آخرین اخبار:
کد خبر:۱۳۱۰۳۳

مشروح مناظره الله کرم و زیباکلام در دانشگاه قزوین

دیروز دانشگاه قزوین دیروز شاهد مناظره ای بین حسین الله کرم و صادق زیباکلام با موضوع «اصلاحات، اصولگرایی و افق پیش رو» بود که بحث های داغی در آن مطرح شد.

به گزارش خبرنگار «خبرگزاري دانشجو» از قزوين، مناظره صادق زیباکلام و حسین الله کرم از اساتید دانشگاه با موضوع «اصلاحات، اصولگرایی و افق پیش رو» دیروز به همت انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه علوم پزشکی قزوین در این دانشگاه برگزار شد.

 

صادق زیباکلام در این مراسم که با پخش کلیپی از مناظره کنندگان آغاز شد، گفت: مناظره با الله کرم بسیار سخت است؛ زیرا وی دو وجه دارد؛ یکی چهره سیاسی و دیگری بخش رزمندگی در دفاع مقدس است؛ در واقع الله کرم يك شهید زنده است.

 

وی مناظره در محیط دانشگاهی را دردسري برای مسئولان دانشگاهی دانست و از چالش های قبل و بعد از برگزاری مناظره انتقاد کرد.

 

الله کرم نیز بیان داشت: از ابتدای انقلاب تا کنون همواره با دو جناح اصولگرایی و غیر اصولگرایی در ایران مواجه بوده ایم؛ شاید کسانی بخواهند جریان غیر اصولگرایی را اصلاح طلب بنامند، ولی از دیدگاه من چیزی به نام اصلاح طلب خارج از اصولگرایی وجود ندارد و اصلاح طلبی و اصولگرایی درون یکدیگر هستند.

 

وی شاخصه های اصولگرایی را عدالتخواهی، استکبارستیزی (مقابله با سلطه گری آمریکا و اشغالگری رژیم صهیونیستی)، ولایتمداری که امروزه به عنوان مکتب امام مطرح است و مستضعف گرایی عنوان کرد و افزود: دو گرایش از گذشته در اصولگرایی وجود داشته و هر دو گرایش بر اساس کارآمد سازی نظام اسلامی به دو بخش تقسیم شده است؛ جریان اول بر اساس توده گرایی و عدالتخواهی است که معتقدند این جریان می تواند سینرژی اجتماعی ایجاد کرده و حرکت را بسرعت به سمت ایجاد عدالت در وجه فضای سیاسی و اقتصادی پیش ببرد و جریان دیگر با مولفه سرمایه داری بر این باورند که اگر امکانات در اختیار نخبگان کشور قرار گیرد و نخبگان، کشور را پیش ببرند، جامعه را هم به سوی پیشرفت سوق خواهند داد.

 

الله کرم در رابطه با دیدگاه غیر اصولگرایی اظهار داشت: این جریان سه محور عمده دارد که عبارت از محور پذیرش بازار آزاد اقتصادی، تنش زدایی سیاست خارجی و دموکراتیزه کردن حکومت در داخل کشور است.

 

وی با ریشه یابی جریان اصولگرایی و غیر اصولگرایی در داخل کشور، مشروعیت را محل اختلاف دو جریان اصولگرا و غیر اصولگرا دانست و افزود: دو نوع برداشت از مشروعیت نظام سیاسی وجود دارد که برداشت اول، دیدگاه جامعه شناختی است و به مارکس وبر ارتباط پیدا می کند؛ وبر مشروعیت سیاسی را سنتی، کاریزماتیک، عقلانی و قانونی می شناسد و این دیدگاه توسط بشیریه و حجاریان در کشور ما مطرح شده است.

 

الله كرم با توصیف مشروعیت سیاسی از دیدگاه وبر اظهار داشت: وبر می گوید؛ «مشروعیت سیاسی از دیدگاه جامعه شناختی یعنی هر آنچه که مردم به آن باور دارند» که اگر این تفکر را بپذیریم باید تمام حکومت های فاشیستی و هیتلری را هم بپذیریم؛ زیرا هیتلر هم با آرای مردم و پذیرش مردم حکومت می کرد و مردم هم او را باور داشتند، حتی زمانی که سیاست های پلیدش را اجرا می کرد، مردم به مقابله با او برنخاستند.

 

وی در این دیدگاه، حکومت معاویه را هم مشروع دانسته و حکومت حضرت نوح را غیرمشروع عنوان كرده که نشانه غلط بودن این نوع تفکر است.

 

الله كرم دیدگاه مخالف تفکر بشیریه و حجاریان را دیدگاه فلسفه سیاسی و اخلاقی نامید و در توصیف این دیدگاه اظهار داشت: در این دیدگاه حکومت یا مشروع است و یا غیر مشروع و در صدد درصد بندی آن بر اساس آرای مردم نیست؛ ملاک، معیارهایی اخلاقی و حسن و قبح ذاتی افعال است که حکومت بر اساس آن مشروعیت مي یابد و رای مردم در کارآمدی نظام تاثیرگذار است؛ این دیدگاه منکر حکومت هاي فاشیستی مانند حکومت هیتلر است.

 

وی در ادامه تصریح کرد: در موضوع نگاه جامعه شناختی جریان موسوم به اصلاح طلب، نوعی تجدیدنظرطلبی و پذیرش دیدگاه های ظالمانه وجود دارد، اما در دیدگاه فلسفه سیاسی و اخلاقی این نگاه جایی ندارد.

 

صادق زیباکلام در این مناظره اظهار داشت: تفکر چپ و راست بعد از انقلاب در ایران کاربردی ندارد؛ زیرا همه مردم ایران موحد، خداپرست، پیرو خط امام و ولایت پذیرند.

 

وی در رابطه با اصولگرایی تصریح کرد: اصولگرایی به عنوان معنی رایج آن در کشور، از انتخابات تیر 84 به وجود آمد و قبل از آن محافظه کاران و مکتبی ها بر سر کار بودند كه اصولگرایی هم همان دیدگاه با نام جدید است؛ این محافظه کاران خواستار حفظ وضعیت کنونی بوده و مخالف هر گونه تغییر و تحول اصلاح طلبانه هستند.

 

زیباکلام مهمترین ویژگی اصولگرایان را نگران بودن آنها برای حفظ قدرت دانست و افزود: اصولگرایان نمی خواهند قدرت را با هیچ گروه و حزبی تقسیم کنند.

 

وی شاخصه های اصولگرایی بیان شده توسط الله کرم را متعلق به جریان چپ دهه 60 مانند حزب جمهوری اسلامی و سردمدارانشان مانند میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی عنوان كرد و این افراد را در آن دوران، ذوب در ولایت، آمریکاستیز و حامی مستضعفین و ضد سرمایه داری دانست.

 

زیباکلام جریان مقابل جناح چپ دهه 60 را گروه های خواهان آزادی مطبوعات، آزادی بیان، آزادی اندیشه و حاکمیت قانون مانند جبهه ملی، نهضت آزادی و ملی مذهبی دانست و خاطرنشان کرد: امروز به ملی مذهبی ها و نهضت آزادی ها اصلاح طلب می گویند و درد اصلاح طلبان همان درد ملی مذهبی ها است که خواهان آزادی زندانیان سیاسی، آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات و حاکمیت قانون هستند.

 

وی با اشاره به کشورهای همسایه ایران مانند ترکیه و پاکستان تصریح کرد: در همه جوامع محافظه کاراني که بر سر قدرت هستند و جریان مخالفشان که این جریانات را به چالش می کشند، وجود دارند.

 

الله کرم در ادامه مناظره با اشاره به ایدئولوژی های مطرح از جانب سروش، بشيریه، حجاریان و مشایی اظهار داشت: دیدگاه های این افراد در قالب جریان غیر اصولگرایانه و تجدیدنظرطلبانه می گنجد و مشایی ها جزو جریان اصولگرا محسوب نمی شوند.

