به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو: به نقل از دیدبان حقوق بشر کردستان ایران: با توجه به اهمیت اجرای مفاد توافقنامه امنیتی میان ایران و عراق جهت توسعه، ثبات و پیشرفت برای مردم مناطق غرب و شمالغرب ایران، با مهدی عزیزی کارشناس مسائل عراق در خصوص آخرین وضعیت اجرایی شدن معاهده میان ایران و عراق در راستای محدود کردن فعالیت گروههای مسلح کُرد و خلع سلاح آنها به گفتوگو پرداخته شده است. متن کامل گفتگو به شرح زیر است:
سوال: آقای عزیزی لطفاً در ابتدا بفرمائید چرا در گذشته مقامات اقلیم شمال عراق با گروههای مسلح کُردی همکاری داشتند یا به نحوی در مقابل اقدامات آنها علیه تمامیت ارضی ایران چشمپوشی میکردند؟ در واقع چرایی ارتباطات میان اقلیم با گروههای مسلح کُرد را تشریح کنید.
رهبران اقلیم کردستان عراق که به قدرتهای فرامنطقهای از جمله آمریکا و برخی متحدین منطقهای خود از جمله رژیم اسرائیل (طبعاً غیررسمی و پنهان) اتکا میکنند در ۲۰ سال گذشته اصول دولت فدرال را هم نقض کردند و خارج از حدود اختیارات خود و بدون اطلاع دولت مرکزی بغداد تصمیماتی را اتخاذ کردهاند که در چهارچوب فدرالیسم به حساب نمیآید.
از جمله میتوان به اقداماتی مانند ضرب پول، پرچم مستقل، سیاست خارجی مستقل، تشکیل نیروی نظامی و امنیتی مستقل، عدم اجرای مصوبات پارلمان عراق در خصوص خروج نیروهای آمریکایی و فروش نفت و البته برقراری ارتباط با رژیم اسرائیل از جمله مهمترین موضوعاتی است که خارج از حدود وظایف اقلیم و بدون هماهنگی با بغداد بوده است؛ اشاره کرد.
اگرچه در اقلیم کردستان عراق احزاب مختلفی از جمله اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری بارزانی فعالیت میکنند اما، رهبری اقلیم کردستان عراق را مسعود بارزانی به عهده دارد که رئیس حزب دموکرات کردستان است. احزابی که در این منطقه فعالیت میکنند عمدتاً بنا به گرایش و تفکرات سیاسی و هویتی و آن نوع تفکر سنتی قومگرایانه همواره از تجزیه مناطق کُردنشین در کشورهای همسایه از جمله ایران، سوریه و ترکیه حمایت کرده و به دنبال تشکیل کردستان بزرگ هستند. بنابراین دلیل حمایت مقامات اقلیم کردستان و عراق از گروههای مسلح کُرد مستقر در آن منطقه، اساساً همین تفکر است.
در واقع مبنای فکری ایجاد چتر حمایتی از سوی مقامات اربیل و بارزانیها برای گروههای مسلح همین نگرش ایجاد کردستان بزرگ و البته ارتباط با رژیم اسرائیل و فشار آمریکاییها است. میتوان با قطعیت گفت در بسیاری از تحولات منافع اسرائیل با اقلیم کردستان عراق در یک راستا قرار میگیرد و این نکته قابل توجهی است.
بنابراین آن تفکرات سنتی قومیتگرایانه که همواره تجزیه قومیت کُردی را مد نظر خودش قرار میدهد باعث میشود که آنها ارادهای برای مقابله با گروههای مسلح نداشته باشند. نمونه همهپرسی در اقلیم که مورد حمایت اسرائیل بود، در این زمینه قابل ذکر است.
سوال: در خصوص توافقنامه امنیتی ایران- عراق و پس از گذشت یکسال از آغاز روند اجرایی آن، طرف ایرانی گفته از روند اجرای آن از سوی عراق راضی نیست، به نظرتان مهمترین مانع اجرای کامل توافقنامه چیست؟
بخشی از مشکلات اجرای توافقنامه امنیتی فنی بود و بخشی از آن هم به رویکرد افراد و گروههایی ارتباط دارد که در معرض خطر هستند؛ از جمله کسانی که در موضوعات قاچاق، اقدامات تروریستی و رویکردهای غیرقانونی فعالتی دارند به این آسانی حاضر به پذیرش تغییر رویه نبودند. لذا آنچه که اتفاق افتاد به دلیل واکنشهای سخت تهران و پاسخ ایران به این گروهها بود. فشار ایران بر اقلیم و بغداد واقعا زیاد بود.
همچنین توافقات با دولت مرکزی بغداد که باعث شد تا دولت مرکزی عراق در آن منطقه مستقر شود، تاثیرات خودش را داشت و از طرفی هم مقامات اربیل احساس کردند که بخشی از تعاملات تجاری آنها از طریق تهران انجام میشود و اگر نتوانند با این توافقنامه همسو شوند با مشکلات و چالشهای زیادی مواجه خواهند شد.
همچنین فشار دیگری را نیز اربیل احساس میکرد و آن هم از طرف ترکیه بود. زیرا ترکیه هم از جانب گروههای مسلح کُرد به خصوص پ.ک.ک احساس خطر میکرد. هرچند که به اعتقاد من مهمترین علت این موضوع واکنشهای سخت ایران بود که در چندین نوبت این مسئله را تهران به وضوح به طرف مقابل نشان داد. خسارتی که مقامات اقلیم از این بابت در قطع ارتباط، ناامنیهای اقتصادی و ضررهای مالی داشتند همگی در همراهی با رویکرد تهران و بغداد تاثیرگذار بود. درست است که پادگانها و مقرات این گروهها به نقاط دور از مرز ایران منتقل شده و بخشی از افراد به آن سوی مرزها رفتند، اما هنوز برخی اردوگاهها در فاصلهای نسبتا نزدیک با مرزهای ایران وجود دارند.
همانطور که گفتم مهمترین مانع در اجرای کامل توافقنامه بحث فنی است، از منظر ایجاد امنیت در مرزها و اینکه به هر حال در آنجا گروههایی وجود دارند که از منظر اقتصادی برای آنها منافعی وجود دارد، حال یا از طریق قاچاق کالا یا از طریق پیشبرد برخی عملیاتهایی که میخواهند انجام دهند و البته فشار اسرائیل هم در این زمینه مهم است چرا که نمیخواهد این اهرم فشار را از دست بدهد.
به ویژه اینکه بسیاری از عملیاتهایی را که موساد طراحی کرده یا درصدد طراحی و اجرای آنها بوده چه آنها که انجام شده و چه آنها که خنثی شده، از همین منطقه و توسط برخی اعضای این گروههای مسلح بوده است. بنابراین اسرائیلیها و برخی از حامیان پشت پرده منطقهای مایل نیستند که این توافقنامه اجرایی شود. هرچند که وجود آن تفکر سنتی قومیتگرایانه که در پی تجزیه مناطق کُردنشین چهار کشور اشاره شده هستند، موضوع مهمی است، اما به هر حال نباید این قبیل فشارها را هم از جانب برخی طرفهای بیرون از منطقه اقلیم نادیده گرفت.
سوال: به نظر شما از توان گروههای مزبور پس از جابجاییهای اخیر و انتقال آنها به اردوگاههای مد نظر دولت عراق در سلیمانیه و تداوم این روند در راستای اجرای یکی از بندهای توافقنامه، کاسته خواهد شد؟ چه محدودیتهایی برای آنها اعمال میشود؟
بله؛ طبیعتاً توان این گروهها پس از انتقالهای صورت گرفته و رفتن برخی از اعضا و فرماندهان آنها کاسته شده است. البته دولت مرکزی بغداد هم متوجه برخی فشارها از جانب سازمانهای بینالمللی است.
اینکه در امتداد این اتفاقات، امنیت مرزها برعهده ارتش و دولت مرکزی بغداد قرار گرفت، کمک به حاکمیت دولت عراق بود. هرچند که تهران به طور کامل از اجرای مفاد توافقنامه امنیتی با طرف عراقی راضی نیست، اما شروع خوبی را از اقلیم و عراق دیدیم و دولت عراق هم در حال انجام تمام تلاش خود است.
سوال: اگر طرف عراقی به هر نحو نتواند مفاد توافقنامه را کامل اجرایی کند، ایران چه گزینههای دیگری جهت تأمین امنیت مرزهای مشترک خود با عراق و بازدارندگی علیه گروههای مزبور دارد؟
مهم است که بدانیم در این خصوص تهران هم تمایلی به تنش ندارد اما، گزینههای دیگری از جمله گزینه نظامی و تقویت مرزهای خودش در ابعاد و مصادیق مختلف آن از جمله مرزبندی و کشیدن دیوار و دیگر اقدامات را پیش روی خود دارد.
سوال: اجرای کامل مفاد توافقنامه مزبور چه تاثیری بر روند تعاملات و ارتباطات میان ایران با عراق و ایران با منطقه اقلیم کردستان خواهد داشت؟
اجرای توافقنامه، ارتباطات و تعاملات ایران با اقلیم کردستان عراق را خیلی بهتر خواهد کرد همچنین باعث تقویت روابط اقلیم کردستان با بغداد خواهد شد، حاکمیت دولت مرکزی بغداد بر مرزهای کشور بیشتر از گذشته شده است و میتواند منجر به ارتقای تعاملات تجاری دو طرف نیز بشود. همچنین اجرای کامل توافقنامه امنیتی میتواند خلاهایی که در زمینه امنیتی از جمله حمل کالا یا قاچاق کالا بوده است را از بین ببرد، موضوعات ساماندهی شود و منافع آن در سبد اقتصادی ایران، اقلیم و عراق دیده شود. حتی میتواند به حل اساسی مساله کولبری و قاچاق سلاح نیز کمک کند.
سوال: اجرای توافقنامه چه تأثیراتی میتواند بر توسعه، ثبات و پیشرفت مناطق کُردنشین ایران داشته باشد؟
خوب هست که اشارهای داشته باشیم به سفری که مسعود پزشکان رئیسجمهور ایران به عراق و منطقه اقلیم کردستان این کشور داشت و دیدیم که با هر دو جریان در آنجا هم دیدار و گفتگو کرد. چرا که ایشان خودشان هم به زبان کُردی هم مسلط هستند. کُردهای ایران یک قومیت در داخل ایران به حساب میآیند و ایرانی محسوب میشوند و قطعاً با تجزیه و بحث ایجاد کردستان بزرگی که اسرائیلیها پشت آن هستند، مخالف خواهند بود.
اجرای کامل توافقنامه میتواند تاثیرات مثبت اقتصادی خودش را نشان دهد؛ به شرط آنکه خطوط قرمز کشورهای منطقه مانند ایران و ترکیه و عراق و سوریه رعایت شود و آنها بتوانند بدون نگرانی از گروههای مسلح که اتفاقاً آنها عامل برخی ناامنیها و بیثباتیها در آن منطقه هستند، مدیریت آرام خود را در مناطق کردنشین داشته باشند.
یکی از اقداماتی که گروههای مسلح کُردی انجام میدهند این است که روابط تاریخی و اشتراکات کُردها در ورای همین تجزیهطلبی و اقدامات مسلحانه به شکاف و جدایی برسد و توانشان در موضوعات فرهنگی و اقتصادی کمتر بشود.
قطعاً ثبات و امنیت مناطق کُردنشین ایران بیشتر خواهد شد، درست است که گروههای مسلح کُردی به دنبال فعالیتهای خود هستند، اما در واقع به دنبال تحقق خواسته رژیم اسرائیل هستند و البته به دنبال افتراق و شکاف میان قومیت کُرد نیز میباشند تا بتوانند توان آنها را بگیرند و از اینکه اشتراکات آنها متمرکز شود، جلوگیری کنند.