خاطره‌ای به نقل از شهید صیاد شیرازی؛
به گزارش گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، علی کشوری نماینده مردم جویبار، سوادکوه و قائمشهر در یادواره امیران، سرداران، و ۱۵۱ شهید شهرستان سیمرغ گفت: همه‌ی ما، به‌ویژه مسئولین، می‌دانیم که شرایط کشور ما خاص و حساس است. شاید همیشه درباره‌ی این شرایط ویژه صحبت کرده‌ایم، اما همگی آگاهیم که فشارهای اقتصادی بر مردم حاکم است. مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، که بسیاری از آن‌ها در اینجا حضور دارند، از مشکلات موجود مطلع‌اند.
وی افزود: بدانید که مسئولین از این مشکلات آگاه هستند و ان‌شاءالله تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا گامی برای رفع این مشکلات بردارند.
وی ادامه داد: همان‌طور که شهدای ما گام برداشتند، همان‌طور که جان خود را در راه کشور و ارزش‌ها ایثار کردند، مسئولین نیز باید از خودگذشتگی نشان دهند. هر یک از صندلی‌های مسئولیت، به بهای یک کربلا به دست آمده است.
نماینده جویبار گفت: می‌خواهم به مناسبت شهادت بی‌بی دو عالم، خاطره‌ای از پدرم تعریف کنم؛ خاطره‌ای که شهید صیاد شیرازی برای خود من نقل کرد. زمانی که این خاطره را شنیدم، سن کمی داشتم، اما همیشه در ذهنم باقی مانده است.
وی افزود: شهید کشوری گفت: عملیاتی در کردستان در جریان بود و احمد کشوری در آن شرکت داشت. از طریق بی‌سیم با او در ارتباط بودیم. گفتند که آلارم بنزین هلیکوپتر روشن شده و دیگر سوخت کافی ندارد. من به او گفتم که باید برگردد، اما احمد پاسخ داد: "نه، عناصری از ضد انقلاب در آنجا هستند که باید نابود شوند. من برمی‌گردم."
نماینده مردم مازندران بیان کرد: شهید صیاد به شهید کشوری گفت: "مگر نمی‌گویی بنزین نداری؟" احمد گفت: "توکل به خدا، من برمی‌گردم." چند بار از طریق بی‌سیم تلاش کردیم ارتباط بگیریم، اما ارتباط قطع شد و نگران شدیم. بعد از چند ساعت، دیدیم که هلیکوپتر بازگشت و نشست. وقتی به سمتش رفتیم، متوجه شدیم هلیکوپتر حتی یک قطره بنزین هم ندارد.
وی ادامه داد: از او پرسیدم: "احمد! چطور توانستی خودت را برسانی؟" احمد پاسخ داد: "تمام مسیر، ذکر یا زهرا را می‌گفتم. فقط یا زهرا گفتم."»
علی کشوری تصریح کرد: این‌ها افسانه نیست، عزیزان! این‌ها واقعیت‌هایی هستند که از ایمان و نیت خالص الهی نشأت می‌گیرند. این داستان‌ها از سر خوشایند یا خوش‌آمد کسی نقل نمی‌شوند؛ بلکه گواهی بر قلب‌های پاک و اراده‌ی الهی هستند.
ارسال نظرات