 

وی با بیان این مطلب که سروش دین را بلاموضوع می داند، تصریح کرد: این دسته، ایدئولوژی را ابزاری در دست طبقه حاکم برای پیشبرد منافع خود و وسیله ای برای تقلیل روش های روانی جوامع می دانند؛ در مقابل این تفاسیر، تفسیر دیگری به نام تفسیر معرفت شناسانه وجود دارد که کامل است و ایدئولوژی را ابزاری برای رسیدن به حقیقت می داند و دیدگاه سروش را به نقد می کشد.

 

الله کرم با اشاره به طرح جدایی دین از سیاست که توسط سروش مطرح می شود، تصریح کرد: این دیدگاه در چارچوب افکار افرادی مانند کوپر مي گنجد که شکستشان را چشیده اند.

 

وی در ادامه با به چالش کشیدن افکار کپی شده بشیریه خاطرنشان کرد: ما در موج چهارم از نوع پست مدرن در منطقه هستیم که همان بازگشت به دین است و این مخالف دیدگاه های بشیریه است؛ حجاریان هم که سلطانیزم را ابراز می کند، برگرفته از کتاب اقتصاد و جامعه مارکس وبر است که آن هم می تواند به دوران پیش از انقلاب اسلامی دلالت داشته باشد.

 

الله كرم در رابطه با جریان انحرافی مشایی تصریح کرد: مشایی هم جزو جریان های غیر اصولگرا است که معتقد به ظهور صغری بوده و نیازي به اطاعت از ولی فقیه نمی بينند و در پاسخ به اینکه چرا 11 روز خانه نشین شدید و به امر ولی فقیه تمکین نکردید، می گویند در حضور امام زمان ما موظف به تمکین از ایشان هستیم؛ این دیدگاه ریشه اش به دیدگاه های شریعتی باز می گردد که ولایت سیاسی امام زمان را قبول نداشته و در نامه به پدرش می گوید اسلام آدمی اسلام آخوندها نیست؛ به اين ترتيب شريعتي همان طرح اسلام آریایی را مطرح می کند كه امروز جریان انحرافی و مکتب ایرانی مشایی در همین قالب قرار می گیرد؛ اینها به دنبال حذف ولایت فقیه از جامعه هستند.

 

وی جریان غیر اصولگرا را که به دنبال حذف ولایت فقیه و حذف حکومت دینی و الهی از جامعه هستند، منشا افکار بشیریه، حجاریان، سروش و مشایی دانست و اظهار داشت: کسانی که در سال 84 و 88 به احمدی نژاد رای دادند، به هیچ وجه به دنبال حذف ولایت فقیه نبوده و نیستند و اعتقادی هم به ظهور صغری ندارند.

 

در ادامه این مناظره زیباکلام، الله کرم را مشابه استالین خواند که جریان های غیر همسو را مخالف خود می داند و تصریح کرد: مطالب عنوان شده توسط الله کرم در رابطه با مشایی، مطالب جدیدی نیست و در این 32 سال طیف فکری وي هر گاه در صدد تخریب شخص و گروهی برآمده اند، همین تهمت ها و برچسب اسلام آمریکایی را به او زده اند.

 

وی با اشاره به مخالفت خویش با احمدی نژاد در طول شش سال تصریح کرد: باید در رابطه با مسئله مشایی با آزادی بیان روبرو شد و من معترض به خفه کردن صدای مردم هستم؛ نکته جالب این است که در این دوران جریان الله کرم سعی در القای تفکر ارتباط جریان انحرافی و جریان فتنه دارند و کسانی که تا دیروز اگر کسی می گفت بالای چشم احمدی نژاد ابرو است، تکه و پاره اش می کردند امروز جلودار مبارزه با احمدی نژاد شده و او را به جريان انحرافی نسبت می دهند.

 

زیباکلام در ادامه تصریح کرد: جریانی را که با زیرپیراهنی، دمپایی و لباس زندان به تلویزیون کشانده و به اسم خائن، توطئه گر و عامل آمریکا در انتخابات سال 88 محاکمه کردند، امروز از جانب طیف الله کرم با جریان انحراف مرتبط شده است.

 

وی افزود: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که اساسا مخالف و مخالفت، انتقاد و منتقد بودن حق حیات سیاسی ندارد و با عنوان اینکه جریان فتنه است سرکوبش می کنند و یا به جرم جریان انحرافی بودن، ضد ولایت فقیه بودن و یا آمریکایی بودن آن را سر می برند تا نیست شود.

 

زيباكلام با بیان این مطلب که عید نوروز را قبول ندارم و تنها اعیاد قربان و فطر از نظر من عید محسوب می شود، خاطرنشان کرد: کسانی که تا دیروز از احمدی نژاد حمایت می کردند باید امروز به مردم پاسخ بدهند که دلیل این حمایت چه بوده است؛ ما باید به وضعیتی برسیم که تحمل منتقد را در نظام سیاسی داشته باشیم.

 

وی در ادامه با بازگشت به بحث نظام سیاسی کشورهای همسایه ایران اظهار داشت: در کشورهای همسایه، دولت به منتقدان برچسب منحرف نمی زند و به مردم کشورشان فتنه گر و آمریکایی نمی گوید و به ابراز عقاید به چشم خطر برای منافع ملی نمی نگرد، ولی در ایران هر جریانی را که مخالف باشد با برچسب زدن های تکراری از دایره قدرت خارج می کنند.

 

زیباکلام با اشاره به توزیع مستند «ظهور بسيار نزدیک است»، اظهار داشت: بهمن سال 89 که این فیلم انتشار یافت، با موضع گیری شدید آیت الله سیستانی در نجف روبرو شد، اما هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی در صدد تکذیب این فیلم گامی برنداشتند و بعد از دعواهای سیاسی این برخورد را انجام دادند.

 

وی همچنین برخی از نظرات احمدی نژاد در رابطه با امام زمان(عج) را خنده دار توصیف کرد و خطاب به مسئولان گفت: چرا زمانی که احمدی نژاد از هاله نور و پول امام زمان بر سر سفره ها صحبت می کرد به مقابله نپرداختید و امروز که قدرتتان در خطر است، وي را متهم می کنید.

 

در ادامه این مناظره حسین الله کرم گفت: در دنیای امروز که همه اقشار به اطلاعات و اخبار دسترسی دارند نمی توان بی پایه صحبت کرد كه آقای زیباکلام بدون پایه و اساس بحث می کند؛ در محیط دانشگاهی باید به مبانی افکار علم سیاست پرداخت نه شعار و سوت و کف، بنابراين بايد با دیدگاه تئوریک به قضایا پرداخت.

 

وی با اشاره به دهه 70 اسپانیا و حکومت فرانکو به عنوان یک چهره کاریزماتیک تصریح کرد: بعد از این حاکم عده ای حکومت این کشور را دموکراتیزه کردند که جریان اصلاحات و مشایی هم امروز در ایران در همین چارچوب قدم بر می دارد.

 

الله كرم با یادآوری حوادث تیر 76 خاطرنشان کرد: خاتمی انتظار داشت با هدف قرار دادن و تضعیف رهبری به عنوان چهره کاریزماتیک جمهوری اسلامی، اپوزيسیون تشکیل، و دموکراتيزیسیون را انجام داده و بر سر قدرت بیاید، اما در دوران فتنه حرکتشان را بر اساس جا به جایی انجام دادند تا بتوانند بر مبنای انتخابات آزاد، در انتخابات شرکت و نیروها را به سوی اردوکشی خیابانی کشانده و قدرت را در دست بگیرند؛ این فتنه گران مجرمند؛ زیرا هشت ماه اوضاع کشور را مختل کردند.

