مهدی هاشمزاده؛ کارشناس هدفمندی یارانهها در یادداشتی اختصاصی برای گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو نوشت: تجربه چنددهه هدفمندی یارانهها در ایران و دنیا، نشان از برتری مدل درآمد پایه همگانی (یارانه نقدی) به نسبت مدل کوپنی و کالابرگی آن دارد.
حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و انتقال عواید حاصل از حذف این ارز به مردم، یکی از مهمترین اصلاحات اقتصادی در یک سال اخیر بوده است که دولت با توجه به فعل و انفعالات دنیا و جنگ اخیر اوکراین و به تبع آن افزایش بسیار زیاد قیمت گندم و روغن در سطح دنیا، تصمیم به اجرای آن گرفت. نکته بسیار مهم در این اصلاح اقتصادی، این بود که دولت از محل اصلاحات مرتبط با معیشت مردم، به دنبال جبران کسری بودجه خود نبود و عواید حاصل از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را به طور کامل به مردم منتقل کرد.
با همه این تفاسیر، راهکار جایگزین حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بسیار مهم است. بسیاری از دولتها، سیاست حذف ارز چندنرخی از اقتصاد را به شکل تعدیل اقتصادی و بدون پرداخت یارانه مستقیم به مردم اجرایی میکردند که در همین مورد حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی شکر و برنج در دولت روحانی، از این دست سیاستها بود که با وجود آزادسازی قیمتی، هیچ یارانهای به مردم پرداخت نشد. از طرف دیگر در صورت پرداخت یارانه مستقیم به مصرفکننده نیز حداقل دو تجربه در ایران وجود دارد. نوع اول آن مدل کوپنی یا موسوم به کالابرگ الکترونیک است و نوع دوم آن نیز مدل درآمد پایه همگانی یا یارانه نقدی است. مدل کوپن یا کالابرگ با وجود اینکه تضمینی از وجود یک سبد مشخص برای خانوار است، به دلیل مشکلات فراوانی که دارد، بسیار معیوب و ناکارآمد است. اتفاقی که در دولت دهم و در زمان هدفمندی یارانهها نیز به مشکلات موجود در فرآیند تخصیص کوپن پی بردند و پرداخت یارانه نقدی را جایگزین مدل حمایت کوپنی کردند. به همین دلیل در مدل فعلی نیز پیشنهاد مشخص به این شکل است که دولت به هیچ وجه به سمت سازوکار فشل کالابرگ الکترونیک نرود.
به طور کلی دلایل بسیاری وجود دارد که نشان از شکست طرح کالابرگ الکترونیک نسبت به یارانه نقدی دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
شاید بتوان گفت مهمترین استدلال موافقان پرداخت کالابرگ، تضمین یک سبد کالایی مشخص برای هر نفر است که به دلیل ماهیت کالایی آن، در برابر تورم نیز ارزش خود را از دست ندهد. با این وجود موافقان این استدلال از سر یک دغدغه درست به یک بیراهه رسیدند. کوپن یا همان کالابرگ الکترونیک، نه تنها سبد کالایی در طول زمان و به دلایل مختلف، تغییر میکند، بلکه در تجربههای قبلی به خوبی مشاهده شد که کالاهای کوپنی به دلیل یارانهای بودن، بیکیفیتترین و بنجلترین کالاهای اساسی را شامل میشود و مردم نیز با مشاهده کیفیت کالاهای ارائه شده، در نهایت به فروش کالاهای کوپنی به صورت درصدی پایینتر از قیمت بازاری آن، میپردازند. تجربه فروش کوپنهای روزانه دانشجویان در کشورهایی مانند ایتالیا یا تجربه سبدکالا در دولت روحانی یا تجربه فروش کالاهای کوپنی جلوی درب فروشگاههای عرضه این کالاها در زمان جنگ و دولت هاشمی رفسنجانی به خوبی بیانگر انحراف بسیار بزرگ و کیفیت بسیار پایین این مدل است که همه این موارد بیانگر تحقیر مردم با این مدل کوپنی هستند. این در حالی است که با پرداخت نقدی یارانه (درآمد پایه همگانی)، عزت مردم حفظ خواهد شد.
از طرف دیگر بیان میشود که در صورت پرداخت نقدی، افراد به جای خرید کالاهای اساسی، نیازهای فرعی و غیرضروری خود مانند مواد مخدر و ... را برطرف میکنند. در وهله اول تحقیقات جامعه شناسی نشان میدهد که این نظریه کاملا بیاساس است. در اکثر آزمایشهای جامعهشناسی افرادی که پول نقد دریافت کردند بهسمت جایگزینهای مناسبتری برای سیگار، مواد مخدر و مشروبات الکلی گرایش پیدا کردهاند؛ همچنین در مطالعاتی که سال ۲۰۱۳ توسط بانک جهانی انجام گرفت مشخص شد که اگر به افراد فقیر بهمیزان مناسب پول داده شود مصرف الکل و مواد مخدر آنها نهتنها افزایش نمییابد بلکه در اکثر موارد کاهش نیز مییابد. از طرف دیگر مدل ارائه کوپن نیز به هیچ وجه این انحراف را حل نخواهد کرد و فرد معتاد پس از دریافت کالای کوپنی، در نزدیکترین و سریعترین زمان ممکن، این کالاها را به دلالها خواهد فروخت.
از طرف دیگر با توجه به ضعف جدی زیرساخت کالابرگ الکترونیک که روی دستگاههای پوز سوار میشود، فقط فروشگاههای خاصی میتوانند این کالا را عرضه کنند که علاوه بر ایجاد انحصار عرضه کالاها، باید منتظر صفهای طولانی خرید کالا و تحویل کالاهای بیکیفیت و نزدیک به تاریخ انقضا فروشگاههای بزرگ به مردم به اسم کالای کوپنی باشیم.
تجربه چنددهه اقتصاد کوپنی ایران به خوبی بیانگر ضعفهای جدی رویکرد و مدل کالابرگ است، بنابراین بهترین و مهمترین روش حمایت واقعی از معیشت خانوار مدل درآمد پایه همگانی (UBI) است، البته با این شرط که بالعکس تجربه یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی، با گذر زمان و تورم، این درآمد پایه همگانی (یارانه نقدی) در بودجه سنواتی به شکل هرساله افزایش یابد و بهترین مدل، اتصال میزان درآمد پایه همگانی به قیمت بازاری یک سبد مشخص است که در هر سال و در ایام بودجه با توجه به تغییرات رخ داده در قیمت بازاری سبد مشخص شده، دولت در بودجه هر سال، نسبت به افزایش درآمد پایه همگانی مردم، اقدام کند.
انتشار یادداشت کارشناسان و فعالان اقتصادی به معنی تایید محتوای آن توسط گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو نیست.