حضرت رقیه (س) دختر امام حسین (ع) در واقعه عاشورا سه سال سن داشتند که بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا، به همراه دیگر زنان بنیهاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفتند و در خرابههای شام به شهادت رسیدند.
اهل بیت را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، شهر را زیور بستند، به گونهای که چشمی ندیده بود. سپس پانصد هزار نفر از مردم شام از زن و مرد با دف و طبل و بوق و دهل از خانههایشان بیرون آمدند،
«از آنکه جون پیرمردی ۹۰ ساله بود، ولی بچهها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمهها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و...»
در روز چهاردهم محرم الحرام سال ۶۱ ه. ق. عبیدالله طی نامهای به یزید، جریان کربلا را گزارش داد و از وى پرسید که با سرهاى بریده و اسراء چه کند؟ و این درحالیاست که در این زمان اسرا به دستور عبیدالله در زندان کوفه به سر میبردند.
امام سجاد (ع) درباره نحوه انتقال کاروان اسرا به دمشق فرمود: کسانى که ما را مىبردند، از پشت سر و گرداگردمان، با نیزه ما را احاطه کرده بودند و اگر اشکى از دیده یکى از ما فرو مىچکید، با نیزه به سرش مىکوبیدند.
دو روز بعد از واقعه عاشورا، روز دوازدهم محرم، کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد. وقایع روز دوازدهم محرم سال 61 و فضای شهر کوفه هنگام ورود اهل بیت به این شهر را بخوانید.
دوم ماه صفر همان روزی است که اهل بیت پیامبر(ص) و سَر مبارک امام حسین(ع) را به مجلس یزید وارد میکنند و امام سجاد)ع) و حضرت زینب(س) با سخنان خود ابطال اعمال یزید بن معاویه و حقانیت قیام عاشورا را آشکار میسازند.
اول ماه صفر، همزمان با ورود اسرای کربلا به سرزمین شام است.ابن زیاد خاندان و سر مبارک امام حسین(ع) را به نزد یزید بن معاویه فرستاد تا وفاداری خود را به امیرش ثابت نماید.