نقد صریح رمان «پیشانیهای پینهبسته»، روایت تاریخی امام علی در قاب ادبیات داستانی

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رمان پیشانیهای پینهبسته که به زندگی امام علی (ع) و مواجهه ایشان با خوارج میپردازد، با ساختاری اپیزودیک و ترکیبی از تخیل و واقعیت، تلاش کرده است با بهرهگیری از قالب رمان، تصویری انسانی و مستند از یکی از حساسترین مقاطع تاریخ اسلام ارائه دهد. در حوزه هنری مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای جلسه، نویسنده ضمن بیان انگیزههای خود از نگارش اثر گفت: هدف من از نوشتن این کتاب، ادای دین به امام علی (ع) و دفاع از مظلومیت ایشان، پاسخ به شبهات تاریخی و تحریفات رایج، ارائه تصویری انسانی و اخلاقی از شخصیتهای تاریخی، جذب مخاطب جوان از طریق قالب رمان، تلاش برای روایت مستند با حفظ جذابیت داستانی بود.
کامران پارسینژاد با اشاره به ساختاراپیزودیک رمان افزود: برای اینکه بتوانم از زاویه دید شخصیتهای مختلف حقیقی وقایع را روایت کنم، ساختار اپیزودیک را برای کتاب پیشانیهای پینهبسته انتخاب کردم. این ساختار به من اجازه داد تا وقایع را از منظرهای مختلف بازگو کنم و مخاطب را با دنیای درونی شخصیتها آشنا سازم.
در ادامه جلسه، منتقدان به نقدهای ساختاری و محتوایی اثر پرداختند. یکی از مهمترین نقدها، نبود خط داستانی منسجم و قصهمحور در رمان بود. یکی از منتقدان گفت: رمان فاقد یک قهرمان مرکزی و خط داستانی کلاسیک است. اگر یک شخصیت خیالی بهعنوان راوی یا قهرمان اضافه میشد، میتوانست به جذابیت اثر کمک کند و مخاطب را درگیر کند.
نویسنده در پاسخ به این نقد اظهار داشت: من آگاهانه از شخصیتهای خیالی پرهیز کردم تا روایت مستند و وفادار به تاریخ داشته باشم. شاید این انتخاب باعث کاهش جذابیت داستانی شده باشد، اما هدفم انتقال مفاهیم دینی و تاریخی بود، نه صرفاً سرگرمی.
او در پاسخ چرا روایت از جنگ جمل آغاز شد و نه از نهروان بیان کرد:، چون جنگ جمل ریشه پیدایش خوارج بود. خواستم سیر تاریخی کامل و پیوستهای از وقایع منتهی به نهروان ارائه دهم، نه اینکه مستقیم به نقطه اوج برسم.
در بخش دیگری از جلسه، موضوع استفاده از تخیل در رمان تاریخی مطرح شد. برخی مخاطبان نسبت به عناصر تخیلی مانند «چشم برزخی مالک اشتر» ابراز تردید کردند.
پارسینژاد در پاسخ گفت: این بخش کاملاً تخیلی است و صرفاً برای فضاسازی داستانی استفاده شدهاست. در جاهایی که تاریخ سکوت کرده، نویسنده حق دارد تخیل کند، اما هرگز نباید با مستندات تاریخی تناقض داشته باشد.
او ادامه داد: رمان تاریخی نباید ۱۰۰٪ مستند باشد. تخیل در رمان مجاز است، بهشرط آنکه تحریف تاریخ صورت نگیرد. رمان تاریخی باید خلأهای تاریخ را با تخیل پر کند، نه با جعل.
برخی مخاطبان معتقد بودند، کتاب اطلاعات بسیار خوبی دارد، اما ارائه آن در قالب دیالوگهای طولانی باعث خستگی مخاطب میشود. بهتر بود بخشی از این اطلاعات در قالب روایت یا توصیف ارائه میشد.
نویسنده در توضیح این نکته گفت: من کاملاً به این مسئله واقف بودم. اما هدفم این بود که مخاطب با جزئیات تاریخی آشنا شود. شاید در بازنویسیهای بعدی بتوانم این مسئله را بهتر مدیریت کنم.
رمان «پیشانیهای پینهبسته» تلاشی ارزشمند در حوزه رمان تاریخی، مذهبی است که با هدف انتقال مفاهیم دینی و دفاع از شخصیت امام علی (ع) نگاشته شده. هرچند نقدهایی در زمینه ساختار روایی و میزان تخیل به این اثر وارد است، اما نویسنده با صداقت و شفافیت به آنها پاسخ داده و آمادگی خود را برای اصلاحات احتمالی اعلام کرد.
نشست نقد این کتاب نشان داد که ادبیات دینی و تاریخی همچنان ظرفیت بالایی برای گفتوگو، نقد و بازنگری دارد.