به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، این روزها خبر بازگشت برندهای خارجی در حوزه لوازمخانگی سروصدای زیادی به پا کرده است؛ از طومار چندهزارنفری کارگران لوازمخانگی که در کارخانههای این صنعت درحال چرخیدن و امضاشدن است تا نطق نماینده مجلس و اعلام هشدار برای جلوگیری از واردات لوازم خانگی و حمایت رئیس مجلس از تولیدکنندگان لوازم خانگی این صنعت را به صدر اخبار آورده است. اما بررسی تفصیلی وضعیت این صنعت و آنچه در این سالها بر آن رفته میتواند ما را با واقعیتهایی آشنا کند.
حدود چهارسال پیش با فشار آمریکاییها و ایجاد تحریمهای جدید، «سامسونگ» و «الجی» دوغول کرهای بازار لوازمخانگی که سالهای زیادی با داشتن سهم زیادی از بازارهای یخچال، تلویزیون، ماشینلباسشویی و ظرفشویی و… در کشور حضور داشتند، تصمیم به ترک ایران گرفتند. این شرکتها در همه سالهای دهه اخیر که کشور با تحریمهای متعددی مواجه بود بازار ایران را به دلیل سودآوری زیاد، ترک نکردند و به فعالیت خود ادامه دادند، اما آن زمان و در پی تحریمهای آمریکاییای که اتفاق افتاد و از ترس قرارگرفتن در لیست تحریمهای ثانویه آمریکا از ادامه فعالیت در بازارهای ایران خودداری کردند. خروج آنها از بازار به یکباره ایران را با کمبود عرضه و افزایش شدید قیمتها همراه کرد، بهگونهای که قیمت لوازم خانگی تا دوبرابر بالا کشید و نیاز بازار نیز برآورده نمیشد. این مساله افزایش قاچاق کالا را نیز در پی داشت و تنظیم بازار ایران به یکباره برهم ریخت.
خروج شرکتهای خارجی لطمه سختی به بازار ایران زد، اما این تحریمها، فرصتی را نیز فراهم آورد تا تولیدکنندگان داخلی بتوانند سهم بازار خود را داخل کشور افزایش دهند. صنعت لوازم خانگی با وجود عدمهمراهی دولت سابق که میتوانست فضای صنعت را برای آنها هموارتر بکند، با یک تصمیم استراتژیک به سمت افزایش ظرفیت صنعت، افزایش تولید، ایجاد تنوع محصولات و افزایش کیفیت حرکت کرد. در ۹ ماه ابتدایی خروج کرهایها، هزار و ۱۷۰ واحد صنعتی غیرفعال احیا شد و همچنین با راهاندازی مجدد این واحدها، برای بیش از ۱۹ هزار و ۴۴۰ نفر اشتغالزایی یا تثبیت شغل صورت گرفت. اما به مرور تصمیم استراتژیک تولیدکنندگان ایرانی باعث شد، جمعیت شاغل در این صنعت ظرف مدت سه تا چهار سال اخیر، به ۳۰۰ هزار نفر شاغل مستقیم در صنعت و یکمیلیون و ۳۰۰ هزار نفر افراد شاغل بهصورت غیرمستقیم بینجامد. حدود ۵۰۰ شرکت بزرگ به صورت عملی در تولید لوازم خانگی کوچک و بزرگ فعال هستند و حدود چهارهزار شرکت کوچک و بزرگ در سامانه بهینیاب مجوز گرفته و فعالیت دارند. به لحاظ تنوع تولید، بالای ۱۵۰ نوع محصول تولید میشود که بیش هزار مدل را در بر میگیرد. براساس آمار ارائهشده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت، هماکنون ۵۰۰ واحد صنعتی بزرگ و متوسط تولیدکننده لوازم خانگی با ظرفیت تولید ۱۹میلیون و ۷۰۰ هزار دستگاه در کشور وجود دارد. در سال ۹۶ میزان تولیدات لوازم خانگی در ایران طبق آمار وزارت صمت، معادل ۱۰ میلیون و ۹۲۷هزار دستگاه انواع لوازم خانگی بوده است که این رقم در سال ۹۷ و در پی نوسانات شدید ارزی با کاهش دومیلیون دستگاهی به هشت میلیون و ۱۰هزار دستگاه رسید. از سال ۹۷ که مصوبه ممنوعیت واردات ابلاغ شد، روند تولید لوازم خانگی نیز به شکل قابلتوجهی افزایش یافت. بنابراین، در سال ۹۸ میزان تولید لوازم خانگی با رشد ۷.۸ درصدی نسبت به سال ۹۷ به هشتمیلیون و ۶۹۳هزار دستگاه انواع لوازم خانگی رسید. در این راستا وزارت صمت، تولید یازدهمیلیون و ۶۴۰ هزار دستگاه انواع لوازم خانگی را برای سال ۹۹ هدفگذاری کرد که طبق آمار ارائه شده در هشت ماهه سال ۹۹ معادل هشتمیلیون و ۵۹۴هزار دستگاه انواع لوازم خانگی براساس برنامه هدفگذاریشده تولید شده است. به عبارت دیگر در هشت ماه سال ۹۹ میانگین، ماهانه یکمیلیون و ۷۴ هزار دستگاه انواع لوازم خانگی تولید شده که اگر همین روند تا پایان سال ادامه میداشت، میزان تولید انواع لوازم خانگی تا پایان سال ۹۹ به بیش از ۱۲میلیون و ۸۰۰ هزار دستگاه رسیده است؛ درحالی که طبق آمار ارائهشده از سوی مدیرکل صنایع برق، فلزی و لوازم خانگی وزارت صنعت، معدن و تجارت در پایان سال ۹۹ تولید انواع لوازم خانگی در مقایسه با سال ۹۷ رشد بیش از ۴۳درصدی را تجربه کرده و به میزان ۱۵میلیون و ۴۲۵هزار دستگاه انواع لوازم خانگی رسیده است؛ رقمی که از میزان هدفگذاری شده برای سال ۹۹ بیش از سهمیلیون و ۸۰۰ هزار دستگاه فراتر رفته است.
