آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۸۳۲۱۶

تهدید خاموش امنیت انرژی ایران/ قرارداد فشارافزایی به کجا رسید؟

با وجود تولید روزانه بیش از ۸۵۰ میلیون متر مکعب گاز، ایران همچنان با بحران ناترازی در فصل زمستان دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. میدان پارس جنوبی وارد فاز افت فشار شده، پروژه‌های فشارافزایی با تأخیر مواجه‌اند، و مصرف داخلی افسارگسیخته، کشور را در آستانه واردات گاز قرار داده است.

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، با وجود تولید روزانه بیش از ۸۵۰ میلیون متر مکعب گاز در ایران، ناترازی گاز به یک بحران مزمن در کشور تبدیل شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سال ۱۴۰۲، میزان کسری روزانه گاز در فصل اوج مصرف به ۲۵۰ میلیون متر مکعب رسیده و پیش‌بینی می‌شود که در زمستان ۱۴۰۳، این عدد از مرز ۳۰۰ میلیون متر مکعب در روز نیز عبور کند.

 

این در حالی است که ایران با داشتن دومین ذخایر گازی جهان، به جای تبدیل شدن به یک قدرت صادراتی در بازار جهانی، عمده تولید گاز خود را صرف مصرف داخلی می‌کند. از ۲۶۰ میلیارد متر مکعب گاز تولید شده در سال ۱۴۰۲، تنها ۱۸ میلیارد متر مکعب به صادرات اختصاص یافته و باقی صرف نیروگاه‌ها، صنایع و مصارف خانگی می‌شود.

 

رشد بی‌رویه مصرف، ضعف بهره‌وری، هدررفت گسترده گاز، و افت فشار در بزرگ‌ترین میدان گازی کشور، یعنی پارس جنوبی، دلایل اصلی این ناترازی هستند. کارشناسان معتقدند اگر اقدامی فوری انجام نشود، ایران نه‌تنها در تأمین گاز داخلی دچار مشکل خواهد شد، بلکه خطر تبدیل شدن به واردکننده گاز نیز دور از انتظار نخواهد بود.

 

چالش پارس جنوبی؛ افت فشار و تأخیر در فشارافزایی

میدان گازی پارس جنوبی، که حدود ۷۰ درصد گاز مصرفی ایران را تأمین می‌کند، از سال ۱۴۰۲ وارد فاز افت فشار شده و این روند در سال‌های آینده شتاب می‌گیرد. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که از سال ۱۴۰۵، افت فشار به نقطه بحرانی می‌رسد و در صورت عدم اجرای طرح فشارافزایی، تولید سالانه این میدان حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب کاهش می‌یابد.

 

در این شرایط، تنها راهکار مؤثر، اجرای پروژه فشارافزایی از طریق نصب سکو‌های کمپرسور دریایی است. این کمپرسور‌ها با افزایش فشار گاز درون مخزن، امکان ادامه برداشت اقتصادی را فراهم می‌کنند و عمر میدان را تا ۷۰ سال افزایش می‌دهند.

 

با وجود اهمیت این طرح، پروژه فشارافزایی ایران با ۸ سال تأخیر مواجه شده و تنها از اردیبهشت ۱۴۰۴ به صورت رسمی آغاز شده است. قرارداد‌های منعقد شده با شرکت‌های داخلی از جمله پتروپارس، مپنا و OTC در قالب پروژه‌ای ۱۷ میلیارد دلاری بسته شده، اما کمبود منابع مالی و عدم مجوز برای برداشت پول از صندوق توسعه ملی همچنان پیش‌روی توسعه سریع پروژه مانع‌سازی می‌کند.

 

قطر چه کرده؟ توسعه تهاجمی میدان شمالی

در سوی دیگر میدان مشترک، قطر قرار دارد که با اجرای پروژه‌های عظیم و جذب سرمایه‌گذاری خارجی، در مسیر تبدیل شدن به رهبر جهانی صادرات LNG قرار گرفته است. قطر قصد دارد تولید گاز طبیعی مایع خود را از ۷۷ میلیون تن در سال به ۱۴۲ میلیون تن تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد.

 

این پروژه که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری دربر دارد، با مشارکت غول‌های انرژی جهان از جمله توتال، شل، اکسون‌موبیل، سینوپک و CNPC اجرا می‌شود. قطر همچنین از فناوری‌های پیشرفته کمپرسور‌های فراساحلی و تجهیزات جذب CO۲ برای افزایش بهره‌وری و کاهش آلودگی استفاده می‌کند.

 

شیب طبیعی مخزن مشترک به سمت قطر باعث شده برداشت سریع و پیشرفته قطری‌ها، ذخایر قابل برداشت ایران را تهدید کند. به گفته کارشناسان، هرگونه تأخیر در فشارافزایی، به معنای مهاجرت گاز از بخش ایرانی به سمت چاه‌های قطری است؛ زیانی جبران‌ناپذیر از یک منبع طبیعی ملی.

 

ایران در لبه پرتگاه انرژی قرار دارد

امین مرادی، تحلیلگر حوزه انرژی، در گفت‌و‌گو با دانشجو با اشاره به وضعیت نگران‌کننده ناترازی گاز در ایران گفت: «واقعیت این است که ناترازی گاز یک تهدید تدریجی، اما بسیار جدی است. افت فشار در پارس جنوبی، عدم اجرای به‌موقع پروژه‌های زیرساختی، و رشد افسارگسیخته مصرف، ما را در وضعیتی قرار داده که حتی با وجود منابع عظیم گاز، با بحران انرژی مواجه هستیم».

 

وی افزود: راهکار مشخص است: باید پروژه فشارافزایی با سرعت و جدیت تمام اجرا شود. استفاده از کمپرسور‌های داخلی اقدام مثبتی است، اما این تجهیزات باید استاندارد‌های صنعتی بین‌المللی را داشته باشند. در غیر این صورت، خطر شکست پروژه وجود دارد.»

 

مرادی تأکید می‌کند که فشارافزایی نه‌تنها یک پروژه فنی بلکه یک ضرورت ملی برای حفظ امنیت انرژی و ثروت بین‌نسلی کشور است. او می‌افزاید: «اگر همین امروز نرویم به سمت اجرای کامل این پروژه، از سال ۱۴۰۵ به بعد ممکن است روز‌هایی برسد که گاز کافی برای نیروگاه‌ها، پتروشیمی‌ها یا حتی خانوار‌ها نداشته باشیم».

 

در پایان، مرادی نسبت به غفلت سیاست‌گذاران از هزینه‌های پنهان تأخیر در این پروژه‌ها هشدار داد و گفت: «ما نباید خود را گول بزنیم. در میدان مشترک، آن‌کس که جلوتر می‌دود، بیشتر برنده است؛ و اگر امروز ندویم، فردا شاید خیلی دیر شده باشد».

 

ناترازی گاز، افت فشار در پارس جنوبی و عقب‌ماندگی ایران در توسعه این میدان مشترک، زنگ خطری جدی برای امنیت انرژی کشور است. در حالی‌که قطر با سرمایه‌گذاری خارجی و فناوری‌های پیشرفته، راهبردی تهاجمی برای توسعه میدان شمالی در پیش گرفته، ایران با موانع مالی، تحریم و تأخیر‌های فنی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

 

تصمیم‌گیری برای آینده پارس جنوبی، آزمونی برای توان مدیریت انرژی کشور است؛ مسیری که یا به پایداری انرژی و حفظ منافع ملی ختم می‌شود، یا به واردات گاز و بحران‌های پی‌در‌پی.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار