آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۷۹۳۶۵
گزارش|

چرا اسرائیل هرگز هژمون خاورمیانه نخواهد شد؟

اسرائیل رویای تسلط بر خاورمیانه را دارد، اما موانع ژئوپلیتیکی و وابستگی به حمایت‌های خارجی مانع از دستیابی به هژمونی منطقه‌ای می‌شود.
چرا اسرائیل هرگز هژمون خاورمیانه نخواهد شد؟
علیرضا سهرابی نور

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، حمله اسرائیل به ایران در واقع بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر است که هدف آن نه تنها تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران بلکه ایجاد تغییرات بنیادین در ساختار قدرت‌های منطقه‌ای است. هدف اصلی اسرائیل از این حملات، دستیابی به یک هژمونی منطقه‌ای است که از طریق تضعیف کشور‌های مخالف خود و از جمله ایران، به تثبیت سلطه خود در خاورمیانه منجر شود. اسرائیل پس از حمله حماس در اکتبر ۲۰۲۳ و با هدف حذف تهدیدات منطقه‌ای، به راهبرد جنگی بی‌رحمانه‌ای دست زد که بر نابودی نیرو‌های مقاومت و هم‌پیمانان ایران، نظیر حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن، متمرکز بود. در کنار این اهداف، اسرائیل به‌طور خاص قصد دارد با حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران، نه تنها توان هسته‌ای ایران را متوقف کند، بلکه به شکستن ساختار قدرت ایران بپردازد تا در نهایت خود را به هژمونی بلامنازع منطقه‌ای برساند. در این راستا، اسرائیل می‌خواهد ایران را از معادلات منطقه‌ای حذف کرده و سلطه بی‌چون و چرا بر خاورمیانه را به‌دست آورد.

چرا اسرائیل نمی‌تواند هژمون منطقه‌ای شود؟

هژمون تعریف دارد؛ بدین معنا که باید به نحوی توازن تهدید و وحشت را برقرار کند که هیچ کشور یا جریانی توان و فکر به چالش کشیدن آن را نداشته باشد و به بیان صریح پذیرای قدرت تسلط او باشند؛ با وجود تلاش‌های مداوم اسرائیل برای تبدیل شدن به قدرت بلامنازع منطقه، شواهد موجود نشان می‌دهند که این رژیم با موانع اساسی در تحقق این هدف مواجه است. برای اینکه یک کشور بتواند به هژمونی منطقه‌ای دست یابد، باید از قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی کافی برخوردار باشد که به آن اجازه دهد بدون تهدید جدی از سوی کشور‌های همسایه یا گروه‌های منطقه‌ای، به طور مطلق بر آن منطقه تسلط یابد. اسرائیل، با جمعیتی کمتر از ده میلیون نفر و تنها ۷۵ درصد از جمعیت خود را یهودی تشکیل می‌دهد، در وضعیت بسیار ناپایداری برای رسیدن به این جایگاه قرار دارد.

اسرائیل علی‌رغم برخورداری از حمایت‌های بی‌دریغ ایالات متحده، که به‌طور رسمی متعهد به حفظ «برتری کیفی نظامی» اسرائیل در منطقه است، همچنان در موقعیت جغرافیایی و جمعیتی محدودی قرار دارد که امکان تسلط کامل بر منطقه‌ای وسیع با صد‌ها میلیون نفر از مسلمانان عرب و ایرانیان فارس‌زبان را از آن سلب می‌کند. اگرچه اسرائیل به‌شدت به تسلیحات پیشرفته و زرادخانه هسته‌ای خود متکی است، اما تسلط بر تمامی این منطقه برای اسرائیل بسیار بعید است. قدرت‌های بزرگ دیگر همچون ایران و ترکیه، با ارتش‌های منسجم و جمعیت‌های چندبرابری نسبت به اسرائیل، قادرند هزینه‌های سنگینی را بر این رژیم تحمیل کنند.

علاوه بر این، اسرائیل نمی‌تواند از تهدیدات جدی که از سوی گروه‌های مقاومتی مانند حزب‌الله لبنان و حماس ناشی می‌شود، غافل بماند. این جنبش ها    با وجود اینکه هرگز تهدیدی مستقیم برای موجودیت اسرائیل نبوده‌اند، اما توانسته‌اند به‌طور مؤثر توازن قدرت را در برابر اسرائیل تغییر دهند. این به وضوح نشان می‌دهد که اسرائیل نمی‌تواند در حال حاضر این گروه‌ها را از محاسبات راهبردی خود کنار بگذارد یا آنها را به‌راحتی به سلطه خود درآورد.

مقاومت مستمر ایران در برابر حملات اسرائیل نیز عامل دیگری است که ثابت می‌کند اسرائیل نمی‌تواند در مسیر هژمونی منطقه‌ای پیش برود. حتی در صورت شکست ایران در این جنگ‌ها، واکنش ایران نشان داد که این کشور هرگز حاضر به واگذاری منافع خود به اراده اسرائیل نخواهد بود. همین امر به‌طور واضح نشان می‌دهد که اسرائیل نمی‌تواند به هژمون منطقه‌ای تبدیل شود، چرا که برای رسیدن به این هدف، باید تهدیدات از سوی ایران و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای را کاملاً از بین ببرد که این امر در شرایط فعلی، با توجه به ویژگی‌های ایران و هم‌پیمانان آن، غیرممکن به نظر می‌رسد.

وابستگی به حمایت‌های خارجی و محدودیت‌های استراتژیک

یکی از مشکلات اساسی اسرائیل در مسیر تبدیل شدن به هژمون، وابستگی به حمایت‌های خارجی است. اسرائیل همواره به‌طور مستقیم و غیرمستقیم از ایالات متحده آمریکا پشتیبانی می‌کند، که این حمایت‌ها شامل تأمین تسلیحات پیشرفته، پشتیبانی دیپلماتیک و کمک‌های مالی می‌شود. این وابستگی باعث می‌شود که اسرائیل نتواند به‌طور مستقل در اتخاذ سیاست‌های خود تصمیم بگیرد و به همین دلیل نمی‌تواند به‌عنوان یک هژمون مستقل و بلامنازع عمل کند. اسرائیل برای حفظ موقعیت خود به کمک‌های خارجی به ویژه از آمریکا نیاز دارد و بدون این حمایت‌ها، دستیابی به اهداف بلندپروازانه‌اش در منطقه غیرممکن است.

این وابستگی نه تنها محدودیت‌های استراتژیک برای اسرائیل ایجاد می‌کند، بلکه از جایگاه هژمونی این رژیم می‌کاهد. اگرچه ایالات متحده برای سال‌ها از اسرائیل حمایت کرده، اما فشار‌های داخلی در ایالات متحده و کاهش موقعیت جهانی این کشور ممکن است در آینده نزدیک اسرائیل را با چالش‌هایی جدی در این حمایت مواجه سازد.

 

در نهایت، علی‌رغم تلاش‌های اسرائیل برای دستیابی به هژمونی منطقه‌ای و سلطه بر خاورمیانه، واقعیت‌های جغرافیایی، سیاسی و نظامی نشان می‌دهند که این هدف برای اسرائیل دست نیافتنی است. اسرائیل نمی‌تواند به‌عنوان یک هژمون بلامنازع در منطقه ظاهر شود، چرا که نه تنها با قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای همچون ایران و ترکیه درگیر است، بلکه وابستگی به حمایت‌های خارجی به‌ویژه ایالات متحده نیز مانع از این می‌شود که اسرائیل به‌طور مستقل در جغرافیای سیاسی خاورمیانه تسلط یابد. در این شرایط، اسرائیل باید به‌جای تکیه بر راهبرد‌های نظامی و تهاجمی، به دنبال راه‌حل‌های دیپلماتیک و سیاسی برای حل بحران‌ها و دستیابی به ثبات در منطقه باشد. در طول تاریخ نیز، قدرت‌های جاه‌طلبی چون فرانسه ناپلئونی، آلمان نازی و ژاپن امپراتوری توانستند برای مدتی بر منطقه خود مسلط شوند، اما سرانجام زیر ضرب ائتلاف‌های قدرتمندتر فروپاشیدند و رؤیای هژمونی را باختند. اسرائیل نیز اگرچه شاید سودای سلطه بر منطقه را در سر داشته باشد، اما هرگز نتوانسته عنصر کلیدی این مسیر را در خود پرورش دهد: «مدارا با همسایگان». برعکس، قدرت‌گیری روزافزون افراط‌گرایان مذهبی و راست‌گرایان تندرو در ساختار سیاسی اسرائیل، این کشور را از الگوی یک هژمون پایدار دورتر کرده است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار