گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- میترا هدایتی؛ تابستان سال گذشته با قطعیهای مکرر برق به یاد خیلیها مانده است؛ قطعیهایی که دردسرهای زیادی را برای مردم، ادارات و حتی مراکز درمانی ایجاد کرد و صدای اعتراض مردم را در شهرهای مختلف بلند کرده بود. روزهای گرمی که جدول ساعات قطع برق در مناطق مختلف شهرها جزو تیتر یک هر رسانهی خبری محسوب میشد. مسئولین هم در پاسخ به علت قطعیهای مکرر به شکاف ۱۱ هزار مگاواتی موجود میان تولید و مصرف برق اشاره میکردند و مدام به مردم هشدار کاهش مصرف میدادند. اما علت اصلی بحران خاموشی در سال قبل چه بوده است؟
مصرف برقِ بچه پولدارگونه
طبق آمار منتشر شده از سوی وزارت نیرو میزان مصرف برق در سال گذشته با اختلاف ۸ هزار مگاواتی نسبت به سال ۹۹، چیزی حدود ۶۶ هزار مگاوات اندازه گیری شده است. این مقدار با وجود آن که در پیک مصرف برق اندازه گیری شده است، به تنهایی رکورد عجیبی است. آمار وزارت نیرو نشان میدهد که میزان سرانه مصرف برق خانگی در ایران ۶ برابر متوسط جهانی بوده است؛ چطور ایرانیها ۶ برابر متوسط جهانی مصرف میکنند؟ این فراغ بال در مصرف از کجا نشات میگیرد؟ فارغ از اینکه میتوان با افزایش تولید شکاف تولید و مصرف را پر کرد؛ آیا میزان مصرف ایرانیها طبیعی است؟
یارانه پنهان، اما کلان
در کشور ما یارانهی تخصیص یافته به حاملهای انرژی بخش قابل توجهی از یارانهی پنهان را تشکیل میدهد. این به بخشهای مختلف انرژی از جمله برق، گاز، سوخت تعلق گرفته و قیمت نسبی و میزان مصرف این حاملها را تغییر میدهد؛ برای مثال در خصوص یارانهی برق در سال ۱۳۹۹ قیمت خرید برق از نیروگاههای حرارتی به ازای هر کیلو وات ساعت ۳۳۶ تومان بوده است؛ یعنی دولت هر کیلو وات ساعت برق را ۳۳۶ تومان میخریده و این برق را با قیمت ۸۱ تومان به ازای هرکیلو وات ساعت به بخش خانگی فروخته است. این آمار یعنی دولت به ازای فروش هر کیلو وات ساعت برق به مشترکان خانگی ۲۵۵ تومان را تحت عنوان یارانهی پنهان پرداخت کرده است یعنی سالانه ۱۶ میلیارد دلار که اگر مساوی توزیع شده باشد به هر مشترک ایرانی ۲۷۰ هزار تومان یارانه پرداخت شده است. حال سوال این جا است که آیا این میزان یارانه به صورت عادلانه بین مردم توزیع میشود؟
مصرف نامتوازن؛ یارانه ناعادلانه
پاسخ به این سوال در صورتی مثبت است که تمام مشترکان به یک اندازه برق مصرف کنند، این در حالی است که بر اساس آمار بیش از ۷۵ درصد مشترکان خانگی تا سقف الگو برق، مصرف کرده اند. نکتهی قابل توجه آن جا است که مصرف بالاتر از الگو توسط مشترکان پر مصرف بیش از ۴۲ درصد میزان مصرف برق خانگی را تشکیل داده است. یا به عبارتی بهتر اگر کل میزان یارانهی تخصیص یافته به برق خانگی را در قالب یک کیک در نظر بگیریم یک چهارم افراد نیمی از این کیک را خورده اند.
بالا بودن قیمت تمام شدهی برق برای دولت، عدم ورود بخش خصوصی و کاهش تولید برق و فروش برق خریداری شده به قیمت بسیار پایینتر باعث شده است که صنعت برق برای دولت به نوعی یک صنعت زیانده محسوب شود. در اصل تعرفه گذاری غلط برای حامل برق باعث افتادن دولت در لوپی شده است که هر یک از عوامل، دیگری را تشدید میکند. در همین خصوص مهدی هاشم زاده، کارشناس حوزه انرژی، در گفتگو با خبرگزاری دانشجو عنوان کرد: «وقتی ما به حاملهای مختلف انرژی مانند برق و گاز یارانه تخصیص میدهیم، نتیجه این میشود که هیچ سرمایه گذاری در بخش خصوصیِ نیروگاهیِ این صنایع سرمایه گذاری نمیکند؛ مانند سال ۹۸ که هیچ سرمایه گذاری حاضر به سرمایه گذاری در این بخش نبود و سرمایه گذاران موجود هم به دلیل زیانده بودن این صنعت میخواستند خارج شوند.» این در حالی است که برای جبران کمبود برق که منجر به قطعی در فصول گرم سال میشود نیاز است تا نیروگاههای بیشتری وارد پروسهی تولید برق شوند.
یک اصلاح امیدوارکننده؛ برق پر مصرفها از جیب خودشان
در سال اخیر دولت سیزدهم تلاش کرد که در دو گام تعرفهی برق و یارانهی دریافتی دهکهای پرمصرف را اصلاح کند. در همین راستا فریدون عباسی، نماینده کازرون، درمصاحبه با خبرگزاری مهر با تأکید بر به بحث بهینهسازی تعرفهگذاری انرژی گفت: «اگر بخواهیم به عدالت نزدیک شویم باید هر کسی بیشتر مصرف میکند هزینه اش را هم بپردازد. با وجود اینکه تعداد این افراد در جامعه محدود است؛ اما میانگین مصرفشان در بخش انرژی بسیار بالاتر از مشترکین با مصرف بهینه است. بهترین برخورد هم با این افراد پرداخت هزینهها بصورت تعرفههای پلکانی است.»
به این ترتیب در قانون بودجه ۱۴۰۰ تصویب شد که قیمت برق برای پر مصرفها به صورت پلکانی افزایش پیدا کند؛ یعنی یارانه پرداختی به آنها کاهش پیدا کند تا به صفر برسد و یارانه برق برای سایر مشترکین طبق روال گذشته پرداخت شود. این قانون از اول بهمن توسط وزارت نیرو اجرا شد.
برق رایگان برای کم مصرفها
IBT یک مدل تعرفه گذاری پلکانی است که طبق آن، هزینهی برق خانوارهای کم مصرف به صورت رایگان است؛ اما برای مشترکین پرمصرف به شیوه دیگری تعرفه گذاری میشود. برای این گروه، برق بنا بر قیمت برق تجدیدپذیر یا برق صادراتی قیمت گذاری میشود. کارشناس انرژی اندیشکده ماهد در خصوص بهینه سازی الگوی مصرف گفت: «یکی از مهمترین موضوعاتی که در بحث بهینه سازی الگوی مصرف وجود دارد، بحث اصلاح قیمت است. شما از یک طرف برای کسانی که مصرف کمتری دارند تشویق میگذارید؛ مانند کاری که امسال وزارت نیرو رقم زد که هر کس نسبت به سال قبل کاهش مصرف داشت، میزان کاهش یافته رایگان در نظر گرفته شد، و از سوی دیگر برای پر مصرفها تعرفهها را واقعی کردند.»
سیگنال قیمتی دولت
تا کنون دولت با اجرای این طرح در دو مرحله توانسته است الگوی مصرف برق را تا حدی بهینه کند و با اصلاح قیمتها سیگنال مشخصی برای مصرف بهینه به مشترکان پرمصرف بدهد. در همین خصوص مهدی هاشم زاده، کارشناس حوزه انرژی، گفت:« وقتی اصلاح قیمت اتفاق میافتد؛ اول از همه قیمتهای نسبی به حالت تعادل بر میگردد و در این صورت برای تولید کننده به صرفه میشود که در صنعت برق سرمایه گذاری کند و پژوهشهای مختلفی برای جلوگیری از اتلاف انرژی توسط گروههای دانش بنیان انجام شود.» اما تا پیش از این بارها محصولاتی با مصرف انرژی کمتر راهی بازار شده است؛ اما پرمصرفها هیچ انگیزهای برای خرید محصولی اندکی گران تر، اما کم مصرف نداشته اند، بنابراین فروش محصول کم مصرف شکست خورده و از بازار خارج شده است.
پایانی برای بحران خاموشی
تابستان گرم امسال هرچند شاهد رکوردهای پر مصرف برق بودیم؛ اما اصلاحات قیمتی و کنترل مصرف مشترکان در کنار افزایش ظرفیت نیروگاههای حرارتی برای تولید برق باعث شده است که شاهد قطعی جدی برق خانگی و حتی صنعتی نباشیم. مسالهای که در تابستان سال گذشته برای دولت و مردم تبدیل به بحران شده بود حالا با مدیریتی درست و اجرای طرح قیمت گذاری پلکانی که سالها روی زمین مانده بود، تقریبا حل شده است.
ایستگاه بعدی؛ یارانه گاز
این، اما پایان ماجرا نیست؛ در حال حاضر در کشور ما میزان یارانهی پرداختی برای گاز ۸۰ برابر یارانهی پنهان برق است، نسبتی که اهمیت اصلاح تعرفه گذاری گاز خانگی را روشن میکند. طرحی که هنوز اجرایی نشده و نیازمند توجه بیشتر برای رسیدن به توزیع عادلانه گاز است. حال باید دید که آیا گام بعدی دولت در زمینهی اصلاح یارانههای انرژی پایانی بر قطعی گاز در کشور میشود یا خیر؟!