به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه سازندگی در تیتر یک خود با ایجاد تردید علیه نامزدی رئیسی و طرح این سوال که «رئیسی بیاید یا نیاید» نوشت: «سید ابراهیم رئیسی نامزد انتخابات بشود یا نشود؟» این شاید مهمترین پرسشی است که نه فقط در جبهه اصولگرایی بیپاسخ مانده است، بلکه در جبهه اصلاحطلبان نیز به آن میاندیشند که آیا رئیس قوه قضائیه باید ردای قضاوت را کنار نهد و پا در انتخابات ریاستجمهوری و کار اجرایی بگذارد یا در همان مسند بماند؟
واقعیت این است که با آنکه دو ماه بیشتر به انتخابات ریاستجمهوری نمانده است، هم جبهه اصلاحطلبان آشفته حال است و هم جبهه اصولگرایان. اصلاحطلبان به واسطه آنکه فیلترینگ و رد صلاحیت شورای نگهبان، بینامزد ماندهاند و در ماندهاند که چه فردی را معرفی کنند تا از فقیهان و حقوقدانان آن شورای ۱۲ نفره عبور کند. کفه اصلا برابر نیست. با این حال این در آشفتهبازار سیاسی، تنها یک نامزد است که به نظر میرسد که قدرت رایآوری او بیش از دیگران است: «سیدابراهیم رئیسی».
حضور اصلاحپذیر رئیسی در قوه قضائیه، آنچنان امیدوارکننده بود که او توانست نظرهای بسیاری را به خود جلب کند. او که ۱۶ میلیون رای از خرداد ۹۶ در توشه خود داشت، نه تنها آنها را حفظ کرد بلکه به زعم برخی از هواداران و اصولگرایان توانسته است که آن را نیز ارتقا دهد. با این حال، اگرچه به نظر میرسد راه برای او هموار است، اما مخاطراتی هم پیشرو دارد.
مهمترین رقیب ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، هیچیک از نامزدهای انتخاباتی (البته به جز ظریف) نیستند. رقیب اصلی او مشارکت پایین مردم در انتخابات است. نگرانی، ناراحتی و بیاعتمادی مردم که حاصل تحریم بسیار سنگین آمریکا، ناکارآمدی دولت و ضربههای پیدرپی اصولگرایان و کارشکنیهای آنها بوده، وضعیت را به آن مرز رسانده است که بسیاری ابایی از اینکه بگویند در انتخابات آتی رای نمیدهند، ندارند.
در چنین وضعیتی، آیا ابراهیم رئیسی با توشه ۱۶ میلیونی و عملکردی که قابل دفاع بوده، میتواند پا در رقابتی بگذارد که چشمانداز محکم و روشنی برایش متصور نیست؟ اگر او کمتر از ۱۶ میلیون رای سابق نصیبش شود، وضعیت او بهتر خواهد شد؟
سید ابراهیم رئیسی در یک صورت میتواند طوفانی از آرا به پا کند. رقابت سختی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان دربگیرد. از این سو محمدجواد ظریف و از آنسو ابراهیم رئیسی. دو نفر معتمد نظام، اما با دو دیدگاه بسیار متفاوت. در این وضعیت وزنه تقریبا برابر است. هم اصلاحطلبان با نامزد خود پا به انتخابات میگذارند و هم اصولگرایان با حداکثر توان خود. به زعم ما، اگر ابراهیم رئیسی قصد آن دارد که در انتخابات شرکت کند، برای کمک به خود، باید رقیب خود را نیز به میدان رقابت ترغیب کند و پای محمدجواد ظریف را نیز به این میدان باز کند.
تحلیل ارگان کارگزاران از یکسو، از هراس فراگیر مدعیان اصلاحطلبی درباره افزایش چشمگیر محبوبیت آقای رئیسی و از طرف دیگر، از تهیدستی جبهه اصلاحطلبان حکایت میکند.
روزنامه سازندگی و گردانندگان کارگزارانی آن باید توضیح دهند چگونه یک دیپلمات (با کارنامه پرحاشیه و ضعیف) را برای ریاستجمهوری پیشنهاد میکنند و حال آنکه او فاقد کمترین سابقه گذشته در مدیریت اقتصادی و برنامهریزی است؟ آنها چطور ظریف را پیشنهاد میکنند در حالی که در دو سال اخیر، بارها روحانی را - با کارنامه و سوابقی به مراتب نزدیکتر به کار دولت - فاقد کفایت و تجربه خواندند و گفتند اگر چوب خشک به جای روحانی بود، بهتر از وضعیت فعلی اقتصاد را مدیریت میکرد؟!
اما درباره رای و محبوبیت آقای رئیسی باید خاطرنشان کرد که طبق نظرسنجیهای دولتی، میزان محبوبیت وی در دو سال اخیر به اعتبار کارنامه جدیدش بسیار بالاتر رفته و جزو محبوبترین شخصیتها در کشور قرار دارد.