به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام سید امین اله دادگر، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان (سازمان مرکزی) در یاداشتی با اشاره برخی تلاشها برای تضعیف دانشگاه فرهنگیان نوشت: اجازه نخواهیم داد بدون فراهم کردن زیرساختهای لازم و ضروری برای دانشجومعلمان و استادان و کارکنان این دانشگاه و بدون مطالعه و پژوهش در مورد خروجیهای این دانشگاه قاعده گذاری و ایجاد انحراف از ماموریتهای این دانشگاه استراتژیک صورت پذیرد و مطالبات و تاکیدات امام امت در مورد این دانشگاه منتهی به تضعیف و یا تعلیق شود و تربیت نسل آینده این مرز و بوم را با چالش مواجه سازد.
متن این یاداشت به شرح زیر است:
بدون مقدمه ابتدا اهم بیانات حکیمانه، راهبردی و صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی را بیان مینمایم.
این مسئله دانشگاه فرهنگیان هم خیلی مهم است؛ این هم از جملهی چیزهائی است که باید به طور جدی به آرایش درونی آن توجه شود. معلم اگر شخصیت خودش ساخته نباشد، نمیتواند به متعلم خود، به مخاطب خود چیزی بدهد. اینجا شخصیت معلمین ساخته میشود. اگرچه این دانشگاه در ذیل آموزش و پرورش تعریف شده است و مربوط به آموزش و پرورش است، لیکن آموزش عالی باید همهی پشتیبانیهای ممکن را از این دانشگاهها بکند. اینها کارهائی است که در زمینهی آموزش و پرورش باید انجام بگیرد. ۱۸ /۰۲/ ۱۳۹۲
این دانشگاه فرهنگیان - یا به تعبیر قدیمى، دانشگاه تربیتمعلم - دانشگاه است، لکن با دانشگاههاى معمولى فرق دارد. علاوهى بر امتیازاتى که دانشگاههاى دیگر دارند، امتیاز «تولید معلم» مخصوص این دانشگاه است؛ این شرایطى دارد؛ به این دانشگاه خیلى باید اهمّیّت داد. ۱۷ / ۰۲ / ۱۳۹۳
دانشگاه فرهنگیان خیلی مهم است. همهی فرایندهایی که منتهی میشود به جذب معلّم، برای تدریس و برای تعلیم و تربیت، بایستی سالم و با معیار اسلام و انقلاب سنجیده بشود. اگر این کار را کردیم، نتیجه همان چیزی خواهد بود که شما میخواهید؛ هم مورد رضای خدا خواهد بود، هم برای آیندهی کشور - همانطور که عرض کردم - مولّد یک نسل باعظمت و امیدبخش خواهد بود؛ اگر این رعایتها نشود، نه. در دانشگاه فرهنگیان، هم موادّ درسی و محتوای دروس مهم است، هم اساتید مهمّند، هیئت علمی مهم است. بنا است ما چه کسی را، چهجور آدمی را تربیت کنیم و بفرستیم سراغ بچّههای مردم که بروند آنها را بسازند و تولید انسان بزرگ بکنند؟ این خیلی مهم است؛ بنابراین مسئلهی صلاحیّتها، مسئلهی اساتید، مسئلهی کتابهای درسی، محتوای درسی در دانشگاه خیلی مهم است. ۱۳۹۴/۰۲/۱۶
یکی از چیزهایی که در آموزشوپرورش خیلی مهم است، همین دانشگاه فرهنگیان است؛ همین که این جوانهای عزیزمان، [یعنی]دانشجومعلّمها، آنجا هستند. این بسیار مهم است. هرچه میتوان باید برای این مجموعه سرمایهگذاری در توسعهی کمّی و کیفی کرد؛ با همان معیارهای متعالی که برای معلّم لازم است. ۱۳/۰۲/ ۱۳۹۵
دانشگاه فرهنگیان را مسئولین جدّی بگیرند؛ دانشگاه فرهنگیان را -که تولیدکنندهی معلّم است- جدّی بگیرند؛ هرچه میتوانند برای این سرمایهگذاری کنند؛ به یک لحاظ، اهمّیّت این دانشگاه از همهی دانشگاههای دیگر بیشتر است.
هر معلّم یک پرورنده -یعنی معلّم اخلاق- هم هست؛ معلّم ریاضیّات، معلّم فیزیک، معلّم طبیعی، در عین حال معلّم اخلاق هم هست.
فرض بفرمایید ظرفیّتِ دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی هم جواب نمیدهد. چه کار کنیم؟ راه را باز کنیم و همینطور بیحسابوکتاب افراد را وارد آموزش پرورش کنیم؟ نه، باید فکر کرد. اوّلاً در درجهی اوّل ظرفیّتهای این دانشگاههای معلّمپرور را باید تا آنجایی که ممکن است افزایش داد، این از همه مقدّم است؛ اگر این هم جواب ندهد باید ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلی بنشینند، ضابطه بگذارند برای [جذب]معلّم. این یک جمله دربارهی معلّم. ۱۳۹۶/۰۲/۱۷
راجع به مسئلهی دانشگاه فرهنگیان و مسئلهی تربیتمعلّم؛ امروز مهمترین نیاز آموزش و پرورش کشور، معلّم است؛ مهمترین نیاز، معلّم است. این دانشگاه و دانشگاه شهید رجائی و هر نقطهای که تربیتمعلّم بر آن صدق میکند، بایستی هم کمّاً، هم کیفاً توسعه پیدا کند.
اینجا شما معلّمی را یاد میگیرید؛ آن که در فلان دانشگاه دیگر درس خوانده، او این معلومات شما را که در اینجا یاد گرفتهاید ندارد؛ چطور میخواهد معلّمی کند؟ مراکز تربیت معلّم -که مهمترینش فعلاً دانشگاه فرهنگیان است- مرکز ثقل اصلی نظام آموزش و پرورش کشورند و در مورد این دانشگاه کوتاهی شده. [طبقِ]آنچه بنده اطّلاع دارم و به من گزارش شده، این دانشگاه، هم از لحاظ نیروی انسانی -معلّم، استاد- دچار کمبود است، هم از لحاظ بودجه دچار کمبود است، [هم]از لحاظ فضای آموزشی دچار کمبود است. وزارت علوم، سازمان مدیریّت، سازمان امور استخدامی، هرکدام به نحوی بایستی همکاری کنند، کمک کنند؛ این مشکلات باید برطرف بشود. البتّه دوستان، هم اینجا ذکر کردند، هم در آن جلسهی قبلی گفتند که از بنده انتظاراتی دارند؛ بنده آماده هستم و هر کاری که از من بربیاید و بتوانم انجام بدهم و در اختیار بنده باشد، قطعاً انجام میدهم؛ برای اینکه این مسئله را جزو مسائل درجهی اوّل کشور میدانم و میشناسم. ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
دقت در جذب اساتید دانشگاه فرهنگیان (اساتید اینجا هم بایستی از لحاظ خصوصیّات فکری و علمی، جزو شاخصترینها باشند؛ تدیّن؛ سطح بالای دانش؛ روحیهی انقلابی؛ انطباق با معیارهای سند تحوّل؛ نمیشود که ما سند تحوّل را تنظیم کنیم و دنبال تحقّقش باشیم) ۱۳۹۷/۲/۱۹
یک مسئله، مسئله دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی است که آقای وزیر اشاره کردند؛ بله، بنده هم اطّلاع دارم که کمّیّتها بالا رفته؛ باید هم بالا برود، هنوز هم کم است، هنوز هم آموزش و پرورش در معرض بازنشستگی وسیعی است و باید جبران بشود؛ هم کمّیّتها را باز هم باید زیاد کرد، هم کیفیّتها را باید بالا برد، هم نوع کاری که در این دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی انجام میگیرد بایستی موجب تربیت دینی و انقلابی معلّمین باشد. کاری کنید که مدرسه و کلاس، از معلّمی بهرهمند بشود که خود این معلّم به معنای واقعی کلمه معلّم دین و تقوا و پارسایی و انقلاب باشد. فشار این و آن را هم قبول نکنید؛ شنیدهام که گاهی اوقات اِعمال فشار میشود از طرف مراکز گوناگون قدرت. زیر فشار [قرار نگیرید]، مرّ قانون را رعایت کنید، بر طبق قانون حرکت کنید. ۱۱ /۰۲/ ۱۳۹۸
به نظر من این دو دانشگاهی که شما دارید، بسیار چیزهای خوبی است. من سال ۹۷ در دانشگاه فرهنگیان همینها را گفتم. (۵) دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی یکی از آن بهترین مراکزی است که در کشور برای مسائل فرهنگ و مانند اینها به وجود آمده. باید این جور باشد که حتّی یک معلّم از غیر این مسیر وارد آموزش پرورش نشود. ما دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی را جوری ظرفیّتسازی کنیم و جوری سازماندهی کنیم که همهی معلّمین به قدر کفایت بیایند از اینجا عبور کنند و وارد آموزش و پرورش [بشوند]. حتّی دورههای کوتاهمدّتی که حالا برنامهریزی شده و دورههایی که وجود دارد، مثلاً یکساله و مانند اینها هم در سایه و در ضمن و با مسئولیّت این دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی باشد؛ این کار بسیار لازمی است. ۱۱ / ۰۶ / ۱۳۹۹
سپس هجده (۱۸) نکته کلیدی و بعضا نگرانیها را مطرح مینمایم:
۱. در مورد تربیت معلم جهت جذب معلم از غیر مسیر دو دانشگاه تربیت معلم، واقعا با وجود وتاکید صریح اسنادی چون؛ سند تحول بنیادین و نقشه جامع علمی کشور و سیاستهای کلی ابلاغی امام امت جامعه اسلامی و برنامه ششم توسعه کشور و تاکیدات صریح امام جامعه اسلامی چه باید گفت؟ شاید اگر این نصوص و صراحتهای قانونی مانند؛ سیاستهای کلی ابلاغی، سند تحول بنیادین، برنامه ششم، اساسنامه دانشگاه و ضرورت و اهمیت التزام مسئولین در نظام جمهوری اسلامی ایران به این اسناد و نیز فرامین حکیمانه امام جامعه و دلالتهای تربیتی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نبود نمیشد با قاطعیت تمام از وجوب عقلی و ضرورت و لزوم اهمیت و تقویت چنین دانشگاه ماموریت محور و تربیت محور فرهنگیان سخن گفت. کاش بجای فرصت سوزیها موانع و چالشهای کمی و کیفی این دانشگاه تاکنون برطرف شده بود!
۲. اگر بجای وزیر محترم، متین، متخلق و دارای این همه تجربه اجرایی بودم (با توجه به اینکه ایشان بارها بر اهمیت این دانشگاه و اعتقاد صریح نسبت به این دانشگاه تاکیدات مناسب و قابل توجهی داشته اند)، موانع و چالشهای زیرساختی و نرم افزاری و بدهیهای وزارتخانه به دانشگاه فرهنگیان را بطور حداکثری و با استفاده از ظرفیتهای موجود ملی و فرصتهای اهمیت این دانشگاه برطرف مینمودم و بودجه و امکانات کافی را نیز برای دانشگاه فرهنگیان فراهم میکردم و سپس بطور جدی مطالبه کیفیت و پاسخگویی به نیازهای آموزش و پرورش مینمودم و برای نظام تربیت معلم جمهوری اسلامی ایران از نظر کمی و کیفی سنگ تمام تاریخی میگذاشتم و دستان خیرین حامی دانشگاه فرهنگیان را میبوسیدم. البته چند جراحی نیز در دستگاه عظیم و خسته و سنگین آموزش و پرورش کشور انجام میدادم.
