به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو به نقل از رسانههای منتسب به دولت سابق، حسن روحانی چهارشنبه گذشته در دیدار جمعی از وزیران و معاونان دولت سابق گفت: «* ما باید به مردم بگوییم عدهای هستند هم شعارشان این است و هم عملشان خواهد بود؛ ادامه همین ۳ سال. مردم ادامه همین ۳ سال را میخواهید؟ همین ۴۰درصد تورم و فلاکت ۵۴درصد را میخواهید؟ همین که در هیچ مذاکره خارجی موفق نباشیم را میخواهید؟ میخواهید تحریم باقی بماند؟
*آنهایی که نگذاشتند تحریم حل شود، به صحنه آمدند. عجیب است. چرا تحریم حل نشد؟ چرا مسئله برجام تمام نشد؟ قانون راهبردی مجلس بدترین قانون در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. ما از این قانون بدتر نداشتیم. قانونی که فقط توطئه بود برای اینکه دولت دوازدهم ناموفق شود. برای اینکه مردم نفس نکشند. معلوم است. من میدانم چه کسی طراحی کرده، چه کسی نوشته، کجا نشستند. آدمهایش را میدانم چه کسانی نوشتند. در چه اتاقی نشستند. همه را من میدانم. خب خیانت شد به مردم.
* چرا ۳۰۰میلیارد دلار در این سه سال به مردم صدمه زدند؟ سالی ۱۰۰میلیارد دلار، مستقیم و غیرمستقیم، از فروش نفت و پتروشیمی و تخفیفهایی که به دیگران میدهند، به مردم صدمه زدند. چرا نگذاشتید حل شود؟ مسئله برجام در اسفند ۹۹ یا نه در فروردین ۱۴۰۰ حل میشد.
*آقای دکتر ظریف طرحی به شورای عالی امنیت ملی آورد، زمانبندی کرده بود. تقریباً اواخر فروردین ۱۴۰۰ توافق نهائی میشد. همه زمانبندیها را آورده بود. در شورای عالی امنیت ملی با اکثریت قاطع آرا تصویب شد. فقط یک نفر مخالف بود. ولی خب نشد ما اجرا کنیم. بیشترین عامل همین قانون بود که جلوی ما را گرفته بود. طبق این قانون هیچوقت برجام درست نمیشود. این سه سال که کاری نشد، برجام سال آینده زمانش تمام میشود. اگر صد سال دیگر باشد باز هم با این قانون حلشدنی نیست. قانونی است که معلوم است برای اینکه جلوی ما را بگیرند».
سرتاسر سخنان آقای روحانی، مغالطه و تحریف و فرار به جلو است. دولت بایدن در حالی که سیاست فشار هوشمند را در پیش گرفته بود، بدون قبل انجام تعهدات برجامی، از ایران میخواست به برجام پلاس (تعهدات و امتیازات بیشتر) تن بدهد بیآنکه حتی حاضر باشد تحریمها را لغو کند و تضمین معتبر بدهد که روند افزایش تدریجی تحریمها پس از برجام از سوی اوباما و ترامپ را تکرار نخواهد کرد. از سوی دیگر دولت اوباما و بایدن مصوبات تحریمی سنا و مجلس نمایندگان را ابزار فشار برای چانهزنی قویتر و باجخواهی بیشتر قرار داده بودند، اما دولت روحانی به جای قدردانی از قانون مجلس که دستشان را پُر میکرد، زبان به تخطئه و متهم کردن مجلس گشود تا فاجعه انعقاد توافقی نسیه در ازای واگذاری امتیازات نقد را بپوشاند.
اما چرا روحانی صادق نیست. آمریکا بلافاصله پس از انجام تعهدات برجام و شروع زمان انجام تعهدات غرب (دیماه ۱۳۹۴) اقدام به نقض تعهدات کرد و سپس اردیبهشت ۱۳۹۷ کاملاً از برجام خارج شد و تمام تحریمها را برگرداند. یعنی دولت روحانی باید از همان ابتدای سال ۱۳۹۵ یا دستکم از اردیبهشت ۹۹ طلبکار غرب میشد و به کاهش مقابل تعهدات میپرداخت. در این میان قانون مجلس در آذرماه ۱۳۹۹ یعنی دو سال و نیم پس از خروج آمریکا از برجام تصویب شده و در واقع مجلس دو سال نیم دست نگاه داشت تا دولت کاری بکند، اما دیده شد که برجام کاملاً خاکمال شده و اروپای کلاهبردار حتی حاضر نیست وعدههای موسوم به اسپیوی و اینستکس (فروش محدود غذا و دارو به ایران در ازای فروش نفت به طرف ثالث و انتقال پول آن به اروپا) را به اجرا بگذارد. این زمانی بود که رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی میگفت حتی نمیتوانیم یک قطره نفت بفروشیم و غذا و دارو بخریم! خب قرار بود این تحریم و تحقیر و فشار تا کجا تحمل شود؟!
دولت فشل روحانی اگر اقدام بازدارنده مؤثری در مقابل زورگویی و فریبکاری غرب انجام میداد و ۲۹ شرط اجرای برجام را که از سوی مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبر انقلاب در مهر ۹۴ ابلاغ شد، رعایت میکرد، دیگر نیازی به ورود دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی برای تصویب قانون اقدام متقابل نبود. ضمن این که قانون راه بازگشت غرب به تعهداتش و بازگشت متقابل ایران را باز گذاشته بود، اما طرف غربی با خیال این که پنجه بر گلوی اقتصاد ایران گذاشته و روحانی اقتصاد ایران را به تحلیل برده، حاضر به انجام تعهدات برجامی خود نبود.
این نکته هم گفتنی است که تصویب قانون مهم «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»، به خاطر ملاحظه تصمیمگیری اجماعی و حاکمیتی، چند ماه به تأخیر افتاد و با تأیید دبیرخانه «شُعام» (شورای عالی امنیت ملی) نهائی شد؛ هرچند که پس از آن هم، آقایان روحانی و ربیعی انکار کردند و پاسخ خود را با بیانیه رسمی دبیرخانه گرفتند. «شعام» مسئول مطالبه ۲۸ شرطی بود که «رهبری، مجلس و شعام» برای اجرای مشروط برجام به دولت ابلاغ کردند؛ اما دولت روحانی، اهتمامی برای اجرای اغلب آنها نداشت.
موضوع بعدی، تناقض وعدههای موهوم روحانی برای شیرینسازی توافق با آمریکا با عقبنشینی مطلق او در مقابل دو برابر شدن تحریمها پس از برجام بود. تحریمها در دولت برجام در حالی از ۷۰۰ به ۱۸۰۰ مورد رسید و آقای روحانی ککش هم نگزید و کشور را با خزانه ارزی خالی مواجه کرد، که آقای روحانی ۲۰ فروردین ۹۴ در مراسم روز ملی فناوری هستهای اعلام کرده بود: «ما هیچ توافقی را امضاء نخواهیم کرد، مگر آنکه در اولین روز اجرای توافق، تمامی تحریمهای اقتصادی، همان روز و بالمرّه (یکجا) لغو شود.» او همچنین ۲۳ تیر ۹۴ در گفتوگوی مستقیم به مناسبت امضای برجام تأکید کرده بود: «عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا... امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق توافق، در روز اجرا (دیماه ۹۴) تمامی تحریمها لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره (یکباره) لغو خواهد شد و نه تعلیق».
نکته دیگر این که روحانی و حامیانش هنگام بزک برجام ادعا میکردند که با توافق، ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی و ۱۵۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده به کشور خواهد آمد. اما نه تنها از یکسیام این پولها هم خبری نشد، بلکه دولت روحانی رکورد کسری و بدهکاری را شکست. میزان کسری بودجه در سال ۱۳۹۲ که دولت روحانی آغاز به کار کرد، ۵۳هزار میلیارد تومان بود، اما هشت سال بعد که آن دولت به پایان رسید، به ۴۸۰هزار میلیار تومان افزایش یافته بود؛ بیش از ۹۰۰درصد. روحانی همچنین ۱۵۰۰هزار میلیارد تومان بدهی، و ۵۰۰هزار میلیارد تومان سود و اصل اوراق فروخته شده را برای دولت بعدی به ارث گذاشته بود، به علاوه سقوط شدید صادرات نفت ظرف سه سال پایانی دولتش که خسارتی بالغ بر ۳۰۰ میلیارد دلار را شامل میشود، اما آقای روحانی خسارت خود ساختهاش را متوجه مجلس میکند. خب قبل از قانون مجلس چرا میگفتید حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم؟