به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو در حالی اخیرا دولت موافقت خود را با تشکیل مجدد وزارت بازرگانی اعلام کرده است که بررسی اثرات تفکیک امور تولیدی و تجاری نشان میدهد با تشکیل این وزارتخانه ضربات جبران ناپذیری بر تولید داخلی به دلیل واردات گسترده محصولات خارجی وارد خواهد آمد.
بررسیها نشان میدهد تشکیل وزارت بازرگانی مغایر با بسیاری از قوانین و اسناد بالادستی است و باوجود پیگیریهای مکرر و غیرکارشناسی دولت روحانی مبنی بر تشکیل این وزارتخانه، مجلس نهم با این درخواست مخالفت کرد تا تولید داخلی آسیب نبیند، اما دولت سیزدهم برخلاف برنامههای اعلامی قبلی، به دنبال تشکیل این وزارتخانه است.
پس از شروع فعالیت دولت دوازدهم لایحه تفکیک وزارت صمت و تشکیل مجدد وزارت بازرگانی ۳ بار از سوی مسئولان دولتی وقت پیگیری شد. موضوعی که هر بار با مخالفت کارشناسی کمیسیونهای مختلف مجلس، مرکز پژوهشهای مجلس، کانونهای تفکر و تشکلهای تولیدی مواجه میشد.
با وجود این مخالفتها، اما شخص رئیسجمهور و بسیاری از مسئولان دولتی بر تشکیل وزارت بازرگانی اصرار داشتند.
دولت دوازدهم در ابتدا با هدف «حمایت از صادرات» به دنبال تشکیل وزارت بازرگانی بود و سپس با بروز مشکلات ارزی در کشور با هدف «تنظیم بازار» این اقدام را دنبال کرد. گویی تشکیل این وزارتخانه در دولت قبلی، دارویی بود که برای همه دردهای اقتصادی دولت چاره ساز است.
باوجود مخالفت نهادهای کارشناسی، اما این طرح سرانجام با تصویب مجلس دهم به شورای نگهبان ارسال شد، اما شورای نگهبان ایراداتی به هزینههای ایجاد این وزارتخانه گرفت و آن طرح را به مجلس بازگرداند؛ پس از آنکه طرح به مجلس بازگشت، مجددا همه نمایندگان مجلس با تشکیل این وزارتخانه مخالفت کردند و طرح برای تصمیمگیری در مجلس یازدهم مسکوت ماند.
اما امروز در دولت سیزدهم و مجلس یازدهم نیز دوباره موضوع تشکیل وزارت بازرگانی مطرح شده است و طبق اعلام سخنگوی دولت، هیات دولت به منظور تقویت و تجمیع ابزارهای نظارتی دولت بر بازار، کنترل مؤثرتر قیمتها، تسهیل تجارت و رونق تجارت خارجی، سیاستگذاری واحد و چابکی در امور بازرگانی و حمایت جدیتر از مصرفکننده با تشکیل وزارت بازرگانی موافقت کرده است.
در حالی که دولت سیزدهم با تشکیل مجدد وزارت بازرگانی موافق است، بررسیها نشان میدهد دلایل دولت برای تفکیک امور بازرگانی از بخشهای تولیدی کافی نیست.
تشکیل دوباره وزارت بازرگانی به معنای لغو «قانون تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» خواهد بود؛ اقدامی که یکپارچگی در مدیریت این بخش را با چالش مواجه میکند. در واقع یکپارچه بودن مدیریت تولید و تجارت محصولات کشاورزی مهمترین پیششرطِ رونق تولید و حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده به شمار میرود و ایجاد یک نهاد تصمیم گیر مستقل در حوزه بازرگانی، بدون توجه به بخش تولید به نفع صنایع این بخش و سایر بخشهای تولیدی نیست.
مطالعه کشورهای توسعهیافته نیز نشان میدهد در همه این کشورها سیاستگذاریها بهگونهای است که بخش بازرگانی در خدمت تقویت بخشهای تولیدیِ صنعتی و کشاورزی قرار میگیرد.
