مدیرکل بانوان و خانواده استان فارس با تأکید براینکه کمتر از ۲۰ سال به پایان فرصت پنجره جمعیتیمان باقی مانده، گفت: حتی در جوامع مدرن نیز ترس از تنهایی در آینده میتواند دلیلی برای افزایش فرزندآوری باشد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، «مردیم اردبیلی» در برنامه «بدون توقف» با اشاره به اینکه در حال حاضر دو دهه است که کشور ما زیر نرخ جایگزین قرار دارد، عنوان کرد: یعنی اینکه یک زوج نتوانستند که به جای خودشان دو نفر را در جامعه به جای بگذارند تا تعادل جمعیتی حفظ شود، چهار سال متوالی است که سالیانه ۸۰ هزار نفر از موالید ما کم میشود، نرخ باروری ما الان حدود ۷/۱ است و از سال گذشته به نرخ جمعیت زیر یک درصد رسیدیم، یعنی اینکه گرچه در میانه فرصت پنجره جمعیتی کشورمان هستیم و هنوز تعداد زوجینی که میتوانند فرزندآوری کنند تا یکی از سناریوهای معتدلتر جمعیتی ما رقم بخورد و جامعه جوانی و پویایی خودش را حفظ کند مناسب است، اما این نرخ باروری وضعیت جمعیتی را با بحران روبرو خواهد کرد، چون این عدد ۷/۱ باید به بالای نرخ جایگزین یعنی ۱/۲ برسد تا برای کشورمان آینده بهتری را رقم بزنیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر کشور ما در سازمان ملل جزء کشورهایی که دارای نرخ پائین باروری هستند ثبت شده و این اثر خودش را روی کمیت جمعیت در سالهای آینده میگذارد و از کمیت آن مهمتر کیفیت آن است، کیفیت زندگی ایرانیان برای ما و در سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری اولویت اول است به این معنا که میخواهیم هرم سنی ایرانیان به گونهای باشد که هم سالمندان و هم جوانان زندگی متعادلتر و با کیفیتتری را تجربه کنند و الان نگرانیم که این اتفاق نیفتد و این تصویر را از دست بدهیم، کمتر از ۲۰ سال به پایان فرصت پنجره جمعیتیمان باقی مانده یعنی در این فرصت باید از باروری افرادی که در شرایط باروری قرار دارند استفاده کنیم. البته بخشی از مردم هم به شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر اعتقاد ندارند و در ابتدای ازدواج مایل به داشتن حتی بیش از دو فرزند هستند، اما دشواریهای زندگی، پیچیدگیهای تربیت فرزند، ناباروری، شرایط اقتصادی و کمالگرایی، فرزندهراسی و شرایطی که پیش رویشان قرار میگیرد باعث میشود که در خلال زندگی به فرزند کمتر قانع شوند، یعنی فقط ذهنیت فرزند کمتر نیست و گاهی زوجین ناچارا به این اتفاق تن میدهند.
این کارشناس آیندهپژوهی در پاسخ به این مطلب که «یکی از مشکلات اساسی ما این است که زنان ما معنای زندگی خودشان را پیدا نکردهاند» تصریح کرد: شرط داشتن یک خانواده و جامعه خوب، وجود زنانی با نشاط است چراکه زنان قلب تپنده خانواده و جامعه هستند، زنی که بانشاط است و انگیزه دارد، زندگی را به جریان درمیآورد، این زن حتما مادر خوبی است و به شغل و تحصیلات هم ربطی ندارد، اما امروز متأسفانه زنانی داریم که پژمرده هستند، قاعدتا اگر زن جامه ما معنای زندگی خودش را پیدا کند، تمام کارهایی که انجام میدهد از تحصیل، شغل، ازدواج و فرزندآوری همه را در راستای معنی زندگیاش میبیند، درواقع این مسئله خیلی به رویکرد فرد و نگاه افراد به زندگی برمیگردد، تربیت دختران و پسران ما باید مبتنی بر این باشد که چطور از اول معنا و آرمان و راه خودشکوفایی را در زندگی پیدا کنند و فقط به دنبال برطرف کردن نیازهای اولیه زندگی نباشند، من اعتقاد دارم اگر مادر میخواهد زندگی خانوادگیاش را پررونق و غنی کند این تنها با تعدد فرزندان میسر است.
اردبیلی با اشاره به اینکه ما در روشهای تربیتیمان، در آموزش و پرورش و آموزش عالی هیچ جا درس زندگی به افراد ندادیم، گفت: از طرف دیگر نیز متأسفانه زندگی روتین و تقسیم کارهایی که نسل قبل برای خودش تعریف کرده بود هم به هم ریخته و نسل جدید ارجاع به نسل قبل نمیکنند، در ساختارهای مدرن هم روش زندگی به آنها آموزش داده نشده، لذا یکی از گرههای ما این است که مادر ما در مادری خودش یک بخشی از معنای زندگیاش را پیدا نمیکند و قاعدتا دلش نمیخواهد این تجربه را تکرار کند، پس باید دنبال راهی باشیم که مادران را از این وضعیت و این سیکل معیوب خارج کنیم، و حل این مسئله به همان روزهای اول تولد دختر و پسر ما برمیگردد که با شیوه تربیتی این آموزش به او داده شود که تو قرار است مادر یا پدر آینده باشی.
کارشناس مطالعات زنان و خانواده همچنین تأکید کرد: در واقع یکی از روشهایی که فرد خودش را با نشاط نگه داشته و بتواند در برابر مشکلات مقاوم کند این است که یک خانواده مستحکم، غنی، گرم و صمیمی با روابط عاطفی متعدد داشته باشد که همه اعضای فامیل در این دایره جای میگیرند، ما در اطرافمان حلقههای عاطفی و روحی فراوانی
داریم که اینها باعث میشوند ما در اولین چالش زندگی کمر خم نکنیم، اینها را باید دوباره بازتولید کنیم، قرار نیست مثل الگوی سنتی ۱۰۰ سال پیش همه مثلا در یک خانه و با هم زندگی کنیم، منظورم این است که مفهوم آن را در زندگی جدید و امروزی خودمان بازتعریف کنیم. مثلا الگوی مواجهه اغلب خانوادهها با کرونا یک الگوی خانوادگی بود یعنی اغلب افراد زمانی که بیمار میشدند در ایام قرنطینه از حمایتهای خانواده برخوردار بودند، در حالیکه این حمایت در خصوص افراد تنها وجود ندارد.
وی در پایان با اشاره به اینکه در جامعه مدرن مفهوم یا منفعت فرزندآوری تغییر کرده، یادآور شد: یک زمانی یک پدر سعی داشت تا با اضافه کردن تعداد فرزندان بر نیروی کار و همچنین امنیت خانواده و اعتبار و قدرت خود بیفزاید، اما امروز این مفهوم در جامعه تغییر کرده، محوریت خانواده در جوامع کمتر شده، لذتجویی، فردگرایی و همه اینها جای مفاهیم گذشته را گرفته، اما حتی کنشگر مدرن هم ترس از تنهایی در آینده را دارد و این مفهومی است که شاید خود دلیلی باشد برای فرزندآوری، چراکه در جامعه و فرهنگ ما خانواده هنوز کارکرد خودش را از دست نداده است.