به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، توسعه حمل و نقل در اشکال مختلف یکی از ارکان مهم رشد و توسعه تجارت بین المللی و اقتصادی است که منجر به اثرگزاری و قدرت و مانور سیاسی بیشتر کشورها در جهان میشود. در بین انواع راه های حمل و نقل و کریدورهای بین المللی، مسیرهای ریلی نسبت به دیگر راه های هوایی و دریایی در اولویت سرمایه گزاری کشورها قرار دارد؛ چرا که مسیرهای ریلی با کم ترین زمان و هزینه صادرات با صرفه تر از دیگر راه های مشابه می باشد. منطقه مهم غرب آسیا با وجود منابع عظیم نفت و گاز و همچنین وجود موقعیت مهم مواصلاتی و ترانزیتی، برای پیوند دادن شرق به غرب و شمال به جنوب همواره محل مناقشه بین منافع قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای بوده و این موضوع پیوسته موجب تنش و درگیری و عدم وجود اتحاد و امنیت سیاسی و رشد و توسعه اقتصادی در سایه همگرایی همسایگان در رقابتی سالم در این منطقه گردیده است.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن زیرساخت های مناسب ریلی، موقعیت بسیال ایده آل ژئوپلتیکی و کریدورهای ترانزیتی در شاهراه کردیدورهای ریلی و حلقه اتصال بین آسیا و اروپا قرار دارد و این ظرفیت مهم مورد توجه بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای همسایه که منافع مشترک دارند گردیده است.
این موقعیت مهم ژئوپلتیک ایران به عنوان تنها راه مواصلاتی ریلی و آسان، توجه کشورهای حوزه خلیج فارس را نیز که از سال ها پیش در پی گسترش رشد جایگاه و ارتقاء اقتصادی و صادراتی خود بوده اند جلب کرده است. باید خاطرنشان کرد این موقعیت خاص، موجب تجارت کشورهای خلیج فارس با شرق آسیا تا اروپا وآفریقا و آسیای مرکزی و روسیه شده و همچنین این کشورها می توانند از مسیر ریلی ایران به هند دسترسی داشته باشند و از هزینه های صادراتی خود بکاهند.
گفته می شود این کریدور شامل بخش بزرگی از پروژه راه ابریشم چین با عنوان (یک کمربند و یک جاده) می باشد. کشور چین در سال های اخیر همواره در رقابت سنگین اقتصادی با ایالات متحده آمریکا بوده و درصدد یافتن موقعیت برتر هژمونیک اقتصادی در قبال آمریکا به خصوص در منطقه مهم غرب آسیا می باشد. باید توجه داشت در دهه ی اخیراین کشور به دنبال افزایش سرمایه گذاری و مبادلات تجاری خود با کشورهای آفرقایی برآمده است و چشم انداز وسیعی به قاره ی آفریقا دارد و بنظر می رسد وجود یک مسیر ریلی با صرفه از طریق ایران و عراق و عربستان و سپس دریای سرخ در این راستا بسیار راه گشا خواهد بود.
چشم انداز و اهداف چین برای تبدیل شدن به قدرت اول جهانی، منافع رقیب اصلی خود یعنی ایالات متحده آمریکا را با مخاطرات جدی مواجه ساخته است و موجب چالش های عمیقی به خصوص در غرب آسیا برای منافع آمریکا گردیده و باعث شده ایالات متحده همواره با کشورهای همسو و یا تحت نفوذ سیاست های خود در این منطقه، با ایجاد درگیری و بی ثباتی و ناامن سازی به عنوان مانعی بر سر راه چین و کشورهای ذینفع قرار بگیرد و منافع این کشورها را تحت شعاع قرار دهد.
عربستان با وجود منابع عظیم نفتی و در آمدهای حاصل از آن در طی سال های اخیر به پیشرفت و توسعه اقتصادی خوبی دست یافته و به دنبال رشد و سرمایه گذاری برآمده از درآمدهای غیر نفتی خود می باشد. در این راستا توسعه راه های تجاری در یک مسیر امن با همکاری و همگرایی با همسایگان خود و دیگر کشورها یکی از اهداف فوق این کشور می باشد. به نظر می رسد با بهبود روابط ایران و عربستان و زمزمه ی اتصال ریلی ایران و عراق و کویت و عربستان، یکی از اهرم های فشار آمریکا و هم پیمانان منطقه ای اش (ترکیه و اسرائیل) برعلیه این پروژه ریلی، عراق و موقعیت خاص این کشور باشد که طی سال های طولانی به خصوص2003 ببعد تحت نفوذ سیاسی و نظامی و اقتصادی آمریکا بوده است.
در این راستا باید افزود تکمیل پروژه ریلی راه آهن شلمچه-بصره، عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس را از راه ریلی به ایران و شرق آسیا متصل نموده و می تواند در ادامه، ایران را به سوریه (بندر لاذقیه و طرطوس)، لبنان، دریای مدیترانه و سپس اروپا متصل کند. همچنین باید خاطرنشان کرد این راه ریلی ترانزینی و مسافری، موجب افزایش سفرهای زیارتی و گردشگری و تقویت اقتصاد ایران و کشورهای همسایه ی خود و همچنین کشورهای حوزه ی مقاومت و کاهش تاثیر تحریم های ظالمانه آمریکا علیه کشورهای مذکور می گردد.
علاوه بر این باید اذعان داشت عملیاتی کردن راه آهن شلمچه-بصره و تقویت کشورهای نزدیک به ایران، موجب انزوای هرچه بیشتر رژیم غاصب صهیونیستی و آرمان اسرائیل بزرگ (نیل تا فرات) و منافع راهبردی سیاسی و اقتصادی هم پیمان بزرگش آمریکا در منطقه غرب آسیا شده، قدرت سیاسی و اقتصادی به دست زمامداران واقعی این منطقه و قاره آسیا خواهد افتاد و زمینه ی خروج آمریکا از این منطقه با سرعت بیشتری فراهم می گردد.
متاسفانه از سال های بسیار دور، پروژه ریلی شلمچه-بصره با فشار آمریکا بر دولت و برخی مقامات کشور عراق و همچنین وجود جنگ و درگیری داعش و دیگر گروه های تروریستی در سوریه و عراق و وجود نا امنی خصوصا در مسیر این پروژه و رابطه ی نامطلوب ایران و عربستان، روند پیشرفت توسعه و سرمایه گذاری در این خط ریلی را طی سالها با توقف کامل مواجه کرده بود.
در حال حاضر با وجود شرایط آرام و امنیت و ثبات در این منطقه بعد از شکست نیروی های داعش، از سرگیری این خط ریلی از جانب دو دولت ایران و عراق ضروری به نظر می رساند. شاید بتوان گفت فعالیت های گسترده و تحرکات اخیر و آمریکا در استان الانبار عراق در نزدیکی خط مواصلاتی این پروژه قابل تامل می باشد. می توان گفت خرید اراضی عشائر توسط آمریکائی ها و گسترش پایگاه نظامی عین الاسد و ایجاد یک پایگاه نظامی دیگر در الانبار (منطقه الجزیره) با ذخایر عظیم نفتی و گازی سندی دیگر بر این ادعا باشد. باید خاطرنشان کرد آمریکا با حمایت های مخفی و سری خود با بازماندگان داعش خصوصا در این مناطق درصدد ناامن سازی این مسیر و دیگر اهداف و منافع خود می باشند.
در پایان باید اذعان داشت پروژه ریلی ایران، عراق و عربستان حلقه ی مفقوده کریدور شرق به آفریقا و تسهیل کننده تجارت از خلیج فارس تا آسیای مرکزی خواهد بود. همچنین باید توجه داشت در ایجاد این مسیرهای ریلی که منافع کشورهای زیادی را درآسیا در برخواهد گرفت، وزنه و قدرت کدام کشورها به خصوص آن هایی که منافع متضادی در این رابطه دارند در ایجاد موفقیت و شکست آن تاثیرگذار خواهد بود.
یادداشت از محدثه رضایی؛ پژوهشگر حوزه عراق