از سال ۹۱ به بعد و پس از تصویب قانون تمرکز، نتایج مثبتی از جمله خودکفایی در تولید گندم و شکر، افزایش تولید دانههای روغنی و کاهش وابستگی به واردات روغن و دانههای روغنی، مدیریت واردات برنج و بهبود ۶ میلیارد دلاری تراز بازرگانی بخش کشاورزی در کشور رقم خورده است، دستاوردهایی که برخلاف رویکرد تنظیم بازار «واردات محور» وزارت بازرگانی، توانست با رونق تولید و حمایت از تولیدکننده داخلی، بر لزوم مدیریت واحد تولید و بازرگانی در بخش کشاورزی صحه بگذارد.
در سالهای قبل از تصویب قانون تمرکز، به علت یکپارچه نبودن مدیریت تولید و بازرگانی، واردات بیمنطق اقلام اساسی از سوی وزارت بازرگانی و اعطای مجوزهای شیرین و امضاهای طلایی، ضربه جبرانناپذیری به تولید محصولات کشاورزی مختلف و همچنین کشاورزان وارد آورد و به شکل گرفتن قشری تحت عنوان «سلطانهای واردات» انجامید. با تشکیل وزارت بازرگانی، قانون تمرکز لغو و دستاوردهای قابلتوجه این قانون مترقی نیز از بین خواهد رفت.
از ابتدای سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۰ همه امور بازرگانی بخش کشاورزی به وزارت صمت واگذار شده بود که طی این مدت نیز مجددا گسستگی در امور تولید و تجارت بخش کشاورزی ایجاد شد. همین مسئله نیز موجب افزایش واردات و کاهش تولید محصولاتی نظیر گندم و نهادههای دامی شد.
موافقان طرح ایجاد وزارت بازرگانی، تنها راهکار سامان بخشی به وضعیت آشفته بازار را، تشکیل مجدد وزارت بازرگانی اعلام میکنند. این در حالی است که فارغ از مشکلات و مغایرتهای قانونی تشکیل این وزارتخانه، به عقیده بسیاری از کارشناسان، علت اصلی آشفتگیهای بازار، سیاستهای اشتباه ارزی بانک مرکزی در سال ۱۳۹۷ و با تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردات محصولات کشاورزی بوده است. سیاستی که باعث به هم ریختگی بازار محصولات اساسی شده و ضربه مهلکی بر بدنه ضعیف تولیدکنندگان و مصرف کنندگان دهکهای پائین درآمدی وارد کرد.
هر چند دولت سیزدهم اقدام به حذف سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی کرد و اقدامات مثبتی نیز توسط وزارت جهاد کشاورزی نظیر تعیین مناسب قیمت محصولات کشاورزی، پرداخت یارانه حمایت از تولید محصولات اساسی، جلوگیری از واردات بی رویه و ... در حمایت از تولیدکنندگان گرفته شده است، اما تشکیل مجدد وزارت بازرگانی اندک امید تولیدکنندگان برای تثبیت وضعیت خود را از بین خواهد برد.
تشکیل مجدد وزارت بازرگانی همچنین با قوانین و اسناد بالادستی مغایرت دارد. مغایرت با بند «الف» ماده (۲۸) قانون برنامه ششم توسعه مبنی بر کاهش اندازه و ساختار مجموع دستگاههای اجرائی، مغایرت با اصل هفتاد و پنجم (۷۵) قانون اساسی به علت افزایش هزینههای ناشی از ایجاد تشکیلات جدید، مغایرت با بند (۱۶) سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به سبب افزایش هزینههای عمومی کشور و مغایرت با بند (۱۰) سیاستهای کلی نظام اداری مبنی بر «چابک سازی، متناسبسازی و منطقی ساختن تشکیلات نظام اداری» از جمله این موارد است.
این موارد، بخشی از نکاتی است که در رد کارشناسی موضوع تشکیل وزارت بازرگانی میتوان ذکر کرد؛ از دولت و مجلس انتظار میرود با در نظر گرفتن این موارد، برای مدیریت بهینه بازار تدبیری بهتر بیاندیشند؛ «مدیریت شرایط اقتصادی نظیر کنترل تورم و ثبات نرخ ارز»، «ارائه شرح وظایف دقیق برای وزارت صمت و جهاد کشاورزی»، «اعطای ابزارهای لازم برای تنظیم بازار محصولات اساسی به وزارت جهاد کشاورزی طبق قانون» و غیره مواردی است که در این زمینه میتواند در دستور کار قرار گیرد.