به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شاید بتوان گفت وقایع تلخ عاشورای سال ۱۳۸۸، یکی از تاریکترین و عبرتآموزترین مقاطع تاریخ انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود. این حوادث که در ادامه حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری خرداد همان سال رخ داد، نهتنها نقاب از چهره برخی مدعیان اصلاحات برداشت، بلکه عمق دشمنی دشمنان داخلی و خارجی با نظام اسلامی را آشکار ساخت.
انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ با حضور حداکثری مردم برگزار و با پیروزی محمود احمدی نژاد همراه شد؛ اما برخی از جریانهای سیاسی نتیجه انتخابات را بر نتابیدند و موضوع تقلب در فرآیند این انتخابات در پیش کشیدند. موضوعی که البته هیچگاه نتوانستند دلیل و برهانی برای آن بیاورند.
طرح ادعای تقلب و تشکیک طرفداران نامزد بازنده انتخابات و عملیات روانی رسانههای غربی موجب شد تا کشور نزدیک به ۹ ماه درگیر منازعه و آشوب خیابانی شود. آشوبی که اولین قربانی آن، مردم سالاری دینی شکل گرفته در انتخابات آن سال بود. ماجرای آشوبها و تنشهای خیابانی تا روز عاشورا و فراخوان شبکههای سلطنت طلب و وابسته به سرویسهای جاسوسی غربی برای تجمع در این روز ادامه کرد.
حوادث ناگوار عاشورای ۸۸ و حرمت شکنی عدهای در این روز، شاید به راحتی از اذهان عمومی پاک نشود. این اقدام که با سردادن شعارهای هنجارشکنانه و تخریب اموال عمومی همراه بود، نشان داد که هدف اصلی، تقابل با ارزشهای اسلامی و انقلابی است.
البته نقش کشورهای غربی و برخی شبکههای ماهوارهای معاند در تحریک و سازماندهی آشوبها نیز غیرقابلانکار است. حمایتهای آشکار و پنهان آنها از فتنهگران، نشان از طراحی گستردهای برای ایجاد بیثباتی در کشور داشت.
حوادث عاشورای ۸۸ با تجمعات غیرقانونی آغاز شد و به تخریب اموال عمومی، حمله به نیروهای انتظامی و حتی توهین به مقدسات از جمله حمله به دستههای عزاداری، توهین به پرچمها و نمادهای مذهبی و حمله به ایستگاههای صلواتی انجامید. آشوبگران، با سردادن شعارهایی علیه ارکان نظام و ولایت فقیه، عملاً بهدنبال براندازی نظام بودند. البته این اقدامات خشم مردم را برانگیخت و موجی از محکومیتها را در پی داشت.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی که با طرح ادعای اثبات نشده تقلب در انتخابات، امنیت روانی جامعه را چندین ماه برهم زده بودند، نهتنها از محکوم کردن این وقایع خودداری کردند، بلکه با صدور بیانیههایی مبهم، به تحریک بیشتر افکار عمومی دامن زدند. موسوی این حوادث را "حرکتی خودجوش" توصیف کرد و آشوبگران را ملتی خداجو دانست و مدعی شد که معترضان تنها به دنبال احقاق حقوق خود هستند. این مواضع به روشنی نشان داد که آنها حاضر به پذیرش مسئولیت خود در ایجاد بحران نیستند.
البته ناگفته نماند که مردم در پاسخ به هتک حرمت عاشورا، در ۹ دی ماه همان سال حماسهای بینظیر آفریدند و با حضور میلیونی خود در خیابانها، حمایت قاطع خود را از ولایت فقیه و نظام اسلامی اعلام کردند.
دولتهای غربی، بهویژه آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، از همان ابتدا در صف حامیان سران فتنه قرار گرفتند و با صدور بیانیههای مداخلهجویانه، تلاش کردند به آشوبها مشروعیت ببخشند.
دولت وقت آمریکا با انتشار بیانیهای از معترضان حمایت کرد و اقدامات نیروهای امنیتی ایران را به شدت محکوم کرد. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، به صراحت از "حرکت اعتراضی مردم ایران" تمجید کرد و آن را نشانهای از "اراده برای دموکراسی" نامید.
شبکههایی مانند بیبیسی فارسی، صدای آمریکا (VOA) و رادیو فردا با انتشار گزارشهای جهتدار، تصاویر گزینشی و تحلیلهای تحریکآمیز، سعی در ایجاد همبستگی بین معترضان داشتند. این رسانهها اغلب آشوبگران را "قهرمانان حقوق بشر" معرفی کرده و نیروهای نظام را به سرکوب خشونتآمیز متهم کردند
البته ناگفته نماند که در پی این حوادث، آمریکا و اتحادیه اروپا اقداماتی برای تشدید فشار بر ایران از طریق اعمال تحریمهای بیشتر انجام دادند. این تحریمها با هدف حمایت از فتنهگران و تضعیف نظام جمهوری اسلامی طراحی شده بود.
فتنه عاشورای ۱۳۸۸، نمونهای آشکار از طراحی دشمنان داخلی و خارجی برای تضعیف نظام اسلامی بود. اما ملت ایران با بصیرت و هوشیاری خود، نهتنها این توطئه را خنثی کردند، بلکه با خلق حماسه ۹ دی، به جهانیان نشان دادند که در دفاع از ارزشهای دینی و انقلابی خود از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد. این رویداد، الگویی ماندگار برای مقابله با فتنههای آینده است و همچنین عبرتی شد برای آن دسته از خواصی که بهدنبال بیثباتی در کشور بودند و جایگاه مردم را در معادلات سیاسی نادیده گرفتند.