گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- مهران شفاعتی؛ طی روزهای اخیر، مسأله الزامی شدن پرداخت سود ناشرین بورسی از طریق سامانه سجام مورد استقبال مردم وکارشناسان این حوزه قرار گرفته است. سودهایی که در گذشته برای دریافتش نیاز به حضور فیزیکی در بانکها بود، اما با اجباری شدن پرداخت از طریق این سامانه، دیگر نیاز نیست تا مردم در روزهای کرونایی به بانکها مراجعه کنند و پولهایشان مستقیماً به حسابشان واریز خواهد شد.
با توجه به مسائل مطرح شده، احمد اشتیاقی؛ کارشناس بازار سرمایه با موضوع بررسی الزامی شدن پرداخت سود ناشران بورسی از طریق سامانه سجام با ما به گفتگو پرداخته است که در ادامه تقدیم میشود.
الزامی شدن پرداخت سود ناشران بورسی از طریق سامانه سجام چه آثار مثبتی را بر روی بازار سرمایه خواهد گذاشت؟
یکی از معضلات قدیمی و اساسی سهامداران بازار سرمایهف موضوع دریافت سودشان بود و همیشه سهامداران با زحمت فراوان سود خود را دریافت میکردند. زیرا هرکدام از شرکتها رویه خاصی برای پرداخت سود داشتند و بانکهای مختلفی را اعلام میکردند و نوعی سرگردانی و بلاتکلیفی برای سهامداران وجود داشت که سودشان را از چه طریقی دریافت کنند. مخصوصاً سهامدارانی که جنسشان از جنس بازار سرمایه نبود و در مدت این ۲ سال از طریق این عرضههای اولیه با بازار سرمایه آشنا شدند و با سرمایههای اندک در خرید عرضههای اولیه مشارکت کردند که سودهای اندکی هم دریافت میکردند. مثلاً یک شخص در عرضه اولیه ای، تعداد بسیار محدودی سهم خریده و آن سهم به مجمع رفته است که ۲۰ هزار تومان ممکن است سود نصیبش شود. این ۲۰ هزار تومان طبق رویه قبل باید به فلان بانک مراجعه میکرده و یا به سامانه کدال برود تا ببیند نحوه پرداخت سود ناشر به چه صورتی است و بعد از کسب اطلاع، باید ۲۰ هزار تومان یا ۱۰۰ هزار تومان خرج میکرد تا به بانک مراجعه کند تا آن سود ۲۰ هزار تومانی را دریافت کند و عملاً سهامدار را از سهامی که خریده بود، دچار سرخوردگی میکرد. ما باید از لحاظ آشنایی عموم مردم با بازار، بگوییم بازار سرمایه جایی است که در آن میتوانید سود دریافت کنید، یعنی از محل سرمایهگذاری، انتفاع سالانه کسب کنید. این انتفاع سالانه هم از محل همین سود سهم است. هرچقدر تسهیلاتی را برای پرداخت سود فراهم کنیم، به یک نوعی از رضایت سهامدار خواهیم رسید. رضایت سهامدار هم منجر به افزایش سرمایه اش در بازار سرمایه میشود و تبلیغی برای بازار سرمایه خواهد شد تا سهامدارانی که تا به امروز نیامده اند، به این بازار ورود کنند. از زمانی که بازار سرمایه در ایران ایجاد شده است، این موضوع مطرح بوده که نحوه دریافت سود، سهامدار را دچار دردسر کرده بود. درحال حاضر با توجه به شرایطی که شرکت سپرده گذاری مرکزی ایجاد کرده و سامانهای که راه اندازی کرده است و با توجه به الزامی که همه باید از طریق سجام اطلاعات سهامداری را داشته باشند و پیگیری کنند و تسهیلاتی را در قالب سجام برای سهامداران ایجاد کرده و زیرساختش را شرکت سجام برای پرداخت سود فراهم کرده است، ناشرینی که با شرکت سپرده گذاری همکاری نمیکردند، به نوعی در حال جفا در حق سهامداران بودند، چرا که بستر آماده بود و قصد ناشر هم پرداخت سود است و همه هم در قالب سیستم سجام ثبت نام کردند. در حال حاضر بالغ بر ۹۵ درصد از سهامداران ما در سامانه سجام ثبت نام کردند. آن ۵ درصد هم که ثبت نام نکردند، میتوانیم از طریق همین ابزار الزامی کردن پرداخت سود از طریق سجام، آنها راه هم مجاب کنیم تا در سامانه سجام اطلاعاتشان را تکمیل کنند و حساب بانکی خود را معرفی کنند. حالا که این بستر آماده شده و ناشرینی که با شرکت سپرده گذاری مرکزی همکاری نمیکردند، به نوعی به سهامداری خدشه وارد میکردند و این الزامی شدن، کار بسیار بهموقع و به جایی بود و شرایط سهامداری را تسهیل میکند و به تشویق سهامداری از نوع بلندمدت میپردازد که حضور دائم در بازار سرمایه داشته باشیم و سودمان را هم به راحتی دریافت کنیم. این مسأله واجبی بود که تعدادی از ناشرین علیرغم پیگیری شرکت سپرده گذاری مرکزی، تفره میرفتند و این الزام شدن این موضوع حرکت بسیار شایستهای بود که میتواند بازار سرمایه را گسترش دهد و حق و حقوق سهامداران ضایع نشود. درحال حاضر برای سوذهای جاری الزامی شده است و همچنین هرچه سود در سالهای گذشته متعلق به سهامداران بوده و سهامداران از بابت دریافت سود به دلایل متعددی مراجعه نکردند، آن پول هم به شکرتها تکلیف میشود که سودهای سنوات گذشته هم از طریق سجام پرداخت شود و این موضوع هم بسیار کمک میکند، چراکه تعدادی از سهامداران هستند که از سود سهمی که به آنها تعلق گرفته بی اطلاعند. این سودها در شرکتها انباشته شده و به سهامدار پرداخت نشده استو با اجباری هم که در پرداخت سودهای معوقه در حال تکلیف است، به نظر میرسد که رضایت سهامدار را فراهم میکند، چه بسا همین سودهایی که دریافت میشود، دوباره برگشت داده میشود در یک سهم جدید در بازار سرمایه و از این بابت هم میتواند یک نقدینگی را وارد بازار سرمایه کند؛ بنابراین نتیجهگیری این است که این مسأله آثار و تبعات خوبی را هم برای سهامدار و حتی ناشرین داشته باشد. ناشرینی که ار این به بعد با برنامهریزی جامعتری سود سهامها را اعلام کنند، زیرا از این به بعد یک شرکت مثل سپرده گذاری مرکزی پیگیر دریافت سود میشود. شرکتها طبق الزامات و بخشنامههای سازمان بورس باید قبل از مجمع تاریخ پرداخت سودشان را اعلام کنند تا فردی که میخواهد سهم بخرد، بداند سودش در چه تاریخی پرداخت میشود. وقتی الزام داشته باشند که از طریق سپرده گذاری سود سهام را به سهامداران بدهند، خود سپرده گذاری متولی سهامداران میشود و پیگیر ناشرین خواهد شد که طبق این اطلاع عمومی که اعلام کردید، باید سودی را پرداخت کنید و شرکتها دیگر بحث نقدینگی که باید بابت سود سهام پرداخت کنند را به تأخیر نمیاندازند و از قبل، آن سیاست توزیع سودشان و تأمین منابع را با جدیت بیشتری پیگیری میکنند و این مسأله میتواند به انضباط پرداخت سود برای ناشرین و تشویق به سهامداری کمک کند.
با توجه به این اقدامهای مثبتی که از سوی سازمان بورس صورت گرفته است، پیشبینی شما از بازار سرمایه در سال جدید چیست؟
بازار سرمایه بی ارتباط با فضای اقتصاد کلان نیست. زمانی میتوانیم بازار سرمایه را خوب پیشبینی کنیم که متغیرهای کلان اقتصادی مان را به خوبی پیشبینی کنیم. وقتی توانستیم متغیرهای کلان اقتصادی را درست پیشبینی کنیم، در آن زمان میتوانیم به راحتتر سودآوری شرکتها را برآورد کنیم، بنابه آن برآوردی که از سودآوری شرکتها به دست میآوریم، متوجه میشویم که درحال حاضر، آیا قیمت سهام ها، ارزنده هستند یا خیر. درحال حاضر کلیه متغیرهای کلان اقتصادی از جمله نرخ دلار، نرخ سود سپرده و تورم را که مورد بررسی قرار میدهیم و در نهایت نرخی که امروز در تابلو دارند، باتوجه به برآوردی که از این متغیرها داریم، احساس میکنیم سودآوری شرکتها در سال ۱۴۰۱ با توجه به اینکه نرخ قیمتهای جهانی هم در نقاط مناسبی است و ۶۰ درصد بازار سرمایه نیز صادراتی محور است، بنابراین قیمت جهانی هم بسیار به برآورد سود کمک میکن، وقتی همه اینها را لحاظ میکنیم و سود شرکتها را برای سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ برآورد میکنیم، میبینیم، قیمتهای که درحال حاضر در حال معامله برروی تابلو است، تقریباً P به E شرکتها تقریباً بر محور ۵ واحد است و با توجه به اینکه P به E منطقی که برای بازار سرمایه بنابه آن فصا و اقتصادمان به دست آوردیم، تقریباً عدد ۶.۵ P به E متوسط بازر میتواند باشد. یعنی اگرما کف P به E را برای بازار سرمایه، عدد ۵ درنظر بگیریم و سقفش را هم عدد ۸ درنظر بگیریم، متوسطش ۶.۵ میشود. یعنی از همینجا بازار این پتانسیل را دارد که حداقل ۱.۵ واحد P به E به شرکتهای ما اضافه شود. ۱.۵ واحد P به E برای شرکت درنظر بگیریم، تقریباً میتوانیم بگوییم که بازار حدود ۳۰ درصد بازدهی برای سال ۱۴۰۱ خواهد داشت. یعنی بازار با یک رشد ۳۰ درصدی مواجه خواهد شد، بدون اینکه حبابی وجود داشته باشد و یا بالاتر از ارزش ذاتی اشت باشد. به نظر من بازار به صورت تدریجی، آهسته و پیوسته و با اصلاحات مختلف، تا فصل مجامع که تا تیرماه امسال است، هرچقدر که گزارشهای ۱۲ ماهه شرکتها بیاید و سودهایشان را اعلام کنند و با توجه به برآورد خوبی که از سودهای ۱۲ ماهه داریم، این انتظار را داریم که تا آن مقطع بازار به صورت تدریجی به رشد خودش ادامه دهد و پیشبینی بازدهی ۳۰ درصدی را خواهیم داشته که نسبت به بازارهای موازی بسیار بهتر خواهد بود. البته خوب بودن بازار سرمایه نسبت به بازارهای دیگر، به توافق احیای برجام بستگی خواهد داشت و با فرض توافق، بازارهای موازی بازدهی خوبی را نخواهند داشت و حتی ممکن است بازدهی منفی هم داشته باشند؛ بنابراین بازار سرمایه میتواند محل مناسبی برای سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۱ باشد. اگر کسانی از قبل سهام دارند، سهامشان را نگهداری کنند و تغییر پرتفویی هم به سمت شرکتهای EPS محور با توزیع سود حداقل ۰۵۰ درصدی داشته باشند. اگر این نگاه را داشته باشند، اصولاً میتوانیم در بازار سرمایه از محل سود تقسیمی مجامع کسب انتفاع کنیم و هم اگر تورمی هم ایجاد شود، تورم را هم در قالب افزایش قیمت سهم پوشش دهیم. قائدتا در این روزها بازار سرمایه به این نتیجه رسیده است که وقتی نرخ دلار تک نرخی شود، زیر ۲۴ هزار تومان که نرخ حال حاضر نیمایی است، تک نرخی نمیشود. بازار از ناحیه نرخ دلار هیچ ریسکی ندارد، ولی در گذشته ترس و واهمه در مورد این موضوع وجود داشت. وقتی بودجه سال ۱۴۰۱ را بستند و دلار را ۲۳ هزار تومان دیدند، بازار هیچ ترس و نگرانی ندارد. از آن طرف هم نرخ تسعیر بانک ها، وقتی بانک مرکزی اعلام کرد که ۹۰ درصد نیمایی باید تسعیر کنند، در اینجا هم نشان میدهد که از نگاه بانک مرکزی هم دلار زیر ۲۲ هزار تومان نخواهد بود. این موضوعات نشانههایی است مبنی براینکه ما میتوانیم به یقین برسیم که دلار زیر ۲۴ هزار تومان نداریم و در این ناحیه شرکتها هیچ نگرانی ندارند. در نرخ سپرده سودهای بانکی، روند کاهشی به خودش گرفته است. نرخ سود بانکی و نرخ اوراق بدهی به تدریج در سه ماهه اخیر که صحبت احیای برجام مجدداً جدی شد، روند کاهشی به خودش گرفت و تقریباً تا سطوح ۲۰ درصد نرخ اوراق بدهی و سود بین بانکی کاهش پیدا کرده است و نقطه مناسبی است. از طرف دیگر نرخهای جهانی هم در قیمتهای خوبی قرار گرفته است. به عنوان مثال نفت و سایر فرآوردههای نفتی، پتروشیمی و فولاد، روی و مس، در نقاط خوبی قرار گرفتهاند و این مسأله به شرکتهای ما برای افزایش سودآوری کمک میکند. پس بنابراین وقتی ما با این نشانهها سودآوری شرکتها را برای سال ۱۴۰۱ برآورد میکنیم، سودها بالاتر از سال ۱۴۰۰ قرار میگیرند و با توجه به قیمت حال حاضر سهام هم که اکثر شرکتهای بزرگ و بنیادین یا حتی شرکت کوچک ما که الان P به E آنها بین ۴.۵ تا ۶.۵ است و باتوجه به فصل مجامع شرکتها که در تیرماه است و انتظار تقسیم سود خوبی داریم و قیمتهای حال حاضر هم بر روی محور ۵ واحد است، پس این انتظار را میتوانیم داشته باشیم که P به Eها به تدریج با افزایش حداقل یک واحدی مواجه شوند، یعنی تا ۶ واحد افزایش یابند. اگر احیای برجام صورت بگیرد، از ناحیه انتشار اوراق بدهی هم دیگر کسری بودجه سابق را نخواهیم داشت که دیگر با انتشار اوراق بدهی و افزایش نرخ اوراق بدهی کسری بودجه خود را جبران کند. از آن طرف نیز فشار کمتری بر بازار سرمایه خواهد آمد. با توجه به شرایطی هم که در صندوق تثبیت دیده اند، حمایتهایی از طریق نقدینگی هم صورت بپذیرد، از آن ناحیه هم وجوهی را میتوانیم انتظار داشته باشیم که به بازار سرمایه وارد شود که در این صورت نیاز بازار از باب معضل نقدینگی هم برطرف میشود. قیمتهای حال حاضر سهام، مناسب است و نباید آنها را فروخت و یا وقتی بازار در اصلاح قرار میگیرد، عدهای بی دلیل سهام ارزنده خود را میفروشند که این کار درست نیست. به نظر میآید که به غیر از صنعت خودرو که مباحثش مرتبط با واگذاری بلوکی به بخش خصوصی است که این روزها مورد اقبال بازار قرار گرفته و صنعت حودرو تحلیل بردار نیست و ما انتظار سود نداریم، مابقی صنایع همچنان سودآورند و هیچ کدامشان زیان انباشته ندارند و این انتظار را داریم که با خرید این سهامها و حضور در مجامع از سود تقسیمی منتفع شویم. نگاهها هم باید به سمت سهامهای سودآور برود و با پرداخت سود حداقل ۵۰ درصدی که سهامهای با P به E پنج روی تابلو خریداری کنیم، نسبت به بازارهای موازی سرمایهگذاری مناسبی خواهد بود.