 

وی با بیان این مطلب که جریان انحرافی همان جریان تجدیدنظرطلبانه است، در رابطه با چارچوب ساختاری آینده اصولگرایان اظهار داشت: در آینده سه جریان عدالتخواه به رهبری احمدی نژاد، جریان اصولگرای سنتی به رهبری عسگراولادی و لاریجانی و اصولگرای اصلاح طلب به رهبری قالیباف شکل خواهند يافت که همه را به دنبال خود می کشند.

 

در ادامه مناظره زیباکلام با طرح این سوال که جامعه ایران به چه سمتی می رود، تصریح کرد: بعد از انتخابات سال 88 جریان تاثیرگذار نداریم؛ زیرا رهبران سیاسی اصلاح طلب در زندان و حصر هستند و یا با آزادی های مشروط در جامعه زندگی می کنند؛ آنها عملا تار و مار شده اند و قدرت اجرایی ندارند تا در انتخابات شرکت کنند و در انتخابات مجلس هم شورای نگهبان تمامی چهره های اصلاح طلب را رد صلاحیت خواهد کرد و جریان اصولگرا یکه تاز صحنه خواهد بود.

 

وی با اشاره به راهکارهای پیشنهادی خود در شرایط سیاسی موجود برای اصلاح طلبان بیان داشت: دعوای امروز مشایی و احمدی نژاد با دیگر مسئولان و اصولگرایان بر سر قدرت است و هر دو گروه می خواهند مجلس را تصاحب کنند؛ این دو گروه هیچ کدام برایشان انتخابات آزاد، آزادی بیان و آزادی مطبوعات مهم نیست؛ مانند شورای نگهبان که سلامت انتخابات برایش اهمیت ندارد، ولی نمی توان حکم کلی برای اصولگرایان صادر کرد؛ عده ای هستند که بهتر از بقیه اند و اصلاح طلبان برای نزدیک شدن به خواسته های دموکراتیک باید به این عده قلیل رای دهند.

 

زيباكلام با بیان این مطلب که ایران از نظر دموكراسی 100 سال از ترکیه و 500 سال از هند عقب مانده تر است، تصریح کرد: نمی توان یک شبه دموکراسی را بدست آورد.

 

وی در خاتمه افزود: اصولگرایان خیال می کنند که اصلاح طلبان را نیست و نابود کرده اند، ولی متوجه این مطلب نیستند که چه شد 20 میلیون نفر دوم خرداد سال 76 به پای صندوق های رای رفته و به خاتمی رای دادند، بنابراين آن نیرویی که مردم را برای اولین بار به پای صندوق های رای کشاند دوباره عرض  اندام می کند؛ اصلاح طلبان بال و پرشان و عواملشان را از دست داده اند اما این نیروی بالقوه را هنوز در اختیار دارند و با توجه به تحولات دوم خرداد 76 تا دوم خرداد 90، این نیرو افزایش یافته و اگر شرایطی آزاد پیش بیاید خیلی بیشتر از 20 میلیون در انتخابات شرکت کرده و به تفکر اصلاح طلبی رای می دهند و این یقین را از تحولات کشورهای منطقه دریافته ام.

 

سوال مجری برنامه از الله کرم: اگر آزادی داریم چرا اعتراض ما را فتنه می دانید و اعتراض مردم دیگر کشورها را بیداری نامیده و در صدا و سیما پوشش می دهید؟

 

الله كرم: همه می دانند که بیش از 96 درصد رسانه های جهان در دست صهیونیست ها است، پس اخبار ما را با عناد پوشش می دهند. صدا و سیمای ما هم مانند صهیونیست ها در مورد بیداری های اسلامی عمل می کند؛ آنها بحرین را فراموش کرده اند و ما سوریه را. زیرا پایگاه پنجم نیروهای آمریکا در بحرین است و این یعنی منافع آمریکا و اسرائیل در خطر است و یا به نام دفاع از حقوق بشر وارد لیبی می شوند، اما در بحرین ادعای حقوق بشری ندارند و در سوریه، اردن و اسرائیل دخالت جدی در آشوب ها دارند که این ترفند دشمن برای جلوگیری از بیداری های اسلامی است که می خواهند این حرکت ها را به سمت ایران یا سوریه سوق دهند؛ مانند 25 بهمن سال گذشته صدا و سیما كه اخبار را به درستی بر اساس دخالت های اردن و اسرائیل پوشش می دهد.

