دبیر علمی پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال ال احمد بیان کرد: در بخش « مستندنگاری » ۶۹۰ اثر به دبیرخانه جایزه رسید که نسبت به دوره گذشته با ۳۶۱ اثر رسیده، رشد ۹۱ درصدی را نشان میدهد.
نویسنده برگزیده جایزه جلال با اشاره به تفاوتهای مستندنگاری و تاریخنگاری اظهار داشت: در تاریخنگاری با کمبود منابع مواجهیم اما فضای جنگ فضای روایت مستند است و خود مخاطب هم دوست دارد واقعیات جنگ را بخواند و بداند.
برگزیده بخش مستندنگاری جایزه ادبی جلال با انتقاد از آثار مستند اظهار داشت: معمولا آثار مستند ما چنگی به دل نمیزند. یا آشفته است یعنی فرم ادبی روشنی ندارد یا در پی اظهار فضل است؛ یعنی نویسنده با دستکاری، مزهی روایت را به هم میزند.
نامزد بخش مستندنگاری در جایزه جلال اظهار داشت: پرداخت داستانی در مستندنگاری تا جايي اجازه عرض اندام دارد كه به واقعيت و مستندات، آسيبي وارد نشود. مستندنگاری حرفهای ضمن رعايت تطابقش با واقعيت، باید خواندني هم باشد و از اصول داستاني استفاده کند.
نامزد بخش مستندنگاری در جایزه جلال با اشاره به دشواری تولید رمان نسبت به مستند اظهار داشت: در مستندنگاری باید به سراغ راویانی رفت که کمتر از دریچهی نگاه آنها به آن رویداد توجه شده. رماننویسی از مستندنگاری سختتر است چرا که خلق ماجراها کاملا وابسته به خود نویسنده است؛ چیزی که در مستندنگاری از قبل وجود دارد.
عضو هیئت علمی چهاردهمین جایزه جلال با انتقاد از حضور افرادی ثابت اظهار داشت: استفاده از صاحب نظران در بخش داوری لازم است و این نگرانی که افراد هیئت داوری ثابت هستند و یک سلیقه حاکم است، نیز وجود دارد.
نویسنده کتاب راویان پنهانی اظهار داشت: نسبت خاطره نگاری و رمان در ادبیات پایداری موازنه نیست. این در حالی است که نسبت رمان با هنر بیشتر است و در آینده اعتبار بیشتری خواهد داشت. آثار فعلی به جهت بعد معنوی قوی و عامه پسندتر هستند و مخاطب بیشتری دارند اما به همان اندازه نسبتشان با هنر کمتر است.
«من عاشق سپیده صبحم» یکی از تجربههای نو و مبتکرانه در حوزه فیلمهای داستانی – مستند و در قالب فیلم در فیلم است که محصول نهاییاش، تا حدودی رضایت مخاطبان خاص این گونه آثار را در سینمای ایران فراهم خواهد کرد.