به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به نقل از رضا غلامی، رییس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم در افتتاحیه همایش آموزش عالی و پیشرفت زنان که در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد، گفت: انقلاب اسلامی با این اندیشه مرکزی به پیروزی رسید و به پیش رفت که زن جنس درجه ۲ نیست. زن، طفیلی مرد نیست. زن، فقط مادر و همسر نیست؛ زن، خدمتکار مرد نیست، زن ابزار هوسرانی مردان نیست، زن یک شخصیت کامل، شریف، پر ظرفیت و همتراز مرد است که می تواند از جهت روحی به درجهای همچون درجه والای حضرت فاطمه سلام الله علیها برسد که عالی ترین درجه معنوی بعد از پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع)، محسوب میشود.
وی ادامه داد: همچنین در گفتمان انقلاب اسلامی، زن می تواند در سامان دادن به زندگی مدنی و سیاسی، با رعایت عفاف و حجاب، و با حفظ نقش حیاتی مادری، که دوام و بقاء هر اجتماعی به آن وابسته است، شانه به شانه مرد، در جامعه نقش آفرین باشد؛ بطوریکه می توان گفت هیچ منعی برای دستیابی زنان به مناصب و موقعیتهای اجتماعی وجود ندارد.
وی با تاکید بر اینکه در گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، مناصب در جامعه بر اساس شایستهسالاری توزیع میشود نه بر اساس جنسیت، افزود: البته طبیعی است شرایط فیزیولوژیکی زنان به نحوی است که بعضی مناصب و موقعیت ها برای زنان چندان مناسب و دلپذیر نیست اما تحولات عصری توام با برخی تحولات فیزیولوژیکی، موجب شده تا شرایط در همه زنان به یک نحو نباشد و بنابراین، عدم دلپذیری و مطلوبیت برخی مناصب و موقعیتها برای زنان منطقاً قابل تعمیم نیست.
وی با اشاره به اینکه تبعیض، مثبت و منفی ندارد و با چسباندن واژه مثبت نمی توان ذات سیاه تبعیض را سفید کرد، گفت: وقتی چنین منطق عادلانهای درباره مناصب و موقعیت های مهم حاکم باشد، به طریق اولی درباره مشاغل اجتماعیِ عادی نیز قابل طرح است. زنان مجبور نیستند مشاغل خاصی را داشته باشند. در نظام مردم سالاری دینی که آزادی یک رکن است، کسی نمی تواند شغل های خاصی را به زنان تحمیل کند. به ویژه مشاغلی که یا زنان را به نیروی درجه ۲ و ۳ تبدیل میکند یا در آن مشاغل، استفاده ابزاری از جسم زن آشکار یا پنهان نهادینه شده است.
غلامی با بیان اینکه نمی توان از آزادی های اجتماعیِ زنان صحبت کرد اما در عمل، فرصت های توانمندسازی را از زنان گرفت، افزود: متاسفانه قرن های متمادی است، چه در جهان سنت و چه در جهان مدرن، به دلایلی واهی فرصت توانمندسازی از زنان سلب شده و سپس کم توانی زنان به بهانهای برای به حاشیه کشیدن آنها از فعالیت اجتماعی در موقعیت های عالی شده است. زمانی می توان حق زنان در زمینه حضور موثر اجتماعی را ادا کرد که پنجرههای توانمندسازی را به روی آنها بسته نگاه نداشت.
وی یکی از کارکردهای اصلی آموزش عالی را تواناسازی زنان برای حضور اجتماعی موثر تر و همچنین انتخاب مشاغل و موقعیت های دلخواه آنها دانست و افزود: توانمندسازی تنها از مسیر آموزش عالی حاصل نمیشود اما آموزش عالی نقش منحصربفردی در توانمندسازی زنان بر عهده دارد. در اینجا، همان آزادیای که در انتخاب مشاغل و موقعیت ها قائل هستیم، به طریق اولی، همان آزادی را در آموزش عالی و در انتخاب رشته نیز قائل هستیم. البته در گفتمان انقلاب اسلامی، آزادی حضور زنان در دانشگاه، جزو بدیهیات است؛ اما مهم این است که این آزادی در انتخاب رشته های گوناگون و امکان تحصیل در همه مقاطع تحصیلی بسط می یابد.
غلامی تصریح کرد: وقتی زنان از آموزش عالی محروم شوند، یا در پذیرش دانشجو و پذیرش عضو هیات علمی و استاد، زنان به عنصر درجه ۲ تبدیل شوند، چگونه می توان انتظار داشت زنان به حقوق خود که از اولین آن دست یابی به مشاغل دلخواه می باشد، دست پیدا کنند؟
وی ادامه داد: ما در جهانی زندگی می کنیم که نه فقط سابقه طولانی محروم سازی زنان از تحصیل در رشته های گوناگون و در مقاطع عالی وجود دارد بلکه هنوز هم در نقاطی از دنیا چنین پدیده ناعادلانهای مشاهده می شود؛ اما انقلاب اسلامی، در برابر این ظلم آشکار به زنان ایستاد و درهای دانشگاهها را به روی دختران در همه رشته ها و در همه مقاطع باز کرد. من امروز می توانم با افتخار ادعا کنم در نظام جذب و پذیرش دانشجو در ایران و در نظام جذب و پذیرش استاد سطح خوب و قابل رشدی از عدالت وجود دارد هر چند تردیدی نیست که فاصله ما با نقطه مطلوب کم نیست و لذا ممکن است در نظر و عمل اشکالاتی وجود داشته باشد که باید دقیق تر شناسایی و تجزیه و تحلیل شده و سپس برای رفع آنها مجدانه تلاش گردد.
غلامی یادآور شد: در حال حاضر، خوشبختانه به شکل ملموسی، میزان حضور دختران و زنان در دانشگاهها در همه مقاطع بیش از پسران و مردان است و دختران و زنان در کسب رتبههای درجه یک علمی، کمبود ملموسی ندارند. گاهی اوقات در کشور ما، از ایده راه اندازی رشته های صرفا زنانه و سوق دادن دختران و زنان به سمت این رشتهها صحبت شده است اما با این ایده کسی چندان موافقت نکرده است. اینکه باید زنان متناسب با شرایط فیزیولوژیکیای که دارند و یا بر حسب علایق و تمایلاتی که دارند رشته های بیشتر و متنوعتری برای انتخاب پیش رویشان باشد، ایده خوبی است اما ایده منحصرسازی تحصیل زنان در رشتههای خاص یا اصطلاحاً رشته های زنانه، هم آزادی را در انتخاب رشته از دختران و زنان سلب می کند و هم باب عدالت در آموزش عالی را می بندد.
رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی با اشاره به افزایش کمی زنان در فعالیت ها افزود: بعضی گسترش کمی حضور دختران و زنان را نهایت عدالت گرایی تلقی می کنند اما خوب است توجه کنیم که افزایش تعداد دختران و زنان به تنهایی به معنای تحقق عدالت نیست بلکه جا دارد در فرم و کیفیت آموزش هم عدالت همانند مردان رعایت شود.
وی اضافه کرد: مساله دیگر، مشکلات اجتماعی، روانی، عاطفی و فیزیکیای است که دختران و زنان در طول تحصیل در دانشگاهها با آن روبرو هستند. به عبارت واضح تر، هیچ دانشجویی در حین تحصیل نباید احساس ترس و نا امنی بکند. هم فرهنگ و جوّ حاکم بر دانشگاه، هم ضوابط دانشگاهی و هم نوع حکمرانی آموزشی باید به گونهای باشد که دختران و زنان از هر گونه فشار یا مزاحمتی مصون باشند. علاوه بر این، افزایش آگاهیها درباره امور مربوط به معاشرت اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی، مسائل جنسی، نحوه تشکیل خانواده و حقوق اجتماعی دختران و زنان نباید در دانشگاهها مغفول واقع شود.
غلامی با بیان اینکه من در خصوص آموزش مسائل جنسی موافق محدود سازی مطلق نیستم، افزود: اصل آموزش مسائل جنسی در شرایط بسیار بازی که در فضای مجازی و به تبع آن در جامعه شکل گرفته ضروری است، آنچیزی که باید در آموزش مسائل جنسی مراعات شود، عدم افتادن در مسیر سبک زندگی غربی و یا قرار گرفتن در مسیر عفتزدایی است.
وی اظهار داشت: کمک به رفع نیازهای دختران در موضوع ازدواج، موضوع دیگری است که به نظر می رسد باید بدون تنگ نظری برای آن فکر شود. امروز در کنار بالا رفتن سن ازدواج، دختران محروم از ازدواج هم کم نیستند لذا ایجاد برخی محدودیتها، هر چند به کاهش بعضی آسیب های اجتماعی و فساد اخلاقی منجر می شود، اما احتمال دارد فرصت های ازدواج دختران را نیز بیشتر کاهش دهد.
وی به وظیفه دانشگاهها در توسعه بازار کار برای زنان دختران و فارغ التحصیلان دانشگاهی اشاره کرد و افزود: همچنان که دانشگاهها کم و بیش به توسعه بازار کار دانشجویان پسر خود میاندیشند، جا دارد به توسعه بازارهای کار مناسب برای فارغ التحصیلان دختر خود نیز بیاندیشند. یعنی جوری نشود که درصد مهمی از حضور دختران و زنان در دانشگاهها جنبه تزئینی و یا با هدف گرفتن مدرک باشد. همه این موارد، زمانی عینیت پیدا می کند که زنان و دختران اعتماد به نفس کافی داشته باشند و ضمن آشنایی با حقوق خود، رسیدن به موقعیت های عادلانه را دائماً و به طور جدی مطالبه کنند و خسته نشوند.