ابعاد صنعت استراتژیک و راهبردی لوازم خانگی برای بسیاری هنوز باز نشده است و همین مساله است که شاید باعث شده، توجه کمتری به اهمیت موضوع شود. گفتنی است طبق آمار انجمن صنفی لوازم خانگی در هشت ماهه ابتدای سال ۱۳۹۹ گردش مالی صنعت لوازم خانگی به ۶ میلیارد دلار رسید و جالب توجه است که در این سال میزان صادرات لوازم خانگی کشورمان ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده است و این عدد با توجه به حجم نیاز منطقهای میتواند بیش از این نیز باشد. آمارهای منطقهای نشان میدهد ایران با توجه به رشد موجودش در صنعت لوازم خانگی و نیاز منطقهای این حوزه میتواند در بازه سه تا پنج سال آینده، درصورت نرخ رشد موجود، بخشی از بازار منطقه را نیز در اختیار بگیرد و صنعتی ارزآور برای کشور باشد.
صنعت لوازم خانگی در سالهای اخیر با یک تغییر رویکرد بزرگ همراه بوده است. این صنعت از حوزه مونتاژ و به سمت ساخت قطعات و تولید واقعی پیشرفت کرده است و ارتباط صنعت با دانشگاه باعث شده به سمت تولید دانش و توسعه تکنولوژی این حوزه برود بهگونهای که عمق ساخت داخل لوازم خانگی در بعضی از اقلام صد در صد شده و به صورت میانگین نیز عمق ساخت داخل لوازم خانگی بالای ۷۰ درصد شده است. بهعنوان مثال از صفر تا صد کولر آبی ساخت داخل بوده و بخاریهای گازسوز و اجاق گاز نیز دارای عمق داخلی ۹۰ درصدی هستند. کولر گازی و تلویزیون با کمترین قطعات داخلی به کار رفته تولید میشوند که با این وجود باز هم ۳۰ درصد از قطعات آن داخلی است.
طراحی تحریم آمریکاییها در همه سالهای گذشته فشار زیادی را به ایران آورده است، اما در بعضی از بخشها هم اشتباهات تحلیلی آنها فرصت رشد را برای کشور فراهم آورده است که ازجمله آنها تحریم شرکتهای واردکننده لوازم خانگی در ایران بود، که فرصت توسعه صنعتی را برای ایران ایجاد کرد. حال آمریکاییها با طراحیای جدید میخواهند به بازار ایران لطمه بزنند. سخنگوی انجمن صنفی لوازم خانگی ایران میگوید: «آمریکا برای آزاد کردن بخشی از پولهای ایران، مجوزی را به شرکتهای کرهای داده که براساس آن این شرکتها میتوانند بدهی ایران را تنها از طریق واردات کالا به ایران پرداخت کنند. در این مجوز همچنین قید شده است، شرکتهای جدید امکان صادرات محصولات خود به ایران را ندارند، بلکه همان شرکتهای پیشین باید اقدام به صادرات محصولات خود به ایران کنند. آمریکا برای این مجوز نیز ضربالاجل ۹۰ روزه تعیین کرده است.» جالبتوجه است که نمایندگان برندهای کرهای از یکسال پیش همه تلاششان را کردهاند که راه ورود لوازم خانگی کرهای به کشور باز شود. حسین تنهایی، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و کره جنوبی، که از قضا مدیرعامل سابق الجی در ایران و همچنین عضو هیاترئیسه گلدیران- نمایندگی الجی- در ایران است، تیرماه سال گذشته در مورد بازپرداخت اموال بلوکهشده ایران در کره جنوبی به رسالت گفته بود: «نه ما و نه دولتمردان ما نمیگویند این پول را به ما بدهید بلکه خواهان خرید کالا از طریق این منابع بلوکهشده هستیم.» که نشان میدهد طراحی و ریلگذاری برای این موضوع از یک سال پیش شروع شده است. این طراحی هم وابستگی ایران را به خارج در این صنعت ادامه میدهد و برای جامعه ایرانی ذائقهسازی میکند و هم صنعت ایران در این حوزه را که با رشد چشمگیری همراه بوده است زمین میزند و همچنین برای همپیمانان تجاری آمریکا در شرق آسیا فرصت خوب سودآوری را فراهم میکند.
