سید مهدی حسینی گفت: دولت باید به این موضوع دقت کند که اگر عواید فروش اوراق سلف نفتی تنها برای تامین بودجه دولت مورد نظر باشد وزارت نفت زیر بار این تعهد نمیرود که خود را به بازپرداخت اوراق متعهد کند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، بر اساس آنچه درلایحه بودجه ۱۴۰۰ تنظیم شده دولت امیدوار است تا نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از محل صادرات نفت و فرآوردهها کسب درآمد کند. با توجه به نرخ محاسباتی که از سوی دولت در روزهای گذشته اعلام شد برآوردها نشان میدهد با احتساب نفت ۴۰ دلاری و نرخ تسعیر ۱۱۵۰۰ تومانی، روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز به فروش برسد. قطعا فروش اوراق سلف نفتی که سال جاری با مشکلاتی رو به رو شد و دولت درعرضه و انتشار این اوراق ناکام ماند باید به گونهای باشد که جذابیتهای لازم برای سرمایه گذاری در آن تعبیه شده باشد. سید مهدی حسینی کارشناس نفت و انرژی و معاون اسبق وزیر نفت دراین باره تحلیل خود را از چگونگی کارکرد اوراق سلف نفتی وموفقیت این طرح در تامین بودجه آتی کشور ارائه داده است.
با توجه به اینکه امسال یکی از خبرهای خوب رئیس دولت برای گشایش اقتصادی همین طرح فروش اوراق سلف نفتی بود که البته تحقق هم نیافت از نظر شما امکان طرح و تحقق این اوراق در سال آینده ممکن خواهد بود؟
در مورد بخش اوراق آنچه که قبلا روی اوراق نفتی مطرح شده بود اگر دولت باز هم براساس طرح پیشین قصد انتشار اوراق سلف نفتی را داشته باشد قطعا همانند سال جاری با مخالفتهایی روبرو خواهد شد، لذا انتظار نمیرود عملی و محقق شود. آنچه میتواند در بودجه برای درآمدهای کشور عملی شود فروش اوراق نفتی است البته این موضوع را باید مد نظر قرار دهیم که برای درامدهای نفتی باید روی نفت سرمایه گذاری صورت بگیرد و، چون بخش زیادی از سرمایه گذاری از درآمدهای بودجه کسب میشود بنابراین اگر بودجه محقق شود امکان سرمایه گذاری نفتی محتمل است. به هر حال دولت باید به این موضوع هم توجه کند که با کاهش اعتماد مردم به بورس و روند مدیریت بورس که منجر به از دست رفتن سرمایههای خرد و کوچک شد مردم بیش از اینکه به طرحهای دولت اعتماد کنند بیشتر به سرمایه گذاری در خرید ارز و طلا اعتماد میکنند. شاهد این ادعا هم سرازیر شدن سرمایههای مردم برای خرید طلا، دلار سکه و... است که بخشی از بحرانهای تورمی اقتصاد ناشی از این مسئله است. اگر اتفاقی بیفتد که پولها مجدداً به مسیر دیگری غیر از بازارهای ارز و طلا برگردد و پولها در جای درستی مصرف شود قطعا روش درستی برای هدایت نقدینگی خواهد بود.
برای اینکه مردم به خرید اوراق و سرمایه گذاری دراین موضوع علاقمند شوند چه راهکارهایی باید در نظر گرفته شود؟
ببینید اگر بازپرداخت اوراق با فروش نفت باشد مردم با اعتماد به فروش نفت میتوانند بازگشت به خرید اوراق یا اعتماد از دست رفته مردم به بورس در خصوص خرید اوراق نفتی تا حدودی جبران شود. مساله مهم این است که اوراق برای خریداران باید جذابیتهایی داشته باشد که مردم تمایلی برای خرید آن از خود نشان دهند. قیمت اوراق تضمین شده باشد این موضوع یکی از جذابیتهای لازم برای فروش اوراق سلف نفتی است به این معنا که مثلا اگر قیمت نفت ۴۰ دلار است که البته در حال حاضر احتمال افزایش آن به ۵۰ دلاروجود دارد اگر قیمت یک بشکه نفت را ۴۰ دلار بگیریم و دلار را هم با نرخ دولتی ۲۵ هزار تومان در نظر بگیریم هر بشکه نفت ۲۵ هزار تومان ضربدر ۴۰ میشود حدود یک میلیون تومان در میآید به عبارت دیگر هر بشکه نفت ۱ میلیون تومان قیمت زده میشود، لذا اگر این تضمین به مردم داده شود که اوراق هم قابل خرید و فروش باشد و در زمان فروش به دولت یا به فرد دیگری ۱ میلیون تومان دریافت میشود میتواند بارقه جذابی برای خریداران اوراق سلف نفتی باشد.
به نظر میرسد دولت روی گشایشهای نفتی سال آینده حساب زیادی باز کرده است آیا امکان تحقق فروش نفتی با پیش بینیهایی که از اقتصاد جهان میکنید این موضوع برای ما و برای اقتصاد جهان محتمل خواهد بود که نرخ و تقاضای نفت بالا برود؟
با توجه به گشایشهای احتمالی نفت در سالهای آینده براساس پیش بینیهای نفتی که احتمال افزایش قیمت نفت را محتمل میداند و به واسطه احتمال بازگشت آقای بایدن به برجام و برداشته شدن بخشی از تحریمها و امیدواری بیشتر به کنترل کرونا احتمال رشد قیمت نفت وجود دارد از این منظر اگر موضوع مورد بررسی قرار بگیرد و خریداران اوراق سلف نفتی سود قابل توجهی برای خود متصور باشند خرید اوراق را مورد نظر قرار میدهند لذا از این جهت میتوان به کاهش نقدینگی جامعه امیدوار بود.
اینکه سرمایههایی که صرف خرید اوراق سلف نفتی میشود در تامین هزینه جاری کشور استفاده شود آیا قابل قبول است؟
از سوی دیگر دولت باید به این موضوع دقت کند که وزارت نفت زیر بار این تعهد نمیرود که خود را به به بازپرداخت اوراق متعهد کند وقتی عواید فروش اوراق سلف نفتی تنها برای تامین بودجه دولت مورد نظر باشد، زمانی نفت به عرضه اوراق سلف و بازپرداخت آن متعهد میشود که اگر اوراق و بازپرداخت آن فقط خرج تامین هزینه جاری دولت نشود، بلکه صرفاً برای توسعه و گسترش و اجرای پروژههای نفت هزینه شود، پروژههای بالا دستی که به سرعت به درآمد میرسند، لذا اوراق باید صرف درآمدهای آتی پروژهها شود تا از محل درآمد اوراق پول و سود اوراق برگردانده شود؛ بنابراین پول باید صرف امور پروژههای نفتی شود به این ترتیب بخشی از درآمدهای دولت که در بحث بودجه نفتی هزینه میشد حذف میشود، وقتی این هزینه حذف شود به بودجه و دولت کمک شده و میتواند از محل درآمدهای دیگر هزینههای جاری خود را تامین کند، لذا اگر به این ترتیب اوراق سلف نفتی به فروش برسد میتوان به جذابیتهای فروش آن مطمئن شد، در غیر این صورت در پیش فروش اوراق سلف نفتی باز دچار مشکل میشویم.
اگر بین مجلس و دولت باز هم دراین باره اختلافهایی وجود داشته باشد آیا نظر شورای سران درباره فروش اوراق سلف نفتی میتواند راهبردی وتعیین کننده باشد؟
بنده موافق این موضوع نیستم که سران قوا روی طرح فروش و عرضه اوراق سلف نفتی در بورس تصمیم گیری کنند چرا که این مساله یک موضوع کارشناسی و تخصصی است که با کارشناسی باید اجرا شود.
نرخ دلار تا چه اندازه روی موفقیت یا عدم کارآمدی طرح فروش اوراق سلف نفتی تاثیر میگذارد؟
اگر کارشناسان معتقد به این موضوع هستند که با عرضه و انتشار اوراق سلف نفتی پول و نقدینگی کشور از بازارهای دلالی جمع میشود عرضه اوراق به نفع اقتصاد و گسترش و توسعه طرحهای نفتی است. اگر نرخ دلار به دلیل سیاستهای اقتصادی دولت یا تاثیر مسائل بین المللی در بازار کم شود ممکن است بسیاری از مردمی که دلارهایی به عنوان پس انداز دارند با عرضه و فروش آن مایل به خریدن اوراق سلف نفتی باشند. به هر حال این موضوع میتواند یکی از راههای جمع آوری نسبی دلارهایی باشد که در خانهها جمع آوری شده، مشروط بر اینکه روند نرخ دلار کاهشی باشد، اما اگرروند نرخ دلار افزایشی باشد دیگر سرمایهها برای خرید اوراق تمایلی از خود نشان نمیدهند و به سمت خرید دلار حرکت میکنند.