الف. جراحی اول در ادغام دانشگاه شهید رجایی در دانشگاه فرهنگیان و تشکیل شورای نظام تربیت معلم کشور
ب. جراحی دوم در وزارتخانه با الحاق برخی بخشهای مهم مرتبط با تربیت معلم به دانشگاه فرهنگیان، و انتخاب رئیس دانشگاه فرهنگیان بعنوان قائم مقام وزیر در ساختار وزارتخانه و بعنوان عضو شورای عالی آموزش و پرورش و حتی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اقدام مینمودم.
ج. جراحی سوم را نیز در استانها با الحاق ادارات کل آموزش و پرورش خصوصا امور آموزشی و پژوهشی و تربیتی آن را به دانشگاه فرهنگیان استانها و ارتقاء سطح علمی آموزش و پرورش انجام میدادم.
د. جراحی چهارم هیچ معلمی را در مدارس دولتی و غیر دولتی بدون دارا بودن گواهی صلاحیت معلمی اجازه تدریس نمیدادم.
ه. جراحی بعدی اینکه کمیت و کیفیت مدارس را در معرض نظارت و قضاوت عموم مردم و والدین قرار میدادم.
و. اقتصاد آموزش و پرورش و استقلال آن را بعنوان ضلع سوم آموزش کشور (وزارت علوم. بهداشت. آموزش و پرورش) سامان میدادم.
۳. قاعدتا وزرای محترم ذیربط حضور رهبر معظم انقلاب در دانشگاه فرهنگیان را از یاد نبرده اند و توصیههای اختصاصی و ویژه رهبر حکیم انقلاب (در اتاق استقبال و پذیرایی از رهبر معظم انقلاب در پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان) را فراموش نکرده اند؟!
در صورت اجازه دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی محتوای آن گفتگوی ویژه را منتشر خواهیم کرد.
۴. در مواجهه با رهنمودها و مطالبات رهبری عزیز انقلاب متاسفانه گاهی با اجتهاد در مقابل نص و نادیده گرفتن منصوصات بیانات معظم له حتی در دیدار ۱۱ شهریور ۱۳۹۹:
«باید بهگونهای برنامهریزی و ظرفیتسازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر این دو دانشگاه [دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی]وارد آموزش و پرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرحها بهگونهای عمل کند که خارج از مسیر این دو دانشگاه، ورودی به آموزش و پرورش وجود نداشته باشد»
و گاهی در مواجهه با این مطالبات استناد به ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مغالطه آشکار میشود. در صورتی که ماده ۲۸ اساسنامه، مقید است به «رشتههایی که در دانشگاه فرهنگیان امکان توسعه وجود ندارد» و اینچنین تصریح میکند:
«تامین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پرورش در رشتههایی که امکان توسعه آن از طریق دانشگاه وجود ندارد، مطابق ضوابط و مقررات وزارت آموزش و پرورش از میان دانش آموختگان سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوشی کشور و حوزههای علمیه، مشروط به گذراندن دوره یکساله مهارت آموزشی در دانشگاه بلامانع است»
۵. حقوقدانها حتماً میدانند که قواعد فهم متن اجازه «اجتهاد در مقابل نص» را نمیدهد؛ اما ساده انگاری است که این هجمه به دانشگاه فرهنگیان را به متن فروبکاهیم و از فرامتن آن غافل شویم. مسئولان محترمی که رهبر معظم انقلاب خطاب به آنها حمایت و پشتیبانی از این دانشگاه را به صراحت تاکید و مطالبه فرمودند، باید اولا مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی دقت کنند و با مطالعات و پژوهش مناسب در موضوعات و مسائل موجود نظام تربیت معلم و دست یابی به یافتههای جدید، آنها گوش شنوایی سیاستگذاری و قانون را اصلاح نمایند نه با گزارشهای بدون مطالعه میدانی که صحت و اصالت آنها محل تامل است.
