به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ جنگ ۸ ساله ایران و عراق که آغاز رسمی آن از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ رقم خورد، شگفتیها و موارد حیرتآوری را به خود دید. جنگی که قرار بود در کمترین مدت موجب تجزیه ایران و فروپاشی نظام سیاسی حاکم بر آن شود با مقاومت ملت ایران ۸ سال به طول انجامید و حتی ذرهای از خاک ایران نیز از آن جدا نشد!
ایران همیشه واحد در برابر دهها کشور
طارق عزیز، معاون نخست وزیر وقت عراق، در اوایل جنگ اعلام کرده بود: «وجود پنج ایران کوچکتر، بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود.» یکی از اهداف جنگ ایران و عراق نیز همین موضوع یعنی تجزیه ایران بود.
همچنان که صدّام نیز در آبان ۵۹ همین موضوع را بیان کرده بود. او طی مصاحبهای گفت: «ما از تجزیه و انهدام ایران ناراحت نمیشویم و صریحا اعلام میداریم در شرایطی که این کشور دشمنی بورزد هر فرد عراقی و یا شاید هر عربی مایل به تقسیم ایران و خرابی آن خواهد بود.»
در ۸ سال جنگ، عراق به لحاظ اقتصادی، سیاسی، نظامی و لجستیکی از دهها کشور از جمله عربستان، مصر، بحرین، کویت، قطر، ایالات متحده امریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان، شوروی و... حمایت مستقیم و غیر مستقیم میشد و ایران حتی در خرید کمترین امکانات نظامی به سختی میتوانست موفق شود. شاید اگر هر کشوری به جای ایران بود میبایست بارها در مقابل چنین دشمنی تسلیم شده و دست از مقاومت برمیداشت.
اما در این جنگ نابرابر فرماندهان و رزمندگان ایرانی با داشتن کمترین امکانات با اتخاذ استراتژی و تاکتیکهای مناسب و ملت ایران نیز با مقاومت و حمایت و همکاری خود، توانستند در برابر لشکر بعثی و دهها حامیان منطقهای و جهانی آن از مرزهای کشور دفاع کنند و سرانجام جنگی که بنا بود سبب ایرانی چند پاره شود با «مقاومت» ملت آن حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد.
والفجر ۸؛ عملیاتی که همه را متعجب کرد
عملیات والفجر و تصرف فاو یکی از عجایب دوران دفاع مقدس میباشد. این عملیات بازتاب فراوانی را در رسانههای خارجی بهوجود آورد و تحلیلها و تفسیرهای ناظران و تحلیلگران از این عملیات قابل توجه بود. تحلیلگر نظامی موسسه بینالمللی تحقیقات استراتژیک لندن این عملیات را «حمله زیرکانه که به مراتب پیچیدهتر از معمول» بوده است، عنوان کرد. خبرنگاران لسآنجلس تایمز و شبکه ان بی سی امریکا نیز عملیات والفجر ۸ را «بزرگترین پیروزی ایران» در خلال جنگ تحمیلی خواندند.
تیمرمن، روزنامهنگار و نویسنده سیاسی، نیز در کتاب سوداگری مرگ درباره این عملیات نوشت: «نیروهای رزمنده ایرانی کاری کردند که تا آن زمان از نظر ناظران نظامی غیرممکن بود... این شبیخون سریع، کارآمد و نمایان، کار رزمندگان غواصی بود که به یاری هزاران پاسدار در قایقهای کوچک فایبرگلاس از اروندرود گذشتند و قدم به فاو گذاشتند. رادیو آمریکا نیز درباره آن گفته بود: «تحلیلگران نظامی غرب از این موضوع متعجب هستند که ایران چگونه با تجهیزات اندک توانسته از این آبراه عبور نموده و به مواضع عراقی دست یابد؟»
حاج حسین فداکار یکی از رزمندگان دفاع مقدس و فرمانده گروهان شهادت گردان حضرت قاسم (ع) درباره این عملیات اینگونه توضیح داده است: «چند روز قبل از اینکه عملیات رزمندگان ما در شهر فاو انجام شود دشمن فهمیده بود که احتمال دارد در این منطقه عملیاتی انجام شود. چون ما همیشه در نیمه دوم سال یک عملیات سنگین اجرا میکردیم. به همین خاطر دشمن موانع بسیاری را در منطقه فاو جاگذاری کرده بود. از جمله سیمهای خاردار حلقوی، خورشیدی، میادین مین، تیربارها، نورافکنهای روی آب، دکلهای دیدهبانی، آواکسها و هلیکوپترها. فقط ۲۰۰ متر لجنزار در مقابل ما بود و ما چه از طرف خودمان و چه از طرف دشمن باید ابتدا از لجنزار عبور میکردیم تا به دیوار برسیم و به دشمن نزدیک شویم.
وفیق السامرایی، مسئول استخبارات ارتش عراق در کتاب «ویرانه دروازه شرقی» به این موانع و شرایط فاو اشاره میکند و میگوید که آنها یک عده از مستشاران درجه یک اروپایی، غربی و شرقی را با خود به این منطقه آورده بودند. وقتی که به شهر فاو رسیدند و آن موانع سنگین را دیدند گفتند این حجم سنگین آب با این تحرک و امکاناتی که شما اینجا گذاشتید مانع هر جنبندهای است و هیچکس نمیتواند از اینجا عبور کند. گفته بودند این آب، آبی است که نهنگ را با خودش میبرد، چه رسد به انسان. ما دستور داشتیم از آب عبورکنیم و خودمان را به آن طرف برسانیم و بساط فتنهای که دشمن در فاو برایمان چیده و مشکلات اقتصادی زیادی برای ما بهوجود آورده بود را جمع کنیم.
فرماندهان به ما گفته بودند اروند در سال یک شب آرام است و شما باید از این فرصت استفاده کنید و خود را به آن طرف برسانید. آن شب وقتی کنار اروند رسیدیم باران شدیدی میبارید. آب دریای وحشی اروند متلاطم بود و حجم وسیعی از آب بالا و پایین میشد. دشمن که وضعیت تلاطم و طوفان و باران شدید را دیده بود گمان کرد امکان ندارد کسی از این آب عبور کند؛ به همین خاطر به سنگرهایشان رفته و با خیال راحت خوابیده بودند.
بچهها توانستند بدون کوچکترین سر و صدایی از اروند عبور کنند و خود را به دیوار بالایی دشمن برسانند، دشمن را از بین ببرند و وارد شهر فاو بشوند. دشمن بعثی بعد از سه روز فهمید که عملیات اصلی کجا بوده. این یکی از معجزات بزرگ الهی بود.
امروز اکثر دانشگاههای دافوس دنیا وقتی میخواهند به افسرانشان درجه ژنرالی بدهند، یکی از مسائلی که افسر را مأمور به تحقیق درباره آن میکنند ماجرای فاو و اروند است. اینکه بسیجیهایی با ۴۵ روز یا نهایت ۶ ماه دوره آموزشی، چگونه توانستند با انواع جنگ در خشکی، عبور از لجنزار، جنگ در آب، رد شدن از آب وحشی اروند، رد شدن از موانع مختلف نبشیها، میلگردها، خورشیدیها و سیمخاردارهای حلقوی، مینهای انفجاری، بشکههای انفجاری و سنگرهای کمین مقاومت کرده و خود را به دیوار بالو برسانند. هر کدام از این جنگها، مانند جنگ در نخلستان، جنگ در شهر و عبور از دریاچه نمک دورههای آموزشی مخصوص به خود را میطلبد. رزمندگان ما با توکل و توسل و عشق و ارادتی که به حضرت زهرا (س) داشتند خود را به آن طرف اروند رساندند و کمر دشمن بعثی را خورد کردند. این عملیات یکی از افتخارات بزرگ ما در دوران دفاع مقدس بود.»
جنگ انسانساز
دفاع مقدس اگرچه سبب شهادت تعداد زیادی از جوانان ملت ایران شد، اما وقوع آن سبب پدید آمدن انسانهای بزرگی شد که تاریخ ایران میتواند به وجودشان ببالد. انسانهایی که شاید اگر جنگ رقم نمیخورد هرگز هوش و عظمتشان کشف نمیشد. افرادی همانند حسن باقری که یک روزنامهنگار ساده بود، اما جنگ او را تبدیل به یکی از مهمترین استراتژیستهای تاریخ دفاع مقدس کرد. یا سردار قاسم سلیمانی که خود یکی از شگفتیهای دفاع مقدس بود.
به واقع اگرچه جنگ تحمیلی صدمات زیادی را به این کشور وارد کرد، اما سختیها و مشقتهای آن سبب تربیت نسلی از فرماندهان شد که تا دههها بعد از امنیت ایران دفاع کردند و عمق استراتژیک آن را بیش از پیش افزایش دادند. جنگی که قرار بود ایران در پایان آن تجزیه شده باشد خود میدانی برای تربیت سربازان وطن شد.