 

مجری برنامه: در انتخابات 88 آیا معتقد به ارتباط موسوی با آمریکا هستید؟

 

الله كرم: خیر، اگر بگوییم کروبی و موسوی با آمریکا و صهیونیسم ارتباط داشتند، آبرو و حیثیت انقلاب را با دست خود نابود می کنیم، چرا كه اعتبار رژیم شاه با آنچه که کرده و نکرده بود بعد از انقلاب نابود شد، ولی کسانی که مدعی ارتباط موسوی و کروبی با آمریکا و اسرائیل هستند، در زمان حیات جمهوری اسلامی تیشه به ریشه انقلاب و اصالت آن می زنند. در سال 56 و 57 هم رهبران انقلاب با bbc و voa و سایر رسانه های خارجی مصاحبه می کردند و شاه هم معتقد بود این رسانه ها علیه او کار می کنند. سران رژیم شاه نيز با تمام وجود معتقد بودند که انگلیس و آمریکا قصد براندازی آنها را دارند. رادیو bbc در دوران انقلاب صدها برابر موثرتر از امروز بود، زیرا امروز اینترنت هم بیشتر مخاطبان را به خود اختصاص داده است و ماهواره و دیگر رادیوها هم هستند که در سال 56 نبود و تمام اخبار انقلاب را اين راديو مي گفت و مردم را آگاه می کرد.

 

مجری برنامه: فرمان امام مبني بر دخالت نکردن بسیج و سپاه در انتخابات و سلطه سپاه بر مخابرات و دیگر نهادها را چگونه پاسخ می دهید؟

 

الله كرم: آمريكايي ها خواهان اجراي طرحي در ايران هستند كه در آن قدرت سپاه و حزب الله را كاهش دهند، زيرا اين نيرو با سياست هاي امپرياليزمي آنها مقابله مي كند؛ طرح سپاه اين است كه اين سد را حفظ كرده و در اقتصاد و سياست، نيروها را به اين درجه برساند تا در مقابل دشمن محكم بايستند، چرا كه آمريكايي ها در افغانستان كاري كردند كه بسياري از نيروهاي مقاومت از مبارزه با امپرياليزم خارج شدند.

 

مجری برنامه: چرا احمدي ن‍ژاد دست از حمايت مشايي بر نمي دارد؟

 

الله كرم: با توجه به سخنراني 14 خرداد مقام معظم رهبري مبني بر اينكه حضرت امام با بزرگواري خود اشتباهات افراد را مي پذيرفت و اين مي تواند گوشزدي باشد براي كساني كه با شعارهاي اصولگرايانه وارد مي شوند ولي اين شعارها را تغيير مي دهند، مي بينيم كه بعد از اين مشايي در كنار احمدي نژاد قرار نمي گيرد؛ اين موضوع را بايد با عمق بيشتري نگريست كه ديدگاه مشايي تا حدودي مورد قبول احمدي نژاد است و نه به طور كامل.

 

مجری برنامه: آيا زير پا گذاشتن ارزش هاي اسلامي به خاطر پيشرفت صحيح است؟

 

زيباكلام: خواست من گوهره و جوهره انقلاب است؛ آن دوران كه امام در پاريس بودند و خبرنگاران براي مصاحبه مي آمدند و مي پرسيدند نظام جمهوري اسلامي چگونه خواهد بود و امام در پاسخ مي گفتند؛ «جمهوري اسلامي ما متفاوت است و آزادي انديشه خواهد بود» ولي اين امر امروز در كشورهاي تركيه و مالزي اسلام بيشتر از ايران رعايت مي شود و اينكه در جمهوري اسلامي با زور حجاب را تحميل مي كنند نتيجه عكس مي دهد.

 

مجری برنامه: ديدار خاتمي با شيمون پرز، نخست وزير رژيم صهيونيستي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

 

زيباكلام: اي كاش خاتمي اين شهامت را داشت و جسارت مي كرد تا اين ديدار را انجام دهد و لياقت خودش را اثبات مي كرد كه هم به نفع كشور بود و هم به نفع اصلاحات، ولي او در سازمان ملل هم براي فرار از رئيس جمهور آمريكا به توالت رفت، اما احمدي نژاد آن قدر دل و جرات دارد كه از اين گفت و گوها فرار نكند.

 

مجری برنامه: آيا شما هنوز هم طرفدار ميرحسين موسوي هستيد؟

 

زيباكلام: من طرفداري اسمي از هيچ كس نمي كنم؛ زيرا عملكرد دهه 60 رهبران اصلاح طلب در مورد آزادي بسيار بدتر از اصولگرايان بوده است؛ نسل راديكال چپ پخته تر و آگاه تر شده كه مهمتر از استكبارستيزي، مبارزه براي آزادي، جامعه مدني و آزادي انديشه است و اين موسوي در دهه 80 آگاه شده است.

 

مجری برنامه: ولايت فقيه در جمهوري اسلامي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

 

زيباكلام: در زمان رياست جمهوري مقام معظم رهبري، جناح راست مجلس و رئيس جمهور وقت با نخست وزيري موسوي مخالف بودند و اختلاف بين جناح چپ و راست در آن دوران به اوج خود رسيد كه با پا در مياني رفسنجاني، امام دستور به باقي ماندن دولت دادند و خواستند وي نخست وزير باقي بماند كه با وجود اين موضوع جمعي از جمله مرحوم آذري قمي راي منفي به نخست وزيري موسوي دادند و هيچ كس هم به آنها برچسب ضد ولايت فقيه و آمريكايي نزد و بعدها كه مورد نقد قرار گرفتند، اظهار داشتند كه نظرات امام به دو نوع مولوي و ارشادي تقسيم مي شود كه اين موضوع مطروحه از جانب اين گروه جاي بررسي دارد.

 

در دوران انقلاب كه امام در پاريس بودند روزي اين بحث در نوفل لوشاتو مطرح شد كه قانون اساسي جمهوري اسلامي چگونه تدوين شود؛ بعد از ورود امام به ايران كه بحث قانون اساسي جديتر مطرح، و قانون اساسي براي تاييد امام به نزد ايشان برده شد، چند نكته توسط ايشان اصلاح شد كه عبارت بودند از اينكه رئيس جمهور بايد شيعه باشد و چند نكته ديگر، امام مي گويند اين قانون را به نظر ديگران هم برسانيد و سپس مي فرمايند اين قانون را به رفراندوم بگذاريد، اما دولت موقت طرح تشكيل مجلس موسسان را مي دهد كه قابل اجرا نبود و در نهايت امام با مشورت اطرافيان دستور تشكيل مجلس خبرگان را مي دهند و قانون اساسي را به مجلس خبرگان مي برند كه حرفي از ولايت فقيه در آن نبود و در قانون اساسي كه امام و مراجع آن را تعيين كردند نيز حرفي از ولايت فقيه زده نشده بود.

 

مجري برنامه: يك حكومت هم بايد مقبوليت داشته باشد و هم مشروعيت و تفكيك مقبوليت از مشروعيت همان خوارج است، پس چرا الله كرم خوارج را قبول ندارند؟

 

زيباكلام: مشروعيت نظام اگر فقط بر پايه راي مردم باشد، نسبي است و امكان وجود ارزش هاي پايدار را در جامعه از بين مي برد و اصولگرايان در مقابل توده گرايان قرار مي گيرد و هيچ كس در جامعه ما خوارج را نمي پذيرد، الا اصلاح طلبان؛ زيرا اينان معتقد بودند كه كانديداي حكومتي بايد هيچ گونه مشخصه اي نداشته باشد./انتهاي پيام/

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار