به گزار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سید رضا میرجعفری، اهمیت کمیسیون فرهنگی کشور در همه این سالها از چشمها دور مانده و لازم است بدانیم بسیاری از مسائل مهم و اصلی کشور بدون کنشگری واقعی این کمیسیون قابل حل نیست.
در حالی این موضوع مطرح است که مجالس گذشته و نگاهی گذرا به ادوار آن نشان میدهد کسانی که قصد و تمایل ورود به این کمیسیون را دارند به موضوع فرهنگ و مسائل پیرامونی آن یا نگاه سیاستزده داشتند یا نگاه جامعی به موضوعات جامعه ایران نداشتند.
کمیسیونی که همواره در انتهای انتخاب نمایندگان زبده برای ورود به آن بوده و موضوع این است که بسیاری از چالشهای مهم فرهنگی در این راستا که ارتباط مستقیم با اقتصاد، سیاست و جامعه دارند معطل مانده و نمایندگان در قانونگذاری و نظارت برای آنها دچار مشکل هستند.
نمایندگان تا رصد درستی از مسائل فرهنگی نداشته باشند و مشاوران درستی برای این امر انتخاب نکنند و ورود جدی به مسائل نداشتهباشند قادر به قانونگذاری جامع و کامل در مورد مسائل مختلف فرهنگی نخواهند بود.
اما چرا کمیسیون فرهنگی مجلس دوازدهم در مقطعی حساس است؟ میتوان از مسائل مهم فرهنگی که در زمینههای مختلف روی میز نمایندگان خواهد بود متوجه شد. اولویتبندی موضوعات نیز خودش بخشی از حل مسائل فرهنگی در مجلس است اینکه نمایندگان بدانند چه در سطح سیاستگذاری و یا در اجرا چه موضوعاتی را باید ترجیح و در اولویت قرار دهند؟
تقلیل ندادن مسئله فرهنگ به تولید محصولات فرهنگی و ریلگذاری برای پیدا شدن راههای هموار برای سامان دادن به موضوعات فرهنگی اولین راهکار مهم برای نمایندگان کمیسیون فرهنگی و درگیر این موضوع است.
ساحتهای فرهنگی امروز بدون حل مسئله و ورود فعال قانونگذار امکان ندارد قوانین باید متناسب با سندهایی باشد که هم اینک در سطوح اجرایی در حال اجرا هستند تا بتوانند نقش خود را ایفا کنند اسناد اجرایی مثل سند ملی موسیقی جمهوری اسلامی ایران ، یا سند ملی تئاتر و سینما که مصوب و ابلاغ شده و باید نمایندگان به آنها نظارت مستقیم داشته باشند نیازمند درک هرکدام از این بخشها و برنامهریزی در مورد آن است و حتی در لایه نظارت نیاز مبرم به اصلاح و تجدید نظر دارند.
کمیسیون فرهنگی مجلس هم با توجه به گستردگی و پیچیدگی موضوعات فرهنگی باید درمورد همه این مسائل صاحبنظر باشد و با اهالی فرهنگ گفتوگو کند. این کمیسیون یکی از کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی است که انجام وظایف محوله در محدوده فرهنگ و هنر، وزارت ارشاد و تبلیغات، صداوسیما و ارتباطات جمعی، تربیت بدنی، جوانان، زنان و خانواده را برعهده دارند. این را بگذارید درکنار بررسی عملکرد مدیران در حوزه فرهنگ و هنر که بسیار هم مهم تلقی میشود.
یکی از مسائلی که در کمیسیون فرهنگی باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که قبل از بروز یک اتفاق یا مشکل در زمینه فرهنگ باید به آن مساله توجه شود تا به بحران نرسد و از سوی دیگر بتوانند سازمانهای گسترده فرهنگی کشور را در نقش و مأموریت فرهنگیشان کمک کنند.
مجالس گذشته نشان دادند در تصویب قوانین فرهنگی شجاع عمل نمیکنند و بسیاری از مسائل مطرح شده مهم مثل بحث حجاب و عفاف، موضوعات مرتبط با فضای مجازی و تنظیمگری محتوای فراگیر در حد طرح باقی مانده و همین عدم نگاه جامع و مانع که بالا گفته شد موجب شده تا کشور معطل تصمیمات درست بماند.
در مرحله طرح ماندن قوانین مرتبط با فرهنگی به دلایل مختلف تجربه مشترک کثر کمیسیونهای فرهنگی ادوار مجلس است. عدم اقبال افکار عمومی یا رد شدن آن در مراجع بالاتر مثل شورای نگهبان و حتی تشخیص مصلحت نظام نشان میدهد کمیسیون فرهنگی نیاز به نمایندگانی دارد که فهم تقنینی در حوزه فرهنگ داشتهباشند اما واقعیت این است ما با کمبود چنین نمایندگانی رو به رو هستیم و شاید نمایندگانی که در این بخش مهم مجلس قرار میگیرند نیاز به بازوهای قوی در مرکز پژوهشهای مجلس هستند و لازم است تا با تقویت این بخش از آنها کمک گرفتهشود.
کمیسیون فرهنگی مجلس در زمینه تصویب بودجههای فرهنگی نیز نیازمند حساسیت و نظارت بیشتر است. کسی با افزایش و در نظر گرفتن بودجه خوب برای مسائل فرهنگی مخالف نیست اما نظارت بر رخل و خرج فرهنگی کشور و جلوگیری از پولپاشیها و فاکتور کردن کارهایی که هیچ ارتباط مستقیمی با فرهنگ ندارند یا حتی باعث کارهای ضد فرهنگی میشوند ضروری است. در این بخش هم نیازمند گروهی از نمایندگان شجاع هستیم تا از شکلگیری الیگارشیهای مختلف به بهانه فرهنگ جلوگیری کنند.
ارتباط مستقم مجلش و شورای عالی انقلاب فرهنگی از طرف نمایندگان نیز ضروری است بسیاری از مسائل مطرح و مصوب شده در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیازمند ورود مستقیم نمایندگان مردم برای داشتن ضمانت اجرایی و اصلاح است که نمونه بارز آن مسئله تنظیم گری محتوای فراگیر است که بدون کنشگری مستقیم مجلس امکان حل آن در همه وجوه بعید به نظر میرسد.
اولویت بعدی شاید مرتبط با حجاب و عفاف و مسائل مربوط به خانواده باشد. بدون نظارت و فعالیت مستقیم نمایندگان با همه ظرفیتهایی که خانه ملت در اختیار آنها قرار میدهد پاسخگو کردن نهادهای فرهنگی در این موضوعات با توجه به بودجه و مسئولیت انبوهی که دارند امکان پذیر نیست و از سوی دیگر بدون ریلگذاری از طریق تقنین نیز نمیتوان حل این چالشها را تسهیل کرد. در پایان باید بگوییم: تصویرمان از نمایندگان شجاع در کمیسیون فرهنگی کسانی نیست که تندرویهای از جنس سیاسی داشتهباشند بلکه منظورمان وکلای معقول ملت است که هم به افکار عمومی در موضوعات فرهنگی میاندیشند و هم مصالح شرع، عرف و نظام جمهوری اسلامی را در انجام وظایف خود برای فرهنگ عمومی کشور در نظر میگیرند.