گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ فیلم علی کریم با عنوان «من عاشق سپیده صبحم» را می توان تجربه ای نو در میزانسن منعطف و مستندگونه ای دانست که تلاش می کند بستر روایت سینمایی را تا آنجا که ممکن است به فضای مستند نزدیک کند و در این مسیر، مخاطب را تا اندازه زیادی با ماهیت ساخت یک اثر سینمایی هم روبرو نماید.
در این فیلم ما شاهد یک فیلم در فیلم هستیم که البته از ساختارهای مألوف و بسیار تکرار شده در تاریخ سینماست و در آن مخاطب در عین حال که شاهد یک روایت سینمایی و قصه تصویری است، همزمان با روند ساخت یک اثر سینمایی و طرز کار گروه سازنده هم آشنا می شود و همین امر باعث می شود تا مخاطب بتواند موانست بیشتر و بهتری با فیلم برقرار کند.
داستان فیلم از این قرار است که امیر - عنوان یکی از شخصیت ها - دستیار کارگردان، به همراه کارگردان به محل لوکیشن فیلمبرداری می روند. در مسیر رسیدن به لوکیشن فیلمبرداری، کارگردان متوجه می شود که دستیارش ظاهراً حال مساعدی ندارد، در همین روند، موقعیتی شکل می گیرد که به صورت همزمان، مخاطب با دو قصه و فضای روایی تو در تو مواجه می شود و در جریان یکی از تجربی ترین میزانسن های سینمایی در فیلم های این دوره از جشنواره قرار می گیرد.
فیلم در عین این تجربه بصری و روایی، نیم نگاهی هم به روابط عاطفی و عاشقانه و معضلات و مشکلات اجتماعی جوانان دارد؛ استفاده از برخی صحنههای مستند در طول فیلم، بر این وجه جامعه نگری و به تصویر کشاندن مصائب فردی و فضای کلی حاکم بر قشر جوان کمک کرده است.
فیلم روایت نرم و منطقی دارد و مخاطب را با خود همراه می کند؛ بازیها هم خوب و قابل قبول است، بویژه بازی بابک کریمی و امیر عزیزی که اولی را پیش از این در نقش قاضی فیلم «جدایی نادر از سیمین» دیده بودیم.
«من عاشق سپیده صبحم» که قبلاً قرار بود با عنوان «من از سپیده صبح بیزارم» به نمایش درآید(!) یکی از تجربههای نو و مبتکرانه در حوزه فیلمهای داستانی – مستند و در قالب فیلم در فیلم است که محصول نهایی اش، تا حدودی رضایت مخاطبان خاص این گونه آثار را در سینمای ایران فراهم خواهد کرد.