هرچند صنعت لوازم خانگی ایرانی در سالهای گذشته سعی کرده است همپای وضعیت اجتماعی رشد کند و با سطوح مختلف قیمتی برای طبقات مختلف اجتماعی محصول تولید کند، اما باز نگاه عمومی آن است که قیمت لوازم خانگی ایرانی بالاست، این درحالی است که آمارها نشان میدهد رشد قیمتی لوازم خانگی به نسبت رشد مواد اولیه آن ناچیز است. آنچه قابل توجه است بخش زیادی از مواد اولیه لوازم خانگی منبعی دولتی دارد که قوه مجریه با سیاستگذاری درست و جهتدهی به تامینکنندگان آن میتوانست قیمت تمامشده محصول را مدیریت کند، اما این اتفاق رخ نداد و در سالهای اخیر همراهی دولتمردان سابق با این صنعت به صورت حداقلیترین حالت ممکن بوده است.
فارغ از این نگاه که معتقدیم لوازم خانگی داخلی گران است، اگر در یک مقایسه یک به یک با لوازم کرهای قرار بگیریم، مشاهده میکنیم لوازم ایرانی با کیفیتهای مشابه کرهای، قیمت مناسبتری نیز دارند. بهعنوان نمونه دو ماشینلباسشویی هفت کیلویی با موتور و دور یکسان را که کرهای هستند با گرانترین برند ایرانی مقایسه میکنیم -البته قیمتهای مطرح شده مربوط به بازار هند است که ارزانتر از بازار کره است- ماشین لباسشویی هفت کیلویی کرهای ۴۵۸ و برند دیگر ۵۱۲ دلار است، اما ماشین لباسشویی ایرانی با همین مشخصات ۴۴۰ دلار است. ماشین لباسشویی هشت کیلویی برای دو برند کرهای ۴۵۸ و ۵۲۷ دلار و برند ایرانی ۵۶۰ دلار است. درمورد ماشین لباسشویی ۹ کیلویی نیز ۵۶۷ و ۵۶۳ دلار قیمت کالاهای کرهای و ۶۰۰ دلار قیمت کالای باکیفیت ایرانی است؛ بنابراین بهطور میانگین قیمتها مساوی است. درمورد دیگر لوازم خانگی نیز وضعیت مشابهی را شاهد هستیم.
«صنعت لوازم خانگی ایرانی نباید بدون رقیب خارجی باشد»، این گزاره درستی است که تقریبا همه به آن اذعان دارند، اما حضور رقیب خارجی باید منطقی و مدیریت شده و بهنفع تولیدکننده داخلی باشد. مخصوصا حالا که میدانیم بازگشت شرکتهای خارجی یک طراحی آمریکایی برای لطمهزدن به صنعت ایران است. ممنوعیت محدود سه تا پنج ساله برای تثبیت بازار تولید داخل و رشد این صنعت و توسعه تکنولوژی و مرزهای دانش آن میتواند سیاستی مبنایی باشد و در کنار آن کاهش سختیها و هزینهها برای دسترسی به مواد اولیه که عموما دولتی است و درنهایت ایجاد عوارض گمرکی مناسب برای کالای خارجی میتواند، فرصتهای مناسبی برای تثبیت و توسعه صنعت لوازم خانگی در ایران باشد. دولت میتواند با هدایت و توسعه صنایع لوازم خانگی در مناطق مرزی هم به اشتغال مناطق محروم کمک کند و هم اینکه بازارهای منطقهای در این حوزه را به دست بیاورد. اما در باب سرمایهگذاری خارجی نیز علاوهبر بعد مالی، به جنبه تکنولوژیک نیز باید توجه داشت. جذب سرمایهگذاری خارجی باید بهصورت مشروط باشد تا تکنولوژی وارد کشور شود و به توسعه صنعت بینجامد و وابستگی را کاهش دهد، نه آنکه به فروش محصول نهایی خارجی منجر شود و وابستگی را افزایش دهد.