بودجه دیده بود و ارائه داد را برای سال ۱۴۰۰ داشته باشد حداقل بین ۶۰ تا ۷۰ درصد به هزینههای دولت افزوده میشود. با توجه به اینکه دولت پول کافی برای پاسخگویی به خدمات عمومی جامعه را ندارد برای فرار به جلو سعی میکند تا با ترفندهایی بخش قابل توجهی از خدمات عمومی را حذف کند. خدماتی مثل بودجهی آموزش و پررش و یا خدمات درمانی که باید به صورت عمومی و رایگان به مردم داده شود، بنابراین سال آینده از این جهت هم شاهد فشارهای مختلفی بر دهکهای ضعیف و کم برخوردار جامعه خواهیم بود، سالی پر از تورم و فشارهای مختلف معیشتی تا درمانی و آموزشی.
یکی از ایرادت اساسی به دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۰ عدم اصلاحات در موضوع مهمی، چون مالیات ستانی است دراین باره چه نظری دارید واین موضوع چه پیامدهایی برای اقتصاد و جامعه به دنبال دارد؟ یکی از مسائل مهمی که انتظار میرفت با توجه به حجم مشکلاتی که در اقتصاد و در سطح جامعه تاب آوری معیشتی و اجتماعی مردم را کاهش داده و حتی امنیت اجتماعی را هم تهدید میکند، در بودجه ۱۴۰۰ حل شده باشد مساله مالیات و کاهش فاصله اجتماعی است که متاسفانه دولت باز هم به این موضوع مهم که درهمهی کشورهای دنیا با دقت و ظرافت انجام میشود دهن کجی و بی اعتنایی کرده است. با اینکه دولت به دلیل واقعی نبودن بودجهای که متکی به درآمدهای نفتی است مجبور به حذف بخشی از بودجه آموزشی و پزشکی میشود، اما حاضر به اصلاح نظام مالیاتی برای پر کردن نیازهای بخشهای آموزشی و درمانی از محل مالیات نشده است. سالهاست دراین موضوع بین کارشناسان و اقتصادیها و دولتیها بحث و نظر رد و بدل میشود که دولت با شیوههای درست مالیاتی و تعریف پایههای مالیاتی که در سراسر دنیا اجرا میشود میتواند بخش قابل توجهی از منابع خود را از این طریق تامین کند و برای جبران کسری بودجه در جیب مردمی که در معیشت و نان شب خود مانده اند، دست نکند. وقتی دولت اعتنایی به اصلاح ساختارهای مالیاتی نداشته مشخص است که بار فشار تامین بودجه دولت باز هم روی دوش مردم خالی میشود. قطعاً با بودجهای که دولت برای سال ۱۴۰۰ نوشته نمیتوان غیر از این انتظار داشت که مردم تاوان ندانم کاریها و بی اعتنایی یا سستی و تنبلی دولت را در مساله اخذ مالیات خواهند پرداخت. بیشتر بخوانید:
به نظر شما دولت برای تامین بودجه خود در سال آینده به چه روشی متوسل میشود؟ با توجه به اینکه نرخ حاملهای انرژی در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان و حتی کشورهای همسایه و منطقه بسیار ارزانتر است، دولتی با کسری بودجه با بهانه و توجیه خوبی مثل ارزان بودن نرخ حاملهای انرژی حتما یک بار دیگر این موضوع را دستاویزی برای برداشت از جیب مردم قرار میدهد، با اینکه این موضوع از سوی دولتیها اکنون رد میشود، اما شک نداشته باشید روش مکرری که دولتها همیشه تکرار کرده اند باز هم تکرار میشود و دولت بعدی وادار به انجام چنین کاری میشود، وقتی بودجهای غیر عملیاتی و ناکارآمد روی دستش مانده است. بر این موضوع تاکید میکنم که دولت آقای روحانی با برنامه ریزیها و سیاست گذاریهای غلط اقتصادی هشت سال مدیریت خود و بودجه بندیهای پر از چالش و ایراد، دولت بعدی را مجبور به این موضوع خواهد کرد. در واقع بودجهای که دولت آقای روحانی برای اداره کشور نوشته دولت آتی را مجبور به استقراض از بانک مرکزی میکند، ضمن اینکه دولت بعدی هم مجبور است خدمات کمتری به مردم عرضه کند تا این دوره سپری شود.
با توجه به لایحه ی بودجه وضعیت تولید را در سال ۱۴۰۰ چگونه ارزیابی میکنید؟ متاسفانه با عملکرد غلط دولت در هفت سال گذشته اقتصاد و مردم تحت آسیبهای جدی قرار گرفته اند، با لایحه بودجه ۱۴۰۰ کسریهای بزرگی که در اقتصاد وجود دارد بزرگتر شده که همین کسری بزرگ زمینههای خلق تورمی بزرگ را در اقتصاد ایجاد میکند، ضمن اینکه ما در سال آینده همچنان باید تبعات افزایش نرخ ارز را روی تولید بپردازیم. افزایش نرخ ارز که به زمین گیر شدن تولید منتهی شد رکود را عمیقتر کرد، لذا عملا وقت زیادی برای انرژی و حیات دادن به تولید نداریم و متاسفانه دست دولت بعدی و دولت بعد از آن هم با این همه اشکالات متعدد اقتصادی بسته میماند. هر مسالهای که روی تولید تاثیر بگذارد به صورت قطع به یقین روی زندگی و معیشت طبقات پایین جامعه هم به شدت اثر خواهد گذاشت.
آیا امیدواری به فروش روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت دلخوشی معقولی است؟ دولت در طول سال جاری بارها و بارها با افتخار از اداره کشور بدون تکیه به درآمدهای نفتی گفت، اما در تدوین لایحه بودجه ۱۴۰۰ دیدیم که آنچه دولت گفت عملا شعاری بیش نبود. جدایی از نفت شعار زیبایی است که لقلقه دهان سیاستمداران شده است بدون اینکه برنامه مدون و مشخصی برای انجام آن داشته باشند. به هر حال درآمدهای مورد نیاز کشور که باید از طریق مالیات اخذ شود سالها از طریق درامدهای نفتی تامین شده و اینک که درآمدهای نفتی با محدودیت مواجه شده و دولت از طریق درآمدهای نفتی نمیتواند بودجه خود را محقق کند با شعار عبور از نفت و درآمدهای نفتی جدایی از نفت را عنوان میکند تا از محلهای دیگر بودجه خود را تامین کند. مشخص نیست دولت بر چه اساسی در لایحه بودجه ۱۴۰۰ نزدیک به ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت را لحاظ کرده است در حالی که آمریکا با توسل به روش ایران هراسی در منطقه و تحریم گسترده نفت ایران و ونزوئلا خود را جایگزین ما و ونزوئلا کرده است. یعنی آمریکاییها جای ما را در تامین نفت کشورهای دیگر گرفته اند، بنابراین آنها به سادگی این فرصت را به ما نمیدهند که ما به سهولت یک بار دیگر به بازارهای فروش نفت دسترسی پیدا کنیم. از این جهت نفتی که در بودجه لحاظ شده و درآمدهای نفتی مورد نظر دولت یک توهم بیش نیست لذا ظرفیتهای درآمدزایی نفت در بودجه قطعا محقق نمیشود، بنابراین بخش زیادی ازدرآمدهایی که دولت برای بودجه سال آینده نوشته رویا پردازی است و دولت در انجام آن موفق نخواهد بود.
دکتر راغفر فرهیخته خب خود شما از حامیان اصلاحات و انتخاب روحانی بودید ما که سواد اقتصادی نداریم به امثال شما نگاه میکنیم. حاالا تکلیف چیست با این وضعیت
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.