به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محسن خزایی، نماینده بسیج دانشجویی عصر امروز در دیدار رمضانیه سال ۱۴۰۰ دانشجویان با رهبر انقلاب، که به صورت مجازی برگزار شد، به سخنرانی پرداخت.
متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:
سپاس خدایی را که سخنوران در ستودن او بمانند و شمارگران، شمردن نعمتهای او ندانند، خدایی که حیات ما را در روزهای بالندگی انقلابِ پیر میخانهی عشق، امام خمینی (ره) قرار داد و امروز توفیقمان داد که همراه با همسنگران جبهههای ظهور، در محضر فرمانده عشق و مرادمان باشیم. موجب شعف ماست که در هر شرایطی توجه به فرزندان خود را از اهم برنامههای خود میدانید و ما همیشه این جلسات را چراغ پر فروغی برای ادامه مسیر مبارزاتمان میدانیم. ما سربازان شما و ان شاءالله ادامه دهنده راه احمدیروشنها و سلیمانیها و رهپویان و راویان پیشرفت انقلاب اسلامی خواهیم بود.
حضرت آقا؟!
اهتمام فرزندان شما در بسیج دانشجویی به ویژه در سه سال اخیر بر این قرار گرفت تا یک مطالبه مهم و البته کلیدی را تحقق بخشند. پرداخت مساله محورانه به مسائل و چالشهای کشور بدین صورت که دانشجو مساله را باید بشناسد، راه حل آن را کشف کند، مردم را همراه سازد، مطالبه منطقی و درست از مسئولان داشته باشد و البته به اندازه وسع و توان خویش در میدان عمل و حل مشکل تلاش نماید؛ همان انتظار ارزشمند حضرتعالی بود که با احصاء اولیه مسائل و اولویت بندی آن تلاش نموده ایم تا نقش آفرینی مساله محور را به استخدام حل مشکلات مردم درآوریم و صد البته طعم شیرین این مسیر بر کام ما مزه نموده است.
این روزها و در فشار سنگین رسانههای غربی برای ناکارآمد نشان دادن صورت و سیرت درخشان انقلاب اسلامی قرار داریم که ناشی از برخی عملکردهای غلط، غیر کارشناسی و خودسرانه برخی کارگزاران نظام است و همین امر یک دیوار بلند هشت ساله بین مردم و سفرههای آنها کشیده است. اما آنچه حقیقت ماجراست کارآمدی نظام در عرصههای مختلف است که به نارساییها و راه امیدبخش برون رفت از آن خواهیم پرداخت. انقلاب اسلامی، انقلاب شکست بن بستها و یافتن راههای بدیع و میانبر است و این حاصل منطق و عقبهی فکری جوانانی است که به برکت انقلاب و با اقتدا به نخبگانی همچون شهید حسن باقری، با تغییر استراتژی مبارزه، انقلاب اسلامی را به سمت افق روشن خود هدایت خواهند کرد.
حرکت ما در انقلاب اسلامی از نقطه صفرِ آغاز و با وجود تمام موانع مختلف، امروز توانسته است در نقطهای بایستد که فرماندهان ارتش تروریست آمریکا به دست برتر ایران در منطقه اذعان کنند. امروز و به برکت مجاهدتها و خون شهدا بالاخص خون مرد میدان حاج قاسم سلیمانی، شاهد پیروزیهای پی در پی در یمن و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین هستیم. هستههای بین الملل دانشجویی وقایع روز دنیا را به دقت زیر نظر داشته و در شهادت اسطوره مقاومت خویش مطالبه انتقام سخت داشته و داریم؛ اما باید بگوییم انتقام سخت جمهوری اسلامی در شهادت شهید سلیمانی تنها ابعاد نظامی نخواهد داشت و دست انتقام سخت در جنبش دانشجویی از آستین مجاهدت علمی ما بیرون خواهد آمد.
البته متاسفانه این روزها "جریان تحریف" تمام قد به میدان آمده است تا دیپلماسی که ابزار روزهای صلح است را در برابر سخت افزار میدانهای مبارزه قرار دهد و خط تحریم را در کشور پر رنگتر کند و مردم را بیشتر در تنگنا قرار دهد و مقاومت عظیم مردم ایران را بشکند. باید این موضوع به خوبی برای مردم تبیین کرد که کدام تفکر است که از تحریم مردم برای در قدرت ماندن خود ارتزاق میکند. بگذریم که حرف در اینجا بسیار است.
امروزه با وجود دستاوردهای مختلف در حوزه اقتصاد و معیشت که البته با نابلدی مجریان امر متهم به عدم توفیق گردیده است و علی رغم تذکرات متعدد حضرتعالی، اقتصاد کشور دچار بیماری است و این موضوع ناشی از نگاه غیر کارشناسی و مشروط اقتصاد به، اما و اگرهای بروکراتیک و دیپلماتیک است. غافل از اینکه آقایان نمیدانند برای حل مشکل اقتصاد بیمار باید دل از صندلیهای نرم و راحت خود بکنند و همراه و همسفره مردم شوند نه اینکه از پشت شیشههای خودروهایشان مردم را به تماشا بنشینند. اقتصادی که ارادهای برای حمایت از کارگر و کارآفرین ندارد و به مخدر خلق پول و ارز نفتی عادت کرده است و بانکهای آن به مال سازی روی آورده اند چگونه میتواند به کمک پیشرفتهای کشور بیاید و دست در دست توانمند جوانان تولیدگر و خلاق ایرانی، کشور را در همهی جهات قوی کند و ایران قوی را رقم بزند؟ متاسفانه این روزها هم اگر گشایشهای پوشالی در تغییر قیمتها مشاهده میشود صرفا مصرف انتخاباتی دارد و از زمرهی پول پاشیهای شب انتخاباتی برای فریب مردم و امیدوار کردن مردم به وین و واشنگتن است و آیا این جز به گروگان گرفتن معیشت مردم است؟
آیا این عدالت است؟
گفتیم و نگفتیم زعدالت..
عدالت که جان مایهی انقلاب در شعارهای استقلال و آزادی بود؛ در برهههای مختلفی فراموش شد و با روی آوردن برخی کارگزاران به اشرافیت و تعارض منافع آنان با مبانی عدالت، این مهم به پستو رانده شد و شاهد عادی سازی کاخ نشینی، آقازاده پروری و رانت و فساد در برخی موارد شدیم و البته تغییر اولویتهای جنبش دانشجویی باعث شد که عدالت به واژهای مهجور تبدیل شود و پرچم آن به دست کسانی افتاده که با ترکیب حق و باطل میخواهند عدالت بدون مبنا را جایگزین عدالت ناب کنند و عدالتخواهی قلابی را روی کار بیاورند. آیا الگوی صحیح عدالتخواهی بالاخره جایی در جنبش دانشجویی خواهد یافت؟ باید بدانیم مسئلهی ما در عدالت، تولید آن نیست که کسانی بخواهند آن را آنطور که می خواهند باز تولید کنند بلکه آنچه مسئله ماست توزیع عدالت است که به درستی شکل نگرفته است و بی عدالتی طبقاتی به وجود آورده است و نهادها و قوای مختلف تا کنون نتوانسته اند کارنامه رضایت بخشی از آن ارائه کنند.
رهبر عزیز
با وجود همه این مسائل و چالشها اعتقاد ما بر آن است که مسیر رهنمون شده از سوی حضرتعالی راه گشای حرکت ما خواهد بود. اگر خیل عظیم مردان مشتاق خدمت در عرصه ریاست جمهوری بتوانند مساله محوری را به میدان موضوعات اساسی یا مورد سوال مردم، بویژه موضوعات و چالش-های مطرح شده بکشانند و "نهضت مساله محوری در حل مشکلات مردم" اولویت آنان قرار گیرد نتیجه آن ایجاد تصویری کارآمد و دلنشین از نظام جمهوری اسلامی ایران است. از همین موقف مواجهه ما دانشجویان، مطالبهی برنامهی مبتنی بر مسائل اولویت دار نظام و نقد راهکارها و زاویه نگاه آنان به این مسائل با کمک جامعه دانشگاهی و حوزوی و تشریح ساده این حرکت برای مردم است.
امیدواریم با این رویکرد، طومار مساله بازیگری روئسای جمهور در نقش یک اپوزوسیون همیشه طلبکار نظام با اختیارات فراوان و امکانات و بودجه بیشمار در هم پیچیده شود.
موضوع، پای کار آوردن یا به عبارتی تعریف نقش، برای جوانان در نهضت مساله محوری و در عرصههای مختلف انقلاب اسلامی است. ما در یک بازه ۱۰ الی ۱۵ سال، یک ظرفیت عظیم جوانان تحصیل کرده و باانگیزه داریم که اگر توان آنان را پای هر مساله از مسائل کشور به مانند مسأله مسکن، معیشت و ... بگذاریم "اعجاز حل مسائل" رخ خواهد داد. از نظر ما دولت جوان حزب الهی باید توان به کارگیری و بهرهبرداری از این موهبت را داشته باشد و تهدید صوری فعلی را به فرصت واقعی پیش برنده تبدیل نماید. قاعدتا مردان مدعی صندلی خدمت ریاست جمهوری باید نظرات دقیق و روبه جلویی در این زمینه داشته باشند. نکته دقیق این موضوع برقراری نسبت درست حلقههای میانی با حاکمیت است و صدالبته فارغ از اشکالات بینشی و مدیریتی، خاستگاه اصلی حلقههای میانی در کشور شجره طیبه حاصل از انفاس قدسی امام راحل ره میباشد و تعریف و تقویت نهادهای موازی این نهاد را کاری اشتباه دانسته و هم افزایی نهادهای انقلابی به معنای عمیق آن را کاری واجب میدانیم.
حرفم تمام
آهای کودک زخمی کابل همیشه سرفراز
جان پدر کجاستی