گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سید مهدی پرئی،این روزها و بعد از فوت خانم «مهسا امینی» اسمی نام آشنا در میان برخی از اغتشاشگران و افراد دانشجو معترض در دانشگاه شنیده میشود. کومله امروز برای هر ایرانی دوباره سرزبانها آمده است.
گروه تروریستی «كومله» با شعار «آزادي و برابري و حكومت كارگری» در كردستان ایران به شروع فعاليت كرد. این گروه که قرابت کمونیستی و نظامی سخت دارد از گروه دمکرات کردستان ایران منشعب شده است.
در پاییز سال ۱۳۴۲ جمعی از دانشجویان کُرد که تازه با مسائل سیاسی و ادبیات چپ و کمونیستی آشنا شده بودند ، در تهران دور هم جمع شدند و تشکیلاتی را بنیان نهادند که بعدها کومهله نام گرفت. بنیانگذاران کومله ۱۱ نفر بودند که عبارتند از: فؤاد مصطفی سلطانی، محمدحسین کریمی، عبدالله مهتدی، مصلح شیخالاسلامی، ساعد وطندوست، شعیب زکریایی، فاتح شیخالاسلامی، یدالله بیگلری، حسین مرادبیگی، ایرج فرزاد، محسن رحیمی.
کومهله جزو اولین جریانات چپ و کمونیستی بود که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، علیه نظام مستقر و کردهای حامی نظام، دست به اسلحه برد. حمله به پادگانهاي نظامي، كمين و كاشت مين بر سر راه نيروهای نظامي، ترور، ارعاب افراد بومي وغيربومي، مصادره و به آتش كشيدن امكانات دولتي و اخاذي از مردم از جمله اقدامات تخريبي حزب كومله به شمار میآيد.
کومله از کجا آمد؟
در سال ۱۳۵۷، سه گروه چپگرا در هم ادغام شدند و کومله (سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران) را بنیانگذاری کردند.کومله (در کردی: کومهله :انجمن و گروه) سازمانی چپگرا در کردستان ایران است.این سازمان از مخالفان جمهوری اسلامی بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نیروهای جمهوری اسلامی وارد مبارزه مسلحانه شد.
با به جریان افتادن انقلاب اسلامی ایران به وجود آمدن خلاء قدرت و امنیت در مرزهای سیاسی ایران زمین و خصوصاً مناطق کردنشین ایران،گروهک مزدور و تروریست کومله باایدئولوژی مائوئیستی درکردستان ایران به مقابله باحکومت مردمی ایران برخاستند و دست به جنایات زیادی زدند.
این گروهک با مشی تروریستی-مسلحانه و باداشتن حامیان بیگانه اعم ازقدرتهای بینالمللی دردورانی که دولت کامل مستقرنشده بود، مقابله باجمهوری اسلامی را آغازکردند.
حمله به پاسگاههای مرزی، تصرف وغارت ادارت دولتی ازجمله اقداماتی برای اعلام موجودیت این گروه دست نشانده آمریکا بود .با آغازجنگ تحمیلی، کومله به همکاری به رژیم عراق پرداخت وبه لحاظ اطلاعاتی وعملیاتی به یاری آنان برآمد. بعدازفروپاشی نظام کمونیست، کومله بر آن شدند ازکمونیسم به سوسیال دمکراسی تغییر کند.
اسناد به دست آمده از این سازمان پس از آزادسازی سنندج نشان می دهد،کومله مردم بیگناه را به اتهام موهوم شرکت در جلسات ضدخلقی دستگیر کرده وبعضاً به قتل رسانده است .اتومبیل های شخصی و دولتی را مصادره کرده و حتی نیمه شب به خانه های مردم یورش برده و آنها را دستگیر می کردند.
اسناد منتشره سیا مربوط به ۱۹۸۶، ۱۹۸۰ بمبگذاری درشهرهایاروستاهای ایران، حمله به مساجد ونصب تیربار و اجرای رقص مختلط، حمله به مدارس و ترور معلم ها درکردستان به اتهام وابستگی به رژیم، ترور و انفجار در جهاد و سپاه (بیش از۱۹مورد) جنگ افروزی درسنندج و کمک به مهندسی اطلاعاتی عراق از جمله جنایات این حزب به شمار می روند.
از جمله منابعی که درباره رفتارتروریستی کومله انتشار یافته،کتاب شنام است. این کتاب مشاهدات عینی وتجربی کیانوش گلزار راغب را به روایتی داستانی و در دوره زمانی ۱۸ ماه توصیف می کند.گلزار که درسالهای ۶۰ و ۶۱ در اسارت کومله به سرمی برد، گوشه ای از جنایات کومله را به تصویرکشیده است.
هرکدام از این موارد که شاید ۳۴ مورد مستند در میان پرونده ها وجود داشته باشند(البته کومله اسناد ایران را ساختگی و غرض ورزانه مینامد اما اسناد بعث و آمریکا هم از این امر حکایت دارد) و همچنین به انضمام آنها در حافظه شفاهی مردم سنندج هم هنوز باقی است که چه زن ها و دخترانی را به بهانه کشانیدن به عرصه مبارزه از کانون خانواده جدا کردند و مانند مجاهدین خلق، فساد استفاده ابزاری از دختران را نشانه آزادی و تمدن نامیدند و اسناد خود بعث ، نشان از ۵۶ مورد کورتاژ و سقط جنین دارد.
یکی از وقایع تلخ مریوان، فاجعه ۲۳ تیر و کشتار وحشیانه پاسداران بومی در مریوان است که گروهک کومله و چریکهای فدایی خلق عاملان این جنایت بودند. ۲۵ پاسدار کرد در این جنایت به شهادت رسیدند.
زمینههای جریان مریوان به ماههای آخر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمیگردد زمانی که فئودالهای منطقه مریوان به بهانه این که اصلاحات ارضی شاه را قبول ندارند، شروع به اعمال فشار به دهقانان محروم منطقه کردند و سعی داشتند در بسیاری از روستاها بهرههای مالکانه ۱۲ ساله را که به زعم آنها عقب افتاده و دهقانان باید پرداخت میکردند به زور اسلحه بگیرند که در برخی موارد موفق به اخذ بخشی از آنها شدند که همین امر نارضایتی شدیدی در میان مردم منطقه به وجود آورد.
این مساله بعد از پیروزی انقلاب هم ادامه یافت افراد کومله هم که در شهر و یا بعضی روستاهای منطقه حضور داشتند از فرصت استفاده و سعی کردند دهقانان را در قالب اتحادیهای به نام «یهکیهتی جوتیاران» متشکل کنند اما آنچه که کاملا واضح و مبرهن است این بود که برای کومله تنها مساله مبارزه با خوانین منطقه مطرح نبود بلکه این گروهک میخواست در ادامه آن خود را برای درگیری بانظام نوپای جمهوری اسلامی آماده کند.
مصطفی چمران به عنوان یکی از اعضای هیئت اعزامی به مریوان، واقعه ۲۳ تیرماه را این چنین توصیف کرده است: «در شهر مریوان ۲۵ پاسدار کرد محلی زندگی میکردند که اهل مریوان بودند و در مریوان خانه داشتند و تنها گناه آنها این بود که به انقلاب اسلامی ایران معتقد بودند و نمیخواستند از احزاب چپ متابعت کنند. در تاریخ ۲۳ تیرماه ۵۸ صدها نفر از مسلحین احزاب چپ وارد مریوان شدند و پاسداران را محاصره کردند و نیمی از آنها را کشتند و بقیه را مجروح کردند».
بدنش را با آتش سیگار سوزانده و سرش را با موزائیک جدا کردند
یکی از مجروحان پاسدار را با موزائیک سر بریده بودند و پیکر او را روی سنگفرشها و اطاقها کشیده بودند و نواری پهن از خون او همه جا را گلگون کرده بود آنها دهان پاسداران را با نارنجک منفجر کرده و ریشهای آنها را سوزانده بودند.
پاسداری که کومله سر او را با موزائیک برده بودند شهید «دارا کهنه پوشی» بود؛ همرزمانی که در رکاب او بودهاند در مورد نحوه شهادتش چنین نقل میکنند: در تمام مدتی که در محاصره بودیم دارا با روحیه عالی که داشت کمترین هراسی به دل راه نداد و با رشادتی غیرقابل وصف جنگید وقتی که فرمانده رشید و فداکار عبدالله طرطوسی به شهادت رسید دشمن توانست به داخل مقر نفوذ کند جنگ تن به تن آغاز شد دشمن با تمام توان تلاش کرد دارا را زنده دستگیر کند تا اینکه او به اسارت درآمد. گروهک بر اساس کینه بسیاری که از او داشتند تمام بدنش را با آتش سیگار سوزاندند و با سر نیزه زخمهای متعددی به بدنش وارد کردند و در نهایت پس از شکنجههای وحشیانه سرش را با موزائیک بریدند و از تن جدا کردند.
اعضای کومله برای عروسی اعضای خود سر رزمندهها را به عنوان قربانی میبریدند+
شهید علیاصغر غفوریان ۲ فروردین ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. پدرش زغالفروش و مادرش خانهدار بود. او در سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج شش فرزند است. وی پس از انقلاب عازم خدمت سربازی شد و سرانجام ۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ در بانه توسط گروهک تروریستی کومله به شهادت رسید.اما پس از گذشت چهل سال کوموله همچنان فعال است و به عضو گیری مشغول است و تا کنون نیز در اتفاقات مهمی توانسته عواطف و هیجانات مردم کردستان و سایر شهرها اثر بگذارند. در سقز مخصوصا از سال 57 تا 59 و حتی سال 60 گروه های مسلح کرد وحتی غیر کرد از جمله کوموله ها یارگیری فراوانی داشتند.
اکنون یک شعاری توسط برخی از دانشجویان در ابتدای اعتراضات اخیر گفته میشد. «زن، زندگی و آزادی». این شعار یک شعار کمونیستی بود که لنین آن را در انقلاب کمونیستی 1918 عنوان کرد. در صورتی که عین همین شعار استفاده شده توسط همین شاخه زنان حزب دموکرات سوریه هم استفاده شده است. انقلاب اکتبر کمونیستی با شعار "نان، صلح، آزادی" در روسیه تزاری سربرآورد و پیروز شد.
گروه تروریستی کومله هم به دلیل جدایی از حزب دمکرات کردستان که به ظاهر ریشههای دینی داشت، شعارش را کمونیستی کرد. حال این گروه قصد دارد از اعتراضهای اخیر مردم ایران سوءاستفاده کند. البته بسیاری از دانشجویان که از قشر تحصیلکرده هم هستند شاید ندانند که این شعار یک نماد کمونیستی است.عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله کردستان ایران، در توییتی خواستار آن شد که «این بار اعتصاب عمومی بە کردستان محدود نماند و تهران و شهرهای بزرگ و کوچک تمام ایران را دربگیرد»