در زندگي خصوصي شخصيت اصلي فيلم يك روزنامهنگار اصلاحطلب است كه با قرار گرفتن در يك موقعيت وسوسهانگيز اخلاقي خاص دچار انحطاط و انحرافي فكري و عملي در حوزه اخلاقي – اجتماعي ميشود
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»؛ فيلم سينمايي «زندگي خصوصي» به كارگرداني حسين فرحبخش يكي از انتخابهاي اكران نوروزي سينماي كشور است انتخابي كه شايد بتوان آن را چالش برانگيزترينها دانست فيلمي كه در بستر يك روايت اجتماعي حكايتگر انحراف سياسي و اخلاقي كاراكتر اصلياش به قدري كه يكي از روزنامه نگاران اصلاحطلب را با خود به همراه دارد به تصوير مي كشد.
زندگي خصوصي را ميتوان يكي از نمونههاي قابل تامل در حوزه سينماي سياسي دانست كه به نظر ميرسد چه در ايدهپردازي و چه در ساختار و اجرا از يك روند دو پهلو و بدون رهيافتهاي متعين و مشخص پيروي ميكند اين اتفاق در مورد زندگي خصوصي به نحوه قابل توجهي رخ داده به شكلي كه فيلم در روايت اصلي و محوري خود گوياي آسيبشناسي يك كاراكتر معروف سياسي است كه نشانهگذاريهايي از طيف اصلاحطلب در او ديده ميشود اما از طرف ديگر همين پرداخت محوري در ادامه داستان به گونهاي پيش ميرود كه مخاطب با موقعيتي رياكارانه و چند وجهي از سوي فيلم و فيلمساز و نه البته كاراكتر اصلي و مابهازاي واقعياش، روبهرو ميشود.
در زندگي خصوصي شخصيت اصلي فيلم يك روزنامهنگار اصلاحطلب است كه با قرار گرفتن در يك موقعيت وسوسهانگيز اخلاقي خاص دچار انحطاط و انحرافي فكري و عملي در حوزه اخلاقي – اجتماعي ميشود ضمن آنكه اين روزنامهنگار اصلاحطلب سابقهاي در گذشته خود دارد كه او را در طيف نيروهاي به اصلاح گروه فشار قرار ميدهد با رفتارهاي افراطي و زننده كه از او شمايلي دژخيمانه به تصوير ميكشد.
اين نيروي افراطي سابق كه اينك تبديل به يك اصلاحطلب روشنفكر شده به نحوي شخصيت محوري داستاني فيلم زندگي خصوصي ميشود و روايت زندگي او موقعيتي ميشود براي اشارهها، كنايهها و نشانهگذاريهاي سياسي فيلم.
اما نكتهاي كه در تمام مدت فيلم جلبنظر ميكند همين حكايت دوپهلو و مضمون مردد، مشكوك و شبهه برانگيز فيلم است به نحوي كه به نظر ميرسد در بعضي از لحظات فيلم و در برخي از فرازهاي روايت، فيلم نه تنها موضع روشني در برابر آنچه ظاهرا نسبت به آن گارد گرفته ندارد بلكه نوعي از ابهام را در طيفي كه فيلم و فيلمساز بناست در آن قرار داشته باشند ايجاد ميكند همين امر هم باعث ميشود مخاطب اساسا نتواند از زندگي خصوصي برداشتي يك دست و متعين حاصل كند.
شايد بتوان گفت شيوهاي كه در مضمونپردازي و روايت اين فيلم انتخاب شده، شگردي باشد از سوي نويسنده و كارگردان تا بتواند طيفهاي مختلف فكري و هواداران متنوع جناحهاي گوناگون سياسي را به خود جذب نمايد اما بايد ديد انتخاب چنين شگردي و به دست گرفتن چنين رهيافتي تا كجا ميتواند در مدار حقيقت و انصاف و صداقت و صراحت امتداد يابد و احيانا در چه مواردي دچار لغزش به دره رياكاري و فريبندگي ميگردد.
فيلم زندگي خصوصي در عين حال كه توانسته از عنصر درام و پرداخت تصويري به صورت نسبي بهره ببرد اما در چينش اين موقعيتها و تنظيم محورهاي داستاني دچار يك نوع التقاط و ترديد شده است كه همين امر هم مخاطب را دچار سرگرداني و حيرت ميكند تا نتواند برداشت درستي از فيلم داشته باشد؛ خواستهاي كه چه بسا ترفندي باشد از سوي فيلمساز براي جذب مخاطب، ترفندي كه معمولا وقتي شكل ميگيرد كه حقيقت و رونمايي از آن چندان محلي از اعراب ندارد و توجه به گيشه و جذب مخاطب به هر قيمتي شاخصه و فاكتور اصلي فيلم است.
فيلم زندگي خصوصي در عين حال دچار نوعي لغزش و خطاي ابتذالگرايانه در بعضي از فضاهاي روايي خود هم شده است و در سكانسهايي به ترويج و تهيج همان مواردي ميپردازد كه ظاهرا بنا بوده فيلم نسبت به آنها موضع منفي داشته باشد و از در نقد و تحليل و آسيبشناسي آنها وارد شود اما چه اتفاقي ميافتد كه پس از مدتي خود فيلم و فيلمساز به وسيلهاي تبديل ميشوند براي انعكاس همان مواضع و نكات بيآنكه بتوان ردي از نقد جدي و ستيزانه را نسبت به آن موارد، در اثر يافت.
زندگي خصوصي از جهت ساختار، ريتم، پرداخت بصري يك فيلم متوسط است فيلمي كه نميتواند چيزي جزء همين ريتم و نماسازيها را به مخاطب خود عرضه كند، گفتيم نماسازي و اراده كرديم سكانسپردازيها و كلوزاپهاي متعدد و متنوع فيلم را از دو بازيگر نقش اصلياش يعني هانيه توسلي و فرهاد اصلاني كه براي مخاطب آگاه كاملا بديهي است كه جايگاه اين كلوزاپها و برخي از اين سكانسها در چنين فيلمي از چه جنسي است و براي كدام مقصود و با چه غرضي تمهيد شده است.
زندگي خصوصي فيلم قابل دفاعي نيست؛ چرا كه اثري است التقاطي از مجموعهاي از نمادها و نمودهاي فيلمفارسي، سينماي شبه سياسي، كلوزاپ و ديالوگها و سكانسهاي تابوشكنانه كه وقتي به همه اينها به مثابه يك طيف و سليقهاي ذوابعاد نگاه كنيم نتيجه چندان قابل دفاع از آب در نميآيد و حتي آن شعارها و پيامهاي به ظاهر اخلاقي و درست فيلم هم در چنين معجوني از مضمون و ساختار و قالب و باطن، هدر ميرود.
اما به هر حال بايد گفت فيلم زندگي خصوصي از جميع جهات و خاصه از منظر آن عنصر اصلي مضموني يعني كاراكتر روزنامهنگار اصلاحطلب اثري قابل تامل و قابل توجه در سينماي امروز ايران به شمار ميآيد كه احتمالا در گيشه هم به توفيق دست خواهد يافت؛ چرا كه بديهي است در اصل اولويت اولش همان بوده است!