
بیخیالی خطرناک دولت پزشکیان در برابر ۹۹ سال حضور آمریکا در زنگزور

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، کریدور زنگزور، واژهای که شاید برای بسیاری از مردم تا چند ماه پیش بیمعنا بود، امروز به یکی از حساسترین پروندههای ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی و حتی امنیت ملی ایران بدل شده است. ماجرای آن ساده نیست: یک مسیر ترانزیتی که ارمنستان را به جمهوری خودمختار نخجوان وصل میکند، حالا طبق توافقی تازه، برای ۹۹ سال به مدیریت آمریکا سپرده میشود.
در ظاهر، این مسیر «راهی برای صلح» نام گرفته و رسانههای طرفدار آمریکا و متحدانش آن را پیروزی دیپلماسی میخوانند. اما وقتی از لایههای تبلیغاتی عبور میکنیم، با واقعیتی روبهرو میشویم که نهتنها مرزهای ژئوپلیتیک منطقه را تغییر میدهد، بلکه توازن قدرت در حیاط خلوت ایران را نیز جابهجا میکند.
از کاخ سفید تا زنگزور
۸ اوت، کاخ سفید میزبان دیداری تاریخی بود: دونالد ترامپ، نیکول پاشینیان (نخستوزیر ارمنستان) و الهام علیاف (رئیسجمهور آذربایجان) بر سر میز نشستند و «اعلامیه صلح» را امضا کردند. مهمترین بخش توافق، واگذاری مسیر ترانزیتی زنگزور به آمریکا برای مدت ۹۹ سال است؛ مسیری که از خاک ارمنستان عبور میکند و آذربایجان را به نخجوان متصل میسازد.
این پروژه «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بینالمللی» نام گرفت. ترامپ در مراسم امضا با افتخار گفت: «برای من افتخار بزرگی است.» علیاف و پاشینیان هم وعده دادند که نام او را برای نوبل صلح پیشنهاد کنند.
اما پشت این لبخندهای دیپلماتیک، تحولی در حال وقوع است که میتواند نقشه نفوذ قدرتها در قفقاز را برای یک قرن آینده دگرگون کند. آمریکا با این قرارداد، عملاً یک پایگاه اقتصادی ـ امنیتی در قلب مسیرهای ترانزیتی منطقه ایجاد میکند؛ چیزی که روسیه آن را تهدید مستقیم به حساب آورده و ایران هم باید آن را زنگ خطر بداند.
تاریخچه نزاع و نقش روسیه
برای درک ابعاد ماجرا باید به عقب برگردیم. ارمنستان و آذربایجان از اواخر دهه ۱۹۸۰ بر سر منطقه «قرهباغ کوهستانی» وارد جنگ شدند. این درگیری پس از فروپاشی شوروی ادامه یافت، و ارمنستان مناطق مورد مناقشه را تحت کنترل گرفت. جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰ همهچیز را تغییر داد؛ آذربایجان با کمک تسلیحات ترکیه و اسرائیل پیروز شد و مناطق اشغالی را بازپس گرفت.
در توافق آتشبس همان سال، مسیر ترانزیتی به نخجوان پیشبینی شده بود، اما تحت نظارت روسیه. بعدها هر دو طرف از نقش مسکو عقب نشستند. حالا آمریکا جایگزین روسیه شده، آن هم با قراردادی ۹۹ ساله.
این یعنی نفوذ روسیه در ارمنستان و آذربایجان در حال فروپاشی است و آمریکا عملاً دروازه جدیدی برای حضور بلندمدت خود باز کرده.
جزئیات قرارداد و مشوقهای آمریکا
واگذاری مسیر به آمریکا صرفاً یک موضوع فنی یا اقتصادی نیست. بر اساس توافق، ارمنستان این مسیر را به ایالات متحده اجاره میدهد و واشنگتن از طریق پیمانکاران آمریکایی، کنترل کامل آن را به دست میگیرد. در کنار آن، آمریکا بستهای از مشوقها را ارائه داده: قرارداد انرژی بین SOCAR آذربایجان و اکسونموبیل، حمایت از بخش فناوری پیشرفته در ارمنستان، و لغو تحریمهای همکاری نظامی با باکو.
اینها همه برای یک هدف است: قفل کردن جای پای آمریکا در قلب قفقاز جنوبی، در مرزهای ایران و ترکیه.
نگاه دولت پزشکیان سادهانگاری یا انکار خطر؟
اما آنچه این پرونده را برای ایران حساستر میکند، موضع دولت فعلی است. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در چند نوبت و در پاسخ به پرسش خبرنگاران، خطرات این کریدور را عملاً کوچک جلوه داده است.
پزشکیان در حیاط دولت به خبرنگار «تجارتنیوز» گفت: «مشکلی پیش نمیآید. این راه ما با ارمنستان برقرار است. به آمریکا ارتباطی ندارد.» در پاسخ به نگرانی درباره احتمال بستهشدن مسیر ایران پس از واگذاری به آمریکا هم گفت: «نمیتواند ببندد چون به ضرر خود ارمنستان هم هست.» چنین جملاتی، در حالی که تجربه تاریخ و شواهد میدانی خلاف آن را میگویند، بیش از حد خوشبینانه و حتی سادهلوحانه به نظر میرسد. پزشکیان حتی در دیدار دیگری، به نقل از وزیر خارجه (عراقچی) گفت که «تمام خواستههای ایران رعایت شده» و «آن چیزی نیست که در خبرها بزرگش کردهاند».
اما پرسش اینجاست: آیا صرف اطمینان شفاهی یک مقام ارمنستانی یا آمریکایی، برای نادیده گرفتن خطر حضور ۹۹ ساله آمریکا در مرزهای شمالی کافی است؟
تناقض آشکار با منافع ملی
واقعیت این است که ایران در سه دهه اخیر، هرگز با حضور مستقیم قدرتهای فرامنطقهای در قفقاز جنوبی موافق نبوده است. از مخالفت با پایگاههای ناتو در گرجستان گرفته تا هشدارهای پیدرپی درباره حضور ترکیه و اسرائیل در آذربایجان، همه یک خط قرمز مشترک را نشان میدهد: «عدم تغییر موازنه قوا به ضرر ایران.»
واگذاری مسیر زنگزور به آمریکا، دقیقاً خلاف این اصل است. حتی اگر مسیر فعلاً باز بماند، مدیریت و کنترل آن در دست واشنگتن است و هر زمان که اراده کند، میتواند با ابزارهای اقتصادی، امنیتی و حقوقی، عبور و مرور را محدود یا مشروط کند.
این یعنی مسیر حیاتی ایران به اروپا و قفقاز، گروگان تصمیمات واشنگتن خواهد بود.
غفلت از تجربههای گذشته
موضع دولت پزشکیان، بیتوجهی آشکار به تجربههای مشابه است. از تحریمهای ناگهانی آمریکا علیه ایران در دوره اوباما گرفته تا فشار حداکثری دولت ترامپ، هر بار که واشنگتن اهرم اقتصادی یا لجستیکی در اختیار داشته، آن را علیه ایران به کار گرفته است.
چطور میتوان باور کرد که این بار، آن هم با قراردادی ۹۹ ساله، آمریکا از این اهرم استفاده نخواهد کرد؟
خطر برای امنیت و سیاست خارجی ایران
حضور دائمی آمریکا در زنگزور نهتنها یک مسئله اقتصادی، بلکه یک چالش امنیتی است. این مسیر در نزدیکی استان سیونیک ارمنستان واقع شده که هممرز با ایران است. به زبان ساده، واشنگتن از این نقطه میتواند:
-
جریان تجارت منطقه را کنترل و حتی مختل کند.
-
مسیرهای جایگزین برای دور زدن ایران ایجاد کند.
-
با حضور امنیتی، به جمعآوری اطلاعات از مرزهای ایران بپردازد.
-
از این مسیر بهعنوان اهرمی در مذاکرات آینده با تهران استفاده کند.
در چنین شرایطی، بیتفاوتی یا کماهمیت جلوهدادن ماجرا، چیزی جز غفلت از منافع ملی نیست.
نیاز به موضع فعال، نه واکنش منفعلانه
دولت پزشکیان، به جای دلخوشکردن به اطمینانهای لفظی و ابهامگویی دیپلماتیک، باید به شکل شفاف موضع بگیرد و استراتژی مقابله با پیامدهای این قرارداد را ارائه کند.
مواضع فعلی، تصویری از یک دولت منفعل را نشان میدهد که یا خطر را درک نکرده، یا به دلایلی ترجیح میدهد آن را نادیده بگیرد. در هر دو حالت، هزینه این بیتوجهی میتواند در سالهای آینده بسیار سنگین باشد.
۹۹ سال، مدت کمی نیست؛ این یک بازه زمانی معادل با عمر چند نسل است. هر تصمیمی که امروز گرفته شود، اثراتش تا پایان قرن ادامه خواهد داشت. ایران نمیتواند و نباید با این سادگی از کنار چنین تحولی بگذرد.