گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- مهران شفاعتی؛ جو روانی عدم احیای دوباره برجام باعث شد تا طی روزهای اخیر شاهد افزایش نرخ ارز باشیم. برهمین اساس نیز سردار بهرامی؛ رئیس پلیس امنیت اقتصادی از دستگیری ۳۱ نفر از سرشاخههای معاملات فردایی ارز و طلا خبر داد. مسئله بازار آشفته ارز، موضوعی است که سالهاست دولتهای مختلف را درگیر خود کرده است، به طوری که سیاستهای مختلفی برای کنترل آن اعمال شده است، اما بسیاری از آنها به شکست منتهی شد.
این درحالی است که در روزهای گذشته، علی صالح آبادی؛ رئیس کل بانک مرکزی در جهت کنترل نرخ ارز، از سیاست و اقدام تازهای با عنوان "انتشار" اوراق ارزی" رونمایی کرد، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان، انتشار ارواق ارزی نه تنها کمکی به کنترل بازار دلار نخواهد کرد، بلکه باعث ایجاد بدهی ارزی در داخل کشور میشود و نمیتواند جلوی افزایش نرخ ارز را بگیرد.
عدهای نیز معتقدند نرخ سود اوراق ارزی پایین است و کسی از آن استقبال نخواهد کرد. در همین راستا دانیال قوام؛ اقتصاددان و کارشناس بازارهای مالی اظهار داشت: سود این اوراق بسیار پایین است، مثلا بین سه تا حداکثر شش درصد خواهد بود و به نسبت سود و فردی که در ایران وجود دارد کم است و خیلی برای سرمایه گذار ایرانی جذابیت ایجاد نمیکند و این که آیا دولت بخواهد به خارجیها بفروشد، آنها چه اندازه اعتماد میکنند.
با توجه به مسائل مطرح شده، با حسن حسن خانی؛ کارشناس امور اقتصادی در مورد بررسی تاثیر انتشار اوراق ارزی بر نرخ دلار به گفتگو نشسته ایم که مشروح آن در ادامه تقدیم میشود.
طی روزهای اخیر شاهد افزایش نرخ ارز و دلار در بازار بودیم. دلیل این مسئله چیست؟
مهمترین دلایل افزایش نرخ ارز در روزهای اخیر، جو روانی ناشی از ناامید شدن از توافقات احیای برجام بود. مهمترین اثر و مکانیزم، مکانیزمی است که بر عرضه و تقاضای ارز است.
طی روزهای اخیر، رئیس بانک مرکزی خبر از انتشار اوراق ارزی برای کنترل نرخ ارز دادند. این اوراق چه تاثیری بر قیمت ارز خواهد داشت؟
در کشور هر موقع خواستیم حذف یا ایجاد سیاستی را پیشنهاد دهیم، باید به ۴ سوال پاسخ دهیم. سوال اول این است که مشکل دقیقا چیست؟ آیا مشکل افزاریش نرخ ارز است و یا ذخیره و انبار کردن ارز توسط اشخاص و یا خروج سرمایه یا عدم تخصیص ارز به منابع است یا تقاضای بیش از حد ارز است؟ سوال دوم این است، سیاستی همچون انتشار اوراق ارزی که شما پیشنهاد میدهید، با چه مکانیزمی مشکل را قرار است حل کند؟ سوال سوم این است، پیشنهادی که ارائه کردید چه تبعاتی برای کشور دارد. ما قبلا هم اوراق ارزی منتشر کرده ایم. انتشار اوراق ارزی باعث ایجاد بدهی ارزی به عوامل داخلی است. یعنی شما برای مردم خودت اوراق ارزی منتشر میکنید و افرادی که ارز دارند، اوراق شما را میخرند و بابت آن سود ارزی دریافت میکنند و برای واگذاری آن نیز باید با ارز، اوراقشان را پس بگیریم. سوال بعدی این است که تبعات این بدهی ارزی چیست؟ و سوال آخر این است که آیا سیاستی که پیشنهاد میدهید، در خصوص رفع مشکلی که در گذشته در موردش صحبت کردید، آیا این سیاست، سیاست بهینهای است؟ اگر به این سوالات به طور قانع کننده پاسخ دادید، مجازید که آن سیاستها را اجرا کنید. اگر غیر از این باشد، نمیتوانیم اجازه به سیاستی بدهیم که به این ۴ سوال پاسخ قانع کننده ندهد.
اوراق ارزی نمیتواند جلوی افزایش نرخ ارز را بگیرد. کارکرد اوراق ارزی، جلوگیری از افزایش نرخ ارز نیست. یکی از اهداف اوراق ارزی این است، ارزی که در بازار غیررسمی و یا در دست مردم وجود دارد را جمع آوری کند و در پروژهای تزریق کند. وقتی که اساسا کارکرد اوراق ارزی برای کنترل نرخ ارز نیست، انتشارش هم چندان نمیتواند بر نرخ ارز اثر بگذارد.
به نظر شما چه راهکاری برای کنترل نرخ ارز وجود دارد؟
باید نرخ ارز در کشور تحریم شده ما کنترل شود. اساسا آیا کنترل نرخ ارز به لحاظ اقتصادی کار درستی است؟ بعضیها استدلال میکنند که نباید نرخ ارز را کنترل کرد و باید به سمت منطق عرضه و تقاضا رها شود. عدهای معتقدند تورم در ایران ۴۰ درصد و در آمریکا ۴۰ درصد است، بنابراین تفاوت بین تورم در ایران و آمریکا، قیمت ارز را در ایران رقم میزند. برای اینکه به این مواضع اشتباه توجه کنیم، باید بدانیم که ما ۹ تئوری در تبیین رفتار نرخ ارز داریم. یعنی اگر نرخ ارز در یک کشوری حرکتش به این سمت بود، یکی از دلایلش میتواند تئوری برابری نرخ خرید و تفتوت تورمها باشد. این اختلاف تورم که مبنایش برابری قدرت خرید است، چند پیش فرض دارد. کنترل نرخ ارز در یک کشور تحریم شدهای همچون ایران و کشوری که ۸۵ درصد کالاهای وارداتی اش که کالای اسای مصرفی و نهاده تولید است و هرگونه افزایش قیمت آن کالا، مستقیما به مصرف کننده نهایی منتقل میشود و تورم ایجاد میکند، یک کار ضروری است. به نظر من مهمترین راه در کنترل نرخ ارز، تقویت تراز ارزی است. به این معنا که ما باید منابع ارزی را تقویت کنیم و مصارف ارزی را کنترل کنیم. منظور از تقویت منابع ارزی، افزایش فروش نفت، افزایش دسترسی ایران به ارز حاصل از فروش نفت، بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد رسمی است. یعنی اگر تاجر پسته یا خشکبار صادر میکند، ملزم شود ارزش را به چرخه اقتصاد رسمی کشور به سرعت بازگرداند و در ترکیه ویلا نخرد و یا در بازار قاچاق عرضه کند. در سمت تقاضا نیز رهبر انقلاب بارها تاکیداتی داشته اند که شامل کنترل واردات بی رویه، کنترل استثنائات تجاری، کنترل قاچاق، وارد نکردن کالای غیرضروری است. اگر شما بتوانید تراز ارزی را تقویت کنید و منابع ارزی قابل مدیریت و قابل سیاست گذاری خودتان را تقویت کنید و مصارف ارزی کنترل شود، امکان مدیریت نرخ و کاهش آن را خواهید داشت.