به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ بحران کم آبی، در سالهای اخیر بیشتر کشورهای دنیا را درگیر کرده است. این بحران جدیتر از آن است که پشت گوش انداخته شود و این بار مسئولین باید چارهای برای آن بیاندیشند. برای مدیریت منابع آبی و جلوگیری از کم آبی، باید میزان آب ورودی و میزان مصرف آن تناسب داشته باشد. فرضیههایی برای به وجود آمدن این بحران وجود دارد؛ از جمله افزایش جمعیت کشور، کاهش میزان بارشها و افزایش مصرف کشاورزی.
افزایش جمعیت، کاهش بارش و کشاورزی، متهمان این بحران
یکی از فرضیههایی که وجود دارد و برخی فکر میکنند در کم آبی موثر است، افزایش جمعیت است. افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش مصرف آب، در صورت ثابت بودن میزان بارش ها، باعث میشود که میزان ورودی و مصرف آب متناسب نباشد و در نهایت دچار کم آبی شویم. بر اساس آمار ثبت احوال کشور، نرخ ولادت در سال ۱۳۹۸ برابر با یک میلیون و ۱۹۶ هزار و ۱۳۴، و آمار فوتیهای همان سال برابر با ۳۹۳ هزار ۹۸۲ نفر بوده است. این آمار در سال ۱۳۹۹ به این صورت بوده که میزان تولدها برابر با یک میلیون و ۱۱۴ هزار و ۱۲۸ نفر و میزان مرگ و میر برابر با ۵۱۱ هزار و ۸۸۱ نفر بوده است. در سال گذشته، یعنی سال ۱۴۰۰، یک میلیون و ۱۱۶ هزار و ۲۱۱ نفر متولد شده اند و ۵۴۴ هزار و ۵۱۵ نفر نیز فوت شده اند. طبق این آمار، میزان زاد و ولد تقریبا ثابت بوده و حتی در برخی سالها کاهش پیدا کرده است و میزان مرگ و میر، هر سال افزایش پیدا کرده است. تناسب میان این دو تقریبا ثابت بوده و تغییر خاصی اتفاق نیفتاده است؛ پس نمیتوان افزایش جمعیت را عامل بی آبی کشور عنوان کرد.
دومین فرضیه، افزایش مصرف آب در حوزه کشاورزی است. کشاورزی از مهمترین صنایع است؛ که بخش زیادی از نیازهای خوراکی مردم را تامین میکند. این صنعت اخیرا مورد هجمه مردم و برخی مسئولین قرار گرفته و آنها سعی میکنند با مقصر جلوه دادن آن و ایجاد محدودیت برای کشاورزی، منابع آبی را مدیریت کنند. سوالی که وجود دارد این است که آیا واقعا کشاورزی با مصرف زیاد آب، باعث به وجود آمدن این بحران شده است؟ بر خلاف افکار عمومی که بر این باورند که سطح زمینهای زیر کشت در این سالها افزایش پیدا کرده است، میزان زمینهای زیر کشت کمتر شده است. شهرام پرورش، معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان همدان گفت: «امسال، سطح زیر کشت سیب زمینی در استان همدان ۸۰۰ هکتار کاهش داشته است.»
به گفته متانت دماوندی، کارشناس مسئول سبزی و صیفی جهاد کشاورزی استان گلستان، سال گذشته نیز کشت بهاره سیب زمینی تقریبا ۳ هزار هکتار کاهش یافته بود. همچنین امیر یاوری، رییس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه نیز از کاهش ۷۰ درصدی سطح زیر کشت گلخانه خبر داده بود. با توجه به این کاهش ها، واضح است که افزایش سطح زیر کشت و مصرف بالای آب کشاورزی هم نمیتواند باعث ایجاد این بحران باشد.
کاهش یافتن میزان بارش ها، یکی دیگر از فرضیههایی است که ممکن است در بحران کم آبی موثر باشد. حمید سینی ساز، پژوهشگر حوزه سیاست گذاری آب با حضور در برنامه راه روشن، درباه میزان بارشها گفت: «اگر بلند مدت ۵۰ ساله را معیار استاندارد در نظر بگیریم، چیزی نزدیک به ۲۳۵ میلی متر بارش در کشور اتفاق میافتد. این عدد در بلند مدتهای طولانیتر مثل ۱۰۰ یا ۱۵۰ ساله، به نزدیک ۲۵۰ میلی متر نیز میرسد. هرچه بازههای زمانی کوتاهتر باشد، نوسانهای آب و هوایی بیشتر خودش را نشان میدهد؛ به همین دلیل متوسط ۵۰ ساله، استاندارد است. اگر میزان بارش را در مساحت کشور ضرب کنیم، عددی بالغ بر ۴۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ متر مکعب آب وجود دارد. اگر بخواهیم تمام این آب را در مخزنی ذخیره کنیم که ارتفاع آن ۳۵ متر باشد، مساحت آن مخزن باید به اندازه کشور قطر باشد؛ با فرض اینکه جمعیت ایران حدود ۸۵ میلیون نفر است، باید برای هر نفر در هر روز، نزدیک به ۱۴,۰۰۰ لیتر آب کنار گذاشته شود تا این مقدار آب تمام شود. این میزان آب، بسیار زیاد است؛ پس میتوان ادعا کرد که کمبود آب نداریم.» طبق این آمار و میزان بارش سالیانه در کشور، فرضیه کاهش بارش درست نیست و نمیتوان آن را علت این بحران دانست.
طبق آمار و ارقام به دست آمده از بررسی این فرضیه ها، با اطمینان میتوان آنها را رد کرد. باید به دنبال علتهای دیگر برای این بحران بود. علتهایی بزرگتر از افزایش جمعیت، افزایش مصرف کشاورزی و کاهش بارش ها؛ چرا که این موارد حتی اگر صحت داشته باشند و مقطعی اتفاق افتاده باشند، باز هم نمیتواند باعث شود که در عرض چند سال این بحران به وجود بیاید.
تبخیر، خوره غیر قابل مشاهده
تبخیر، اتفاقی است که معمولا به چشم نمیآید؛ اتفاقی پنهان، اما موثر. موثر به اندازه ایجاد یک بحران در سطح کشور. شاید بنظر نرسد که پدیده تبخیر چقدر میتواند خطرناک باشد و منابع آب را در سالهای طولانی نابود کند. تبخیر در این سالها مانند یک خوره به جان منابع آبی افتاده و نتیجه اش این روزهای بی آبی در کشور شده است. ۷۰ درصد از منابع آبی ما در معرض نور خورشید و گرما تبخیر میشود. یعنی تقریبا ۲۹۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ متر مکعب از آبهای موجود در منابع ما، از راه تبخیر از دست میروند! علت تبخیر آب ها، حضور منابع در دسترس نور خورشید و گرما است و هر چقدر سطح و پهنای آب در دسترس بیشتر شود، تبخیر بیشتری صورت میگیرد و آب بیشتری از دست میرود.
راه نادرست نگهداری آب
سدها، در دسترسترین منابع نگهداری آب در کشور ما هستند. نگهداری آب در سدها با وجود داشتن برخی مزایا مثل توسعه مناطق تفریحی، حمل و نقل آبی و... معایب سنگینتر و جبران ناپذیرتری دارد. اختلال در جریان طبیعی رودخانه، تولید زمین لرزه، زمین لغزش و افزایش تبخیر سطحی، که مهمترین عامل در کم آبی کشور به شمار میرود. سدها با نگهداری آبها در سطح زمین و در ارتباط مستقیم با هوای گرم، باعث افزایش سطح تبخیر و از دست رفتن آب میشوند.
این روزها اکثر کشورها به این نتیجه رسیده اند که با استفاده از سد، شاید در مدت زمان کوتاه بتوان مقداری آب ذخیره کرد، اما همزمان با نگهداری آب، شرایط تبخیر آن را نیز فراهم میکنند. با وجود اینکه این پیامدهای نامطلوب سد سازی آشکار است، رفتار مسئولان در برخورد با این موضوع عجیب است. شهریور ماه سال ۱۳۹۹ بود که محمد حاج رسولی ها، معاون وزیر نیرو و مدیر عامل شرکت مدیریت مادر تخصصی منابع آب ایران، با حضور در مراسم افتتاحیه سد کلقان در شهرستان بستان آباد، از رسیدن تعداد سدهای کشور به عدد ۱۸۸ خبر داد. تعداد سدهای کشور، قبل از انقلاب ۱۹ سد بود و امروز تعداد آن نزدیک به ۲۰۰ سد است. همه اینها بیانگر توجه بسیار به این صنعت و پیشرفت تعداد سدها در طول ۴۰ سال بعد از انقلاب است. این روزها که با کمبود شدید آب مواجه هستیم، بهتر است مسئولین یک بازنگری درباره روند سد سازی و خطرات آن داشته باشند و با جلوگیری از ساخته شدن سدهای جدید و انجام هزینههای اضافی، راه بهتری برای نگهداری از آبهای کشور پیدا کنند.
گزارش از ندا زارعی