ثانیا افراد و دستگاههای مسئول پاسخگوی نوع و میزان حمایت و یا «ترک فعلها و عدم الفعل»های خود در قِبال تکالیف قانونی خود در تجهیز و پشتیبانی و فراهم آوردن زیرساختها و ردیف استخدامی به دانشگاه فرهنگیان باشند؛
۶. از گفتگو و نظرات کارشناسی باید استقبال کرد، اما بنظر میرسد نباید بین «علم تربیت معلم» و «عمل تربیت معلم» تفکیک قائل شد، مگر میشود ما انحصار را در اولی جایز (سایر دانشگاهها) و در دومی (دانشگاه فرهنگیان) ممنوع بدانیم! و از لزوم انحصار زدایی در عملیات تربیت معلم از دو دانشگاه تربیت معلم (یعنی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی) سخن بگوییم؟
۷. نکته دیگر آنکه چرا هیچ کس به واقعیت «ضعیف نگهداشتنِ» و «تضعیف زیرساختی / ساختاری/نهادی/ بودجهای و ...» عملیات تربیت معلم در این دانشگاه متولی تربیت معلم، توجه نمینماید؟ چقدر ساختمانها و ظرفیتهای آموزش عالی کشور خالی و معطل و در استیجار بخشهای خصوصی است؟ مگر همه آنها متعلق به بیت المال نیست؟ دانشجو معلم، چون معلم فردا و آینده است باید در بهترین و مناسبترین شرایط و امکانات علمی و فرهنگی و حتی رفاهی استاندارد مهیای رسالت مهم معلمی شود. چرا که تمام تربیت یافتگان و خدمتگزاران در عرصههای گوناگون با فکر و دست هنرمند معلم دانا و مومن و کارآمد تربیت میشوند. چرا در همسان سازی حقوق اعضای هیات علمی این دانشگاه بسیار مهم که یک زمانی استادان آن و وزارت بهداشت حق فنی به آنها تعلق میگرفت اکنون باید کرامت آنها صدمه ببیند و به کندی قانون آن اصلاح و تفسیر شود؟
۸. نکته دیگر دوپاره کردنِ برنامه درسی تربیت معلم به دو بخش تربیت علمی (در سایر دانشگاهها) و تربیت حرفهای (در دانشگاه فرهنگیان) است. این نگاه و سپردن بخشی از برنامه درسی به یک سایر دانشگاهها و بخشی دیگر به دانشگاهی دیگر حتماً مفروضاتی دارد که با روح اسناد بالادستی و هدف غایی تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان و «طراحی کلان (معماری) برنامه درسی تربیت معلم» ناسازگار است و در کسب و اکتساب شایستگیهای مذکور در اسناد فوق الذکر حتماً اختلال ایجاد میکند. در این بخش انتقاداتی از منظر فلسفه برنامه درسی، فلسفه تربیت معلم و فلسفه تربیت اسلامی وجود دارد که فرصت آن نیست.
۹. با دلالتها و قرائن متعدد باید گفت نظام تربیت معلم یک مساله حاکمیتی است و دانشگاه فرهنگیان مرکز ثقل اصلی نظام تعلیم و تربیت و تربیت افسران سپاه پیشرفت نظام و انقلاب اسلامی است نه فرصت جبران ناکامیها دولتها در ماموریت گرایی دانشگاهها و یا ایجاد اشتغال برف انباری!
۱۰. دوستان و دلسوزان نظام تعلیم و تربیت و تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان، امروز تحکیم و تعالی دانشگاه فرهنگیان و ایجاد فرصت ترویج گفتمان تربیت معلم در آموزش عالی بعنوان یک اولویت اساسی در گام دوم انقلاب است و تزلزل و تضعیف این دانشگاه بسیار مهم ظلم نابخشودنی است.
۱۱. پیشنهاد میکنم شورای عالی انقلاب با توجه به حاکمیتی بودن تعلیم و تربیت و نقش راهبردی تربیت معلمان در تحول بنیادین آموزش و پرورش؛ اولا دانشگاههای تربیت معلم و تربیت دبیر را در دانشگاه فرهنگیان ادغام نماید و ثانیا به رهبر معظم انقلاب اسلامی پیشنهاد نمایند هیات امناء این دانشگاه در صورت صلاح دید توسط معظم له تعیین شود تا با آمد و شد دولتها اینقدر مظلوم و محل تاخت و تاز سیاسیون واقع نشود و سالانه نیز هیات امناء محترم مکلف به ارائه گزارشی از عملکرد خود در زمینه تکوین و تحول و تعالی نظام تربیت معلم جمهوری اسلامی در دانشگاه فرهنگیان به امام امت بدانند.
۱۲. در یک تحلیل اجمالی بطور مشخص میتوان گفت برخی از مواد آئین نامه نحوه مشارکت دانشگاهها در تربیت نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش و روح حاکم بر این آیین نامه که در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی است بر خلاف نصوصات و مطالبات و تاکیدات مقام معظم رهبری و ایجاد انحراف در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است.
۱۳. فضای حاکم بر آییننامه حتی در واگذاری ماموریتهای دانشگاه فرهنگیان به سایر دانشگاهها فضایی است که دانشگاه فرهنگیان را بیشتر به عنوان یک مرکز تربیت حرفهای در نظر گرفته و نسبت به مأموریتها و کارکردهای فرهنگی و تربیتی آن کم توجه است.
۱۴. مسلما جلوی ورود نیروهای بی کیفیت به تعلیم و تربیت کشور باید گرفته شود، اما نباید با مصوباتی عملاً تعلیق و یا تعطیلی تدریجی پردیسها و مراکز تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان را کلید زده شود البته میتوان درصد مشخصی برای ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه تعیین کرد تا از تفسیرهای نامطلوب خودداری شود و قابل مقایسه و ارزیابی با دانش آموختگان دانشگاه نیز باشد.
۱۵. نکته قابل توجه دیگر این است که شایستگیهای معلمی در قاعده گذاریها باید تعریف شود در غیر اینصورت مباحث دینی و اسلامی و انقلابی و اخلاقی به حاشیه خواهد رفت و عمدتا بر مباحث حرفهای و مهارتی تاکید و تفسیر خواهند نمود.
۱۶. برخی از بندهای این آئین نامه اختیارات هیات امناء دانشگاه را محدود کرده است.
۱۷. برخی بندهای آن ازجمله «اجرای مشترک دروس و رشتهها»، امکانات و نوع دانشگاهها، استادان دارای ابهام است.
۱۸. در برخی بندهای این آئین نامه نیز زمینههای اختلاف با سایر دانشگاهها وجود دارد.
بدون تردید اعضای هیات علمی و مدرسان، نخبگان دانشجویی و دانش آموختگان مومن و انقلابی و موفق این دانشگاه و دهها کارشناس و استادان صاحبنظر دانشگاهی و حوزوی و این خادم کوچک دانشگاه فرهنگیان آمادگی دارند کارشناسانه و عالمانه در مورد مسائل نظام تربیت معلم گفتگو و مباحثه و تبیین کرده، اما اجازه نخواهیم داد بدون فراهم نمودن زیرساختهای لازم و ضروری برای دانشجومعلمان و استادان و کارکنان این دانشگاه و بدون مطالعه و پژوهش در مورد خروجیهای این دانشگاه قاعده گذاری و ایجاد انحراف از ماموریتهای این دانشگاه استراتژیک صورت پذیرد و مطالبات و تاکیدات امام امت در مورد این دانشگاه منتهی به تضعیف و یا تعلیق شود و تربیت نسل آینده این مرز و بوم را با چالش مواجه سازد.
سید امین اله دادگر، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان (سازمان مرکزی)