به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، برخی دولتمردان قبلی سعی میکنند با تعبیر وارونه از جهش صادرات نفت ایران، دستاورد دولت سیزدهم در بازارسازی برای نفت کشور را زیر سؤال ببرند در حالی که خود باید پاسخ بدهند چرا در دولتهای غربگرا، قیمت نفت همواره در جهت منافع غربیها کاهش یافته است؟
بررسی آمارهای صادرات نفت ایران نشان میدهد که در دولت سیزدهم رقم صادرات جهش چشمگیری داشته است. سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور پنجشنبه هفته گذشته در حاشیه سفر استانی خود به هرمزگان با اشاره به راهکارهای دولت برای دور زدن تحریمها گفت: صادرات نفتی ایران به حدی افزایش یافته که ما دیگر نگران صادرات آن نیستیم، صادرات نفت در دولت سیزدهم ۴۰ درصد افزایش یافته و پول حاصل از صادرات نیز در حال بازگشت به کشور است.
اما در واکنش به این اظهارات رئیسجمهور، عبدالناصر همتی رئیساسبق بانک مرکزی ایران، نقش دولت سیزدهم در بیاثر کردن تحریم را بیتاثیر خواند و اظهار داشت: خبر افزایش ۴۰ درصدی ارزش صادرات نفت ایران خبری امیدبخش و در جهت کاهش تاثیر تحریمهای ظالمانه بر بودجه و اقتصاد کشور، موثر است، اما نکته مهم این است که قیمت جهانی نفت و فرآوردههای نفتی در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۲۰ بیش از ۶۰ درصد افزایش داشته است. حال سؤال این است که سهم تلاش دولت سیزدهم در خنثیسازی تحریم (و افزایش ۴۰ درصدی درآمدهای نفتی) چقدر بوده است؟
خبرگزاری فارس دراین باره با اشاره به مباحثه غیرمستقیم دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری نوشت: رئیساسبق بانک مرکزی ایران اساسا منظور رئیسجمهور از افزایش ۴۰ درصدی صادرات نفت را متوجه نشده است، زیرا که تاکید رئیسجمهور بر افزایش رقم صادرات نفت است، ولی برداشت همتی بر افزایش ۴۰ درصدی درآمد صادرات نفت بوده است. در واقع رئیساسبق بانک مرکزی عمدا یا سهوا گاف بزرگی درباره موضوع صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم داده است که این موضوع سوژه برخی کاربران فضای مجازی شده است.
البته جواد اوجی وزیر نفت هم در واکنش به سوء برداشت رئیساسبق بانک مرکزی از سخنان رئیسجمهور توضیح داد: ریاست محترم جمهور به درستی از افزایش ۴۰ درصدی میزان صادرات نفت در دولت سیزدهم خبر دادهاند. تردیدی نیست که افزایش قیمت نفت هم روی افزایش درآمد کشور موثر بوده است. در مجموع وصول درآمدهای نفتی کشور بیش از چند برابر شده که حاصل افزایش میزان فروش و افزایش قیمت است. اما از آن مهمتر، وصول درآمدهای نفتی در دولت سیزدهم است که جهش چشمگیری نسبت به قبل داشته و پول آن به صورت منظم در حال وصول است.
هر چند رقم دقیق صادرات نفت ایران در دوران تحریم محرمانه باقی مانده است، اما بررسی گزارشهای رسمی شرکتهای ردیابی نفتکشها مثلتانکر ترکرز و کپلر، گزارشات اوپک و سایر منابع مطلع داخلی و خارجی نشان میدهد که جهش صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم رقم خورده است.
همچنین بررسی گزارشهای ماهانه اوپک از میزان تولید نفت کشورها نیز حاکی از افزایش قابل توجه صادرات نفت کشور است. با توجه به ثابت بودن ظرفیت پالایشی نفت ایران (۱.۷-۱.۸ میلیون بشکه در روز)، افزایش تولید به معنای افزایش صادرات نفت ایران است.
البته روند صعودی صادرات نفت ایران چند ماه قبل از روی کارآمدن دولت سیزدهم آغاز شده است که این موضوع به دلیل تغییر رویکرد نظام در گسترش تعاملات استراتژیک با کشورهای همسو از جمله چین و انعقاد تفاهم همکاری ۲۵ ساله در فروردین ماه ۱۴۰۰ رخ داده است، رویکردی که با روی کارآمدن دولت سیزدهم به طور جدیتری در دستور کار دولت قرار گرفته است.
نکته مهم درباره صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم این است که علاوهبر افزایش رقم صادرات نفت و افزایش قیمت جهانی نفت که میزان درآمدهای نفتی ایران را به طور قابل ملاحظهای افزایش داده است، درآمدهای نفتی نیز بر خلاف دوران برجام به کشور بازمیگردد.
از سوی دیگر کیومرث فتحالله کرمانشاهی معاون کل اسبق سازمان توسعه تجارت در گفتگو با نود اقتصادی در واکنش به اظهارات عبدالناصر همتی در نقد عملکرد دولت فعلی در رشد صادرات غیرنفتی اظهار کرد: اینکه ۱۰ قلم کالای اول صادراتی ما پایه نفتی دارد، چیز جدیدی نیست و آقای همتی کشف جدیدی نکردهاند، اما معلوم نیست چرا الان یادشان افتاده که در این زمینه صحبت کنند؟ چرا زمان خودشان چیزی نمیگفتند؟
وی افزود: مسئولان دولت فعلی روی حلقه آخر زنجیره صادرات غیر نفتی تاکید دارند و به دنبال ایجاد ارزش افزوده و اشتغال و دوری از خام فروشی هستند. قبلا خام فروشی هم از مالیات معاف بود، ولی در حال حاضر خام فروشی شامل مالیات میشود و این موضوع در بودجه سال آینده که دولت جدید تدوین کرده کاملا رویکرد دولت سیزدهم را در حوزه تجارت خارجی مشخص میکند.
البته در این بین حتی اگر فرض کنیم که ادعای اشتباه همتی درست باشد، یعنی افزایش درآمدهای نفتی صرفا ناشی از افزایش قیمتهای جهانی بوده است، یک سؤال پیش میآید که خوب است آقای همتی به آن پاسخ بدهد.
بررسیها نشان میدهد به شکل سؤالبرانگیزی در سه دورهای که دولت غربگرایان در ایران روی کار آمده، قیمت نفت کاهش یافته است. در دولتهاشمی زیر ۱۰دلار در دولت خاتمی زیر ۳۰دلار و در دولت روحانی هم قیمت هر بشکه نفت زیر ۵۰دلار بود، اما در دولتهای نهم و دهم قیمت نفت به بالای ۱۰۰دلار در هر بشکه رسید و در دولت انقلابی سیزدهم هم تاکنون به حدود ۸۶ دلار رسیده و طبق پیشبینی رسانههای غربی طی سال ۲۰۲۲ قیمت نفت به بالای ۱۰۰دلار خواهد رسید. نکته جالب اینکه شیب تغییرات قیمت نفت در دولتهای غربگرا و انقلابی قابل توجه است که این رابطه را معنیدارتر میکند.
اوایل دولت تدبیر وامید، وزیر اسبق ارتباطات و نماینده وقت مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با اشاره به اینکه تلاش برای بالا بردن قیمت فروش نفت و گاز ظاهراً در دستور کار دولت یازدهم نیست یک سؤال مطرح کرد.
محمد سلیمانی پرسید: سؤال منطقی و زیربنایی این است که چرا هر وقت دولتی اصلاحطلب بر سرکار آمده است، قیمت فروش نفت آن قدر پایینمی آید که گاه کفاف هزینه تولید رانمی دهد؟! یادمان هست که در دوران سازندگی قیمت نفت به کمتر از ۱۰ دلار رسید و در دوره اصلاحات هم زیر ۳۰ دلار بود. ولی در دوران دولت نهم و دهم قیمت فروش نفت به بالای ۱۰۰ دلار رسید و دولت یازدهم فروش نفت را با قیمت حدود ۱۲۰ دلار تحویل گرفت (اما) با عدم تحرک و عدم تلاش و خنثی بودن کامل الآن (سال ۹۳) به حدود پنجاه دلار رسیده است. این نشانمی دهد که دیپلماسی کشور در درآمد نفتی کشور نقش مستقیم دارد. یعنی دولت یازدهم نه تنها در حوزه مذاکرات هستهای دستاورد قابل توجهی نداشت- علی رغم آنهمه امتیاز که داد- بلکه باعث کاهش درآمد نفتی به میزان بیش از ۵۰درصد شد. یعنی در بحث هسته ای، کشور- با بی تدبیری دولت- دو خسارت بزرگ دید: هم از مذاکرات بهرهای نصیب کشور نشد و هم درآمدهای نفتی کشور به نصف تقلیل یافت... یادمان هست که در جریان بحرانهای نفتی، همواره وزارت امور خارجه، سفارتخانهها و وزارت نفت و شرکت نفت بسیج میشدند و نمایندگان مربوطه، کشور به کشور و سازمان به سازمان میرفتند و نشست پشت نشست برگزار میشد و اعضای اوپک هماهنگ میشدند. ولی متأسفانه در چند ماه اخیر تحرک قابل ملاحظهای از سوی دولت (روحانی) مشاهده نشد و انگار همه دولتیان به خواب زمستانی فرو رفتهاند..
گفتنی است کاهش قیمت نفت در این دورهها نه تنها به کاهش ارزش درآمدهای نفتی ایران منجر شده، که همواره برای غربیها بهویژه آمریکاییها که در برابر افزایش نرخ نفت و فرآوردههای آن آسیبپذیرند، خبر خوبی بوده است!
البته نمیگوییم الّا و لابد یک نسبت مستقیم قوی بین حضور دولت غربگرایان و قیمت نفت وجود دارد، ولی خوب است جناب همتی به این سؤال پاسخ بدهد که چرا همواره با حضور هممسلکان او در دولت، قیمت نفت کاهشی بوده، که نتیجهای جز کاهش درآمدهای کشور نداشته است؟ آیا یکی از دلایل این اتفاق نمیتواند این باشد که دولتهای غربگرا در ایران هیچ برنامهای جز التماس به غرب برای رفع مشکلات اقتصادی ندارند و همین مسئله موجب شده تا خیال غربیها از داخل ایران راحت باشد؟ چرا در دولتهای یازدهم و دوازدهم غیر از مذاکرات برجامی هیچ نقشه دیگری برای رشد اقتصادی اجرا نشد؟ چرا در دولت اصلاحات که آن همه در برابر زورگویی آمریکاییها کرنش کرد و به اصطلاح خودشان تنش زدایی کرد، اما دست آخرایران از سوی جرج بوش در فهرست کشورهای محور شرارت قرار گرفت و بازهم قیمت نفت بالا نرفت؟