به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه هندی اکونومیک تایمز، ماه گذشته از قول مقامات این کشور از مناقشه گازی جدید بین ایران و هند خبر داد، بر مبنای گزارش این روزنامه هندی، مقامات دولت هند ادعا کرده بودند که حتی اگر شرکت ایرانی با همکاری یک کشور خارجی دیگر به توسعه میدان فرزاد B در ایران بپردازد، آنها حق ۳۰ درصدی بهرهوری از این پروژه را دارند.
یک مقام دولتی هند در این باره گفت: «میدان گازی فرزاد B توسط کنسرسیوم هندی کشف شده و بهطور طبیعی آنها به تولید رساندن این میدان علاقمند بودند و یک طرح توسعه ارائه دادند اما دولت ایران تصمیم گرفت بدون مشارکت خارجی این پروژه را ادامه دهد».
وی با اشاره به اینکه بسیاری معتقد بودند که کنار رفتن هندیها از توسعه میدان فرزاد B یک عقب نشینی برای هند است، مدعی شد: «اما همه این پروژه از دست نرفته است. از نظر قراردادی، به عنوان صاحب امتیاز اصلی و کسی که این میدان را کشف کرده است، کنسرسیوم هندی حق دارد 30 درصد سود پروژه توسعه ذخایر و تولید گاز را دریافت کند. این قرارداد بسیار قوی، واضح و شفاف است. صاحب امتیاز در این مورد، کنسرسیوم هندی در زمان انتخابش، حق دارد 30 درصد در پروژه توسعه صرف نظر از اینکه چه کسی آن را اجرا می کند، سود دریافت کند».
همزمان با انتشار برخی شایعهها درباره واگذاری میدان گازی چالوس به روسیه و چین توسط ایران، حال این بار نوبت به حاشیهسازی درباره روابط ایران و هند شروع شده است و زمزمههای خبر مربوط به حق 30 درصدی هند در بهرهوری از میدان گازی فرزاد B در فضای مجازی منتشر شده است.
اما ماجرای سهم 30 درصدی هندیها در میدان گازی فرزاد B چیست؟
* کنارهگیری دوباره هندیها از پروژه میدان فرزاد B به بهانه تحریمها
مذاکرات توسعه میدان فرزاد B در سال 2008 با شرکت ONGC هند آغاز شد و طرفین به توافق رسیدند اما طرف هندی در سال 2014 به طور یک جانبه به بهانه تحریمها از ادامه همکاری سر باز زد. با توجه به این اقدام طرف هندی، ایران پس از برجام قادر به انجام مذاکرات با سایر شرکتها و کشورهای خارجی صاحبنام بود اما تصمیم گرفت مذاکرات را مجددا از سر گرفته و در خصوص کنسرسیوم هندی حسن نیت نشان دهد.
طبق شنیدهها دلیل طولانی شدن دور دوم مذاکرات با هندیها، درخواست طرف هندی به توافق در قیمتهای پایین و نامتعارف گاز طبیعی بوده است که با مخالفت وزارت نفت مواجه شد. در ادامه تغییراتی در فرآیندهای عملیاتی و مولفههای فنی و مالی پروژه برای رسیدن به توافقی که تامینکننده منافع دو طرف باشد صورت گرفت.
در دیدار روسای جمهور دو کشور ایران و هند در فوریه 2018 طرفین بر تسریع روند مذاکرات و دستیابی به توافق تاکید کردند و ایران در خصوص نحوه بازپرداخت و شرح کار انعطافهایی نیز قائل شد تا اینکه نهایتا طرفین به توافقات فنی و مالی دست پیدا کردند.
همانطور که مشخص است، موضع ایران در سالهای گذشته همواره استقبال از شرکتهای هندی برای توسعه همکاریها در بخش نفت، گاز، پالایشگاه و پتروشیمی بوده است. با این وجود کنسرسیومهای هندی در سال 2018 نیز به بهانه عدم امکان ادامه همکاری مشاورانش به دلیل تحریمهای ایالات متحده اعلام کرد که قادر به مشارکت در این پروژه نیست.
با توجه به مشترک بودن میدان گازی فرزاد B میان ایران و عربستان سعودی و آغاز برداشت عربستان از منابع گازی این میدان از سال 2015، منافع ملی ایران اجازه تاخیر بیشتر و انتظار برای همکاری با طرف هندی در آیندهای نامعلوم را نمیداد.
بر این اساس ایران با توجه به اکتشاف این میدان توسط شرکتهای هندی و «قائل شدن حق توسعه میدان» برای آنها، ناچار به توسعه میدان توسط شرکتهای داخلی ایرانی به دلیل مشترک بودن آن اقدام کرد. در این بین به طرف هندی نیز رسما اعلام شد که هر زمان کنسرسیوم هندی قادر به همکاری باشد از مشارکت آنها استقبال خواهد کرد.
*انحراف دولت مودی از سیاست غرب آسیایی هندیها
کنارهگیری چندباره هندیها از توسعه میدان گازی فرزاد B باوجود حسن نیت ایران به قدری واضح بود که بخش مهمی از تحلیلگران هندی به شکست مذاکرات ایران و هند برای توسعه این میدان گازی تحت تاثیر سیاست خارجی اشتباه هند در قبال ایران در چند سال اخیر اذعان کردهاند.
صاحبنظران هندی انحراف دولت «نارندرا مودی» نخست وزیر هند از سیاست غرب آسیایی و همراهی او با سیاست ضدایرانی ترامپ در ماجرای تحریمهای یکجانبه آمریکا را یک خطای محاسباتی در سیاستهای منطقهای دولت هند میدانند.
سیاست خارجی هند در سالهای پایانی دوره نخست دولت آقای مودی در دوره ریاستجمهوری آقای ترامپ به طور قابل توجهی به سمت غرب متمایل شد که نمونه برجسته آن طرح همکاریهای راهبردی هند و ایالات متحده در بخشهای مختلف از جمله انرژی بوده است.
استقبال هند از توافق موسوم به آبراهام در رابطه با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، سکوت هند در برابر ترور سردار سلیمانی و دانشمند هستهای ایران، تقویت روابط با امارات متحده عربی در زمان تشدید تنشهای ایران و امارات، نشانههای مختلفی از تغییر در سیاست خارجی هند در قبال ایران بود که مورد انتقاد تحلیلگران هندی قرار گرفته است.
*فرار رو به جلوی دولت مودی با طرح ادعای سهم 30 درصدی در میدان فرزاد B
پس از اقدام ایران به توسعه میدان فرزاد B با استفاده از شرکتهای ایرانی، انتقادات نسبت به رویکرد سیاست خارجی دولت هند در فاصلهگیری از ایران و تخریب روابط با این کشور افزایش یافت و بسیاری از منتقدان دولت وقت هند عنوان کردند که دولتِ مودی فرصتهای موجود در ایران برای هند را از دست داده است که به عنوان نمونه به فرصت توسعه میدان گازی فرزاد B اشاره شده است.
در پاسخ به این انتقادات نیز موافقان دولت مودی برای اینکه عملکرد خود را توجیه کنند که در تعامل با ایرانیها فرصتی را از دست ندادهاند ادعا کردند که کنارهگیری دوباره هندیها از فرآیند توسعه میدان گازی فرزاد B به هیچ وجه مانع از دریافت سهم این کشور از گاز تولیدی از این میدان نمیشود و در این فضا این ادعا توسط دولتمردان هند مطرح میشود که «حتی اگر شرکت ایرانی با همکاری یک کشور خارجی دیگر به توسعه میدان فرزاد B بپردازد، آنها حق ۳۰ درصدی بهرهوری از این پروژه را دارند».
طبق شواهد مختلف، این ادعای دولتمردان هندی تنها مصرف داخلی برای ساکت کردن منتقدان سیاست خارجه مودی در کشور هند دارد و از اساس با محتوای قراردادی طرفین متعارض است. زیرا آنچه حق طرف هندی به عنوان کاشف این میدان گازی به رسمیت شناخته میشود «سهم کنسرسیوم هندی در توسعه این میدان گازی» است نه «سهم 30 درصدی این شرکت در بهرهبرداری از میدان».
به بیان دیگر با توجه به قرارداد طرفین، با توجه به اکتشاف میدان گازی فرزاد B توسط کنسرسیوم هندی، هندیها میتوانند در توسعه این میدان گازی نیز مشارکت داشته باشند. این موضوع با ادعای طرفداران مودی مبنی بر سهم 30 درصدی هندیها از بهرهبرداری از میدان فرزاد B حتی بدون مشارکت در توسعه میدان تفاوت معنایی زیادی دارد.
در نتیجه به نظر میرسد موافقان مودی با طرح ادعای غیرمستند خود درباره سهم 30 درصدی از بهرهبرداری از میدان گازی فرزاد B قصد دفاع از عملکرد دولت مودی در فضای داخلی کشور هند را داشتهاند، هر چند خودشان نیز میدانند که این ادعاهای اشتباه در واقعیت فاقد اعتبار است.
*هند در دو راهی توسعه تجارت دوجانبه با ایران یا تداوم سیاست دوران ترامپ
هند بیشترین میزان رشد تقاضای انرژی به ویژه گاز در جهان طی سالهای 2020-2030 (حتی بالاتر از چین) را داراست و از طرفی ایران بزرگترین دارنده منابع هیدروکربوری در دنیاست. علاوه بر حوزه انرژی، در حوزه ترانزیت نیز ایران تنها مسیر اقتصادی هند برای اتصال به بازار بزرگ اوراسیاست. در نتیجه وابستگی متقابل دو کشور میتواند زمینههای همکاری زیادی را برای طرفین فراهم کند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، راهبرد سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران از اتکای صرف به غرب به گسترش تعاملات دوجانبه با کشورها تغییر کرده است. در نتیجه در فضای تعاملات جدید به نظر میرسد راهکار صحیح پیشروی دولت هند نه در طرح ادعاهای نادرست علیه ایران بلکه در توسعه همکاریهای دوجانبه اقتصادی از جمله همکاری در توسعه میدان گازی فرزاد B تعریف شود.
در نگاه دولت سیزدهم هند میتواند به عنوان یک شریک راهبردی و بلندمدت ایران نقش ایفا کرده تا یک بازی برد-برد برای پیگیری و تحقق منافع مشترک بین دو کشور شکل بگیرد و ظرفیتهای همکاریهای دو یا چندجانبه گستردهای در بخش نفت، گاز، پالایشگاه و پتروشیمی برای دو کشور احیا شود.
در این راستا نخستین گام هند برای آغاز همکاریها با ایران میتواند خرید نفت از ایران و بازگشت به طرح توسعه میدان گازی فرزاد B باشد. احیای طرح پیشنهادی هند در سال 2016 برای سرمایهگذاری 20 میلیاردی در بخشهای بالادستی و پاییندستی انرژی و طرحهای تولید LNG در سواحل دریای عمان، امکانسنجی احداث خط لوله صادرات گاز به هند از زیر دریا را میتوان بخشهایی از نقشه راه همکاریهای بلندمدت ایران و هند دانست که البته تحقق آن نیازمند عزم دولت هند برای اتمام رویکرد ایرانستیزی دوران ترامپ دارد.