کد خبر:۱۹۲۶۲۴
اقتصادچین؛ از کنار گذاشتن ایدئولوژی تا بزرگترین فقرزدایی دنیا
اقتصاد چین در سه دهه گذشته توانسته است با بهره گیری از سیاست واقعگرايي حزب كمونيست، مسیر توسعه اقتصادی را به مراتب سریع تر از سایر کشورها دنیا طی کند و بزرگترین فقر زدایی دنیا را انجام دهد.
گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ اقتصاد چین در سال های گذشته هموراه دارای بزرگترین رشد اقتصادی بوده است و با تکیه بر نیروی کار ارزان، بهره وری بالای نیروی کار، انباشت سرمایه، واقع گرایی در عرصه روابط بین الملل و تأمين منافع ملي و پرهيز از مواضع پرهزينه توانسته است طی این دوره درحدود 400 ملیون انسان ازخط فقربیرون آورد که درنوع خود بزرگترین فقرزدایی است که درهیچ کجاوهیچ زمانی صورت نگرفته است، و در طی این مدت متوسط درآمد سرانه چین نیز درحدود هفت برابرافزایش یافته است.
اقتصاد چین را می توان به سه مرحله اصلی تقسیم کرد.تا قبل از 1949، از 1949 تا 1979 و از 1979 تا کنون.
قبل از 1949
تا قبل از به قدرت رسیدن انقلاب کمونیست در چین در سال 1949، چین کشوری به شدت عقب مانده و کشاورزی محسوب می گشت . وجود نظام ارباب – رعیتی و کمبود سرمایه گذاری های تولیدی باعث شد که بازده ی تولیدی در سطح پایین بماند. هم چنین در بخش صنعت، توسعه ی صنعتی این کشور، از داخل شروع و تقویت نشد بلکه با عوامل خارجی عملی شد.( به عبارتی سلطه ی خارجی را چین قبل از پیروزی انقلاب کمونیستی تجربه کرده بود).
بعد از 1949
پس از انقلاب 1949 و حاكميت كمونيستها بر اين كشور و با عبور از سالهاي نخستين انقلاب، همواره دو جناح قدرت در حزب كمونيست چين ظرفيتهاي ملي را به صورت مشاركتي اداره كرده و در رهبريت اين كشور به بحثهاي جدي پرداختهاند.
پس از به قدرت رسیدن کمونیست ها در 1949، اهداف عمده اقتصادی رهبران کمونیست، شامل دو بخش سوسیالیزه کردن اقتصاد و پیاده کردن اهداف مارکسیسم – لینیسم و توسعه ی اقتصادی بود، استراتژی اقتصادی چین بسیار شبیه شوروی بود به عبارتی در چین و شوروی همواره رشد و توسعه ی اقتصادی تحت الشعاع ایدوئولوژی قرار داشت یعنی تا آن جایی که ایدئولوژی اجازه میداد، توسعه ی اقتصادی صورت می گرفت. از همین رو، در برنامه ریزی بلند مدت، چین بیش از 25 سال ( و شوروی بیش از 65 سال) اندیشه های مارکسیسمی را مقدم بر رشد و توسعه اقتصادی قرار داده بود، ولی از آنجایی که چین تعصب به اندیشه و ایدئولوژی خاصی نداشت با بروز ناکارامدی ایدئولوژی توسعه، دست به تعدیل استراتژی خود زد.
در اين راستا، حزب كمونيست با كنار گذاردن آرما نگرايي مبتني بر تفكرات حزبي و سوسياليستي در روابط بينالمللي، تمركز بر تأمين منافع ملي و پرهيز از مواضع پرهزينه را برگزيد.
اتخاذ اين سياستها حاصل ارزيابي واقعگرايانه از توان و قدرت پكن و اجتناب از سياستهاي شتابزده ، سريع الوصول و زود بازده بود.
واقعگرايي حزب كمونيست چين، خطر پذيري و بيباكي دنگ شياثونيگ و فشارهاي اقتصادي سه عامل اصلي براي گذار چين از قطعة ( 79-49 ) بود كه به « دوره اول چين » مشهور است و الگوي توسعه چين در آن دوران اتحاد جماهير شوروي بود.
بعد از 1979
هرگاه مؤرخین نگاهی به دو دههء اخیرسدهء بیستم بیاندازند، احتمالاً سال 1979 را به عنوان یک نقطهء عطف مطرح خواهند کرد. درهمین سال بود که اتحاد شوروی با اشغال افغانستان درواقع زمینهء فروپاشی کامل خودرا به عنوان یک ابرقدرت فراهم ساخت وچین اصلاحات اقتصادی اش را آغازکرد. گردهم آیی غیرمنتظرهء دسامبر سال 1978، نخستین جرقهء این تحول بشمارمیرود: پلینوم سوم کنگرهء یازدهم کمیتهء مرکزی حزب کمونیست چین فرصت مناسبی بود برای لفاظی های میان تهی وایدیولوژی متروک.
پیش از گشایش رسمی پلینوم رهبر جدید حزب، دنگ شيائونيگ دریک جلسهء مقدماتی سخنرانیی ایراد کرد که درتاریخ معاصرچین ازاهمیت بزرگی برخورداراست. اوتأکید کرد که رژیم بایستی به انکشاف اقتصادی ارجحیت قایل شود و بگذارد حقایق راهنمای راه باشد نه ایدیولوژی. اوگفت: مهم این نیست که گربه سیاه است یا سفید، گربهء خوب آنست که بتواند موش را شکار کند.
ازآن زمان است که چین راه مدرن سازی را درپیش گرفته که جداً واقعبینانه است.
از آغاز سال ۱۹۷۹ حزب کمونیست چین سیاستهای اصلاحات و درهای باز را که تنگ شیائوپنگ مطرح کرد به اجرا گذارد. پس از اجرای سیاستهای اصلاحات و درهای باز به این طرف، توسعه اقتصاد ملی و اجتماعی چین به دستآوردههای چشمگیری نائل آمدهاست. چهره کشور دستخوش تغییرات تکان دهنده شد. این دوران از لحاظ وضعیت بهترین زمان پس از تأسیس جمهوری خلق و بهترین دوره برای مردم به لحاظ تامین منافع آنان به شمار میرود.
سیاست جدید اقتصادی تنگ شیائوپنگ، صحت نظریه همگرائی گالبرایت اقتصاددان سرشناس آمریکائی را به اثبات رساند. همگرائی دو سیستم اقتصادی سرمایه داری و سوسیالیستی را با هدایت واحد دولتی متکی به اقتصاد بازار، رشد جهش وار و اعجازآمیز اقتصاد چین را تامین نمود و جهان را حیرت زده کرد و احکام منجمد تئوری مربوط به عقب ماندگی جهان سوم را زیر و رو کرد. چین در عرض ۲۰سال (۲۰۰۰- ۱۹۸۰)، راه صد ساله را پیمود. ارقام زیر، آئینه ترقی در چین است:
در این مدت، زندگی مردم چین ۲۲ بار بهتر گردید.
درآمد سرانه روستائیان ۵۴ بار افزایش یافت.
شمار اهالی کم درآمد از ۵۳ درصد به۸درصد تقلیل یافت
رشد اقتصادی سه مرحله ای
نگ شيائوپنگ در سال 1979 برنامه رشد اقتصادي 3 مرحلهاي چين را اعلام كرد و به مرحله اجرا درآورد.
مرحله اول (1990 ـ 1980) باعث شد توليد ناخالص داخلي چين 2 برابر شده و مساله تامين اهالي چين از نظر غذا و لباس حل شود.
مرحله دوم اين برنامه (2000 ـ 1991) باعث شد توليد ناخالص داخلي اين كشور 3 برابر ديگر افزايش يابد. اجراي اين مرحله زندگي اكثر مردم چين را به حد متوسط ارتقاء داد. آماري كه از موفقيت اجراي مرحله دوم به دست آمده واقعا اعجاببرانگيز است به طوري كه كارشناسان اقتصادي ميگويند چين در عرض 10 سال ره 100 ساله را پيموده است. بر اين اساس، زندگي مردم چين 22 برابر بهتر شده، درآمد سرانه روستاييان 54 برابر شده و شمار چينيهاي كمدرآمد از 53 به 8 درصد تقليل يافته است.
سومين مرحله رفرم اقتصادي چين نيز از سال 2001 تاكنون در حال اجراست. چين ميخواهد در اين مرحله، مدرنيزاسيون اقتصاد ملي را پايان داده و مقام فعلي اين كشور به عنوان سومين اقتصاد بزرگ جهان را به مقام دوم پس از آمريكا برساند؛ هدفي كه با مسائل جاري منطقه يورو و مشكلات اقتصادي آن اصلا دور از دسترس نيست.
چين در دو دهه گذشته ، با بهرهگيري مناسب از فضاي « جنگ سرد » و رقابت ابر قدرتهاي آن دوران، امكانات بينالمللي را در اختيار اقتصاد فرسوده خود قرار داد و با استفاده از كاتاليزوري مناسب به نام « چينيهاي ