
حمله نافرجام آمریکا به فردو/ چرا ائتلاف تلآویو و واشنگتن قادر به توقف برنامه هستهای ایران نیست؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ تنشهای پرشتاب در خاورمیانه بار دیگر با اقدامی جنجالی از سوی ایالات متحده آمریکا وارد مرحلهای حساس و مخاطرهآمیز شد. بامداد ۲۰ ژوئن، جنگندهها و پهپادهای آمریکایی با پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی از سوی برخی متحدان منطقهای، به تأسیسات حساس هستهای ایران، بهویژه سایت فوردو در استان قم، حمله کردند؛ اقدامی که بلافاصله با واکنشهای گسترده بینالمللی و ارزیابیهای متناقض رسانهای مواجه شد.
درحالیکه برخی جریانهای رسانهای غربی و چهرههای سیاسی نزدیک به کاخ سفید، این حمله را «ضربهای مرگبار» به برنامه هستهای جمهوری اسلامی توصیف کردند، اما شواهد میدانی، دادههای فنی، تصاویر ماهوارهای و اظهارات کارشناسان مستقل نشان میدهد که واقعیت، نهتنها متفاوت، بلکه تا حد زیادی برخلاف روایت غالب رسانهای در غرب است.
هشدارهای پیش از حمله: آمادگی و انتقال بهموقع
تحلیل تصاویر ماهوارهای شرکتهای متخصصی چون ماکسار، که توسط روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، نشان میدهد که روزها پیش از وقوع حمله، تحرکات غیرعادی و سازمانیافتهای در اطراف سایت هستهای فوردو مشاهده شده است. رفتوآمد مستمر کامیونها، جابهجایی تجهیزات و انتقال برخی سازههای کلیدی، این احتمال را تقویت میکند که ایران پیش از حمله، از تهدید آگاه بوده و موفق به تخلیه بخشی از تجهیزات حساس شده است.
این تحرکات، نشانهای از نفوذ اطلاعاتی قابلتوجه تهران در ساختار اطلاعاتی دشمن و همچنین سطح بالای آمادگی لجستیکی ایران در مواجهه با حملات پیشبینیشده است. این مسئله بهخودیخود موجب شد تا میزان خسارات فیزیکی به حداقل کاهش یابد.
روایتهای متناقض از میدان نبرد
با آغاز رسمی عملیات هوایی، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در پیامی توییتری از «موفقیت کامل عملیات» سخن گفت و اعلام کرد که آمریکا از بمبهای سنگرشکن با دقت بالا برای نفوذ به تأسیسات زیرزمینی استفاده کرده است. اما به فاصله کمتر از چند ساعت، یک مقام مسئول در استان قم ضمن رد این ادعا گفت:
«سایت فوردو آسیب جدی ندیده و هیچ اختلالی در فعالیتهای حیاتی آن ایجاد نشده است.»
در ادامه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد که در سایتهای مورد حمله، هیچگونه نشتی رادیواکتیو یا آثار تهدیدآمیز محیطی گزارش نشده است. این گزارش، برای بسیاری از ناظران بینالمللی، نقطه پایانی بر ادعاهای مبنی بر تخریب گسترده بود و نشان داد که سیستمهای ایمنی ایران همچنان در وضعیت عملیاتی و بدون آسیب باقی ماندهاند.
مطابق گزارشهایی از رسانههای معتبر مانند گاردین، هاآرتص و NBC News، بمباران آمریکا عمدتاً مناطق پیرامونی و ساختارهای سطحی سایت فوردو را هدف قرار داده و نشانهای از فروپاشی ساختارهای زیرزمینی دیده نمیشود.
پیش از حمله نیز تحلیلگران نظامی غربی در گفتوگو با واشنگتن پست اذعان کرده بودند که عمق جغرافیایی و معماری مهندسی فوردو بهگونهای طراحی شده که بمبهای سنگرشکن موجود در زرادخانه آمریکا، قادر به نفوذ کامل به آن نیستند. بنابراین از همان ابتدا نیز شکست در نفوذ عمیق، امری پیشبینیشده بود.
دیوید آلفرایت، از مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی، با تأکید بر همین موضوع میگوید:«ما هیچ نشانهای از تخریب غیرقابل بازگشت در فوردو نمیبینیم... تا زمانی که پناهگاههای زیرزمینی فعال باشند، ساعت هستهای ایران در سکوت میتپد.»
او همچنین افزود که آمریکا در این عملیات، از نسخههای پیشرفتهتر بمبهای MOP استفاده نکرده و احتمالاً اهداف عملیاتی، نه تخریب کامل، بلکه ارسال پیامی سیاسی و روانی به ایران و متحدانش بوده است.
ساختار انسانی، قلب تپنده برنامه هستهای
برنامه هستهای ایران، برخلاف تصور برخی ناظران غربی، صرفاً در سانتریفیوژها و بتنهای فشرده خلاصه نمیشود. هزاران دانشمند، فیزیکدان و متخصص فناوری هستهای طی دو دهه گذشته، ساختاری علمی و بومی را بنیان نهادهاند که آسیبناپذیرترین بخش این برنامه تلقی میشود.متیو بون، کارشناس هستهای از دانشگاه هاروارد، بر این موضوع تأکید کرده و هشدار میدهد:
«چنین حملاتی ممکن است ایران را به این نتیجه برساند که تنها راه بقای راهبردی، دستیابی به بازدارندگی هستهای است.این روند میتواند حتی موجب تسریع در روند تسلیحاتی شدن برنامه شود.»
این دیدگاه، از سوی برخی تحلیلگران منطقهای نیز مورد تأیید قرار گرفته است. به اعتقاد آنان، اقدام نظامی آمریکا نهتنها موجب توقف پیشرفت نشده، بلکه انگیزهای جدید برای بازطراحی برنامه در چارچوبی پنهانتر و مؤثرتر ایجاد کرده است.
بر اساس تحلیل منابع اسرائیلی – از جمله روزنامه «یسرائیل هیوم» – حمله اخیر، در بهترین حالت ممکن است برنامه ایران را «دو تا سه سال به عقب رانده باشد». اما همین گزارشها نیز تأکید دارند که ایران بهسرعت قادر به بازسازی است، چراکه:
زنجیره تأمین داخلی برای سانتریفیوژها و تجهیزات حساس ایجاد شده است.
چین و روسیه از شرکای اصلی فناوری و فنی ایران محسوب میشوند.
شبکههای پشتیبانی و لجستیکی غیررسمی، در شرایط تحریم، تجربهای چنددهساله دارند.
به بیان دیگر، تخریب زیرساختهای سطحی نهتنها مانعی اساسی ایجاد نکرده، بلکه باعث فعالسازی سریع ظرفیتهای پنهان کشور برای بازسازی شده است.
تهران در مسیر «ابهام راهبردی»
از نگاه ناظران سیاسی، حمله آمریکا بهاحتمال زیاد باعث خواهد شد که ایران مواضع پیشین خود در تعامل با آژانس و مذاکرات بینالمللی را مورد بازبینی قرار دهد. منابع نزدیک به دستگاه دیپلماسی ایران تأکید دارند که «حسن نیت» یکطرفه دیگر پاسخگو نیست و ادامه مسیر همکاری شفاف با آژانس، مشروط به رعایت کامل تعهدات بینالمللی از سوی همه طرفها خواهد بود.
تحلیلگران احتمال میدهند که ایران بهسوی الگویی از «ابهام راهبردی» حرکت کند؛ مدلی که نمونههای موفقی در شرق آسیا داشته و مانعی مؤثر در برابر تهدیدهای نظامی محسوب میشود.
با کنار هم قرار دادن دادهها، روایتها و تحلیلها، میتوان با قاطعیت گفت که حمله نظامی اخیر نه به «پایان برنامه هستهای ایران» انجامید و نه به فروپاشی ظرفیت راهبردی آن. آنچه رخ داد، تنها یک وقفه تاکتیکی بود که بهاحتمال زیاد، با شتاب بیشتر و در قالبی هوشمندتر ادامه خواهد یافت.
برنامهای که نه در سولهها، که در ذهن مهندسان، مراکز پژوهشی، دانشگاهها و آزمایشگاههای کشور زنده است، به این سادگی متوقف نخواهد شد. اگر حملهای بتواند یک تأسیسات را متزلزل کند، اما نمیتواند اراده یک ملت را برای دستیابی به استقلال علمی از بین ببرد.