کنشگر حوزه زنان در نشست جامعه اسلامی یزد گفت: در غرب زنها زجر میکشند و کودکان دچار عقدههای عاطفی زیادی هستند؛ اما در نظام اسلامی جیب مرد برای همسرش است.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دانشجویان جامعه اسلامی دانشگاه یزد، ۱۸ دی ماه طی نشستی که با روحافزا، پژوهشگر حوزه زنان در مورد فمنیسم علیه زنان برگزار شد، به سوالاتی از قبیل چه شد که فمنیسم به تبعیض جنسیتی رسید؟، وضعیت فمنیسم در ایران، تامین معاش ظلم در حق مرد نیست؟، سپردن تربیت فرزند به پدر خانواده و کار کردن زن (جابجایی وظایف)، تقسیم هزینه زندگی بصورت ۵۰-۵۰ بین زن و شوهر و نیازی عاطفی آری نیاز مادی خیر؟ پاسخ داده شد.
روحافزا در ابتدا گفت: از زمانی که زنها به عنوان ابزار اقتصادی وارد جریان کار شدند، به دنبال امتیازهای بیشتری در جامعه رفتند و از قرن ۱۸ اقداماتی در این مورد صورت گرفت؛ اما کسانی که از زن به عنوان ابزار استفاده میکردند، حاضر نبودند به آنها موقعیتی بدهند و برنامه را به سویی پیش بردند که از پتانسیل زنانگی خانمها استفاده شود و در اینجا مسئله جنسیت مطرح شد.
این کنشگر حوزه زنان اظهار کرد: ما از قرن ۱۸ ملاحظه میکنیم که ناگهانی از میزان پوشش کم شد و ارائه زیباییهای زنان در جامعه ظهور پیدا کرد. مدلهای مختلف سلبریتیها برای زنان الگو شدند. این هجمه فرهنگی باعث شد که زنان این حالت را بپذیرند اکنون نیز مشاهده میکنیم که فشار فرهنگی سبب شده که اگر خانمی آرایش نداشته باشند احساس بی هویتی کند.
وی خاطرنشان کرد: این جریان ادامه پیدا کرد؛ به گونهای که حالا زن در اروپا و آمریکا یک جنس به حساب میآید. تا ۶ سال پیش موادمخدر بالاترین درصد تجارت را به خود اختصاص داده بود، اما الان بزرگترین تجارت مربوط به پورنو گرافی است. ما در ایران نمیتوانیم که فمنیسم با ابعاد مختلفش را اجرا کنیم، زیرا ما یک کشور اسلامی هستیم و زن را دارای هویت میدانیم. تامین معاش ظلم در حق مردان نیست. مردان که وظیفه فرزندآوری و تربیت او را ندارند پس اگر نخواهند تامین مخارج زن را بکنند پس چه کاری انجام بدهند؟
روحافزا ادامه داد: اگر مردها تامین مخارج خانمها را میکنند به این دلیل است که مردان مورد تهاجم نگاه، عاطفه و روابط غلط مردان دیگر قرار نمیگیرند؛ این زنان هستند که اگر در بیرون به عنوان یک وظیفه کار کنند و بخواهند کارشان را حفظ کنند باید از خیلی از ارزشهایشان پایین بیایند (رئیسی که به خانم میگوید با من غذا بخور و ...) و زن هم به دلیل ترس از دست دادن کارش و عدم توانایی تامین معاش زندگیاش مجبور به تن دادن به این درخواستها میشود. در اسلام این وظیفه زن نیست که خرج خانه را فراهم کند؛ بلکه بر عهده مرد است. مسئولیت فرزند آوری و پرورش و پناهگاه امن خانه بودن به مادر داده شده است که البته این تکلیف بدون علم و درس خواندن و حضور اجتماعی نمیشود. این به معنی خانهنشینی زنها نیست. نگهداری از بچهها عملی عالی است و کار یک مادر همچون قرآن، انسانسازی است.
فعال و پژوهشگر حوزه زنان گفت: یک زن در مقطعی که فرزندش نیاز به مادر دارد باید در خانه بماند، اما بعد که فرزند به سن مدرسه رسید و کمتر به او احتیاج داشت، میتواند کار کند. همچنین هر کجا که احساس کرد قرار است از او سوء استفاده بشود به راحتی میتواند آن شغل را ترک کند، چون تامین هزینه زندگی بر عهده او نیست (وابستگی مادی برای کار کردن ندارند) و اگر هم در آمدی داشته باشد برای خودش است. اگر مخارج زندگی به صورت ۵۰ -۵۰ تقسیم شده و کار کردن وظیفه زن بشود، مادر باید ۵۰ درصد از مادری خود برای بچهاش کم کند و مشکلات بعدی همچون عقدهای شدن و کمبود عاطفی و افسردگی فرزندش را بپذیرد.
وی تاکید کرد: ازدواج یک قرارداد حقوقی، قانونی و عاطفی است که مایه آرامش طرفین میشود. پس نیازهای ما فقط مادی نیست؛ بلکه عاطفی نیز است. بانوان اگر صاحب یک کارخانه باشند و حقوق مردان را هم پرداخت کنند، باز به یک مرد که با او رابطه عاطفی داشته باشیم، نیاز دارند. به بچه دار شدن نیاز دارند. ما زنان اگر اینگونه نباشیم انسان نرمالی نیستیم. برخی میگویند ما نیاز عاطفی داریم، اما مادی خیر، اشتباه است. خداوند تمام نیازهای ما را بهم گره زده است.
روحافزا تصریح کرد: اسلام غیبت را حرام شمرده است، ویل لکل همزه لمزه، مسخره کردن را حرام شمرده است؛ یعنی اینقدر به حقوق افراد اهمیت داده است بعد زن را زیر دست مرد قرار میدهد که گدایی کند؟ اینجا درخواست و گدایی پول از شوهر نیست؛ بلکه اجبار است که مرد برای همسرش خرج کند. شما وقتی از کسی چک دارید و میروید آن را پاس کنید؛ یعنی دارید گدایی میکنید؟ خیر، وظیفه اوست که آن چک را پاس کند. ما زمان عروسی مهریه میگیریم، این مهریه گرفتن گدایی کردن است؟ اینکه میگویند در غرب، زن و مرد باهم کار میکنند و با هم بچه را بزرگ میکنند اشتباه است. اینگونه نیست؛ مردها بچه را تربیت نمیکنند و تمام مخارج زندگی نصف نصف است، مثل دو غریبه. در آنجا زنها زجر میکشند و بچهها دچار عقدههای عاطفی زیادی هستند. در نظام اسلامی جیب مرد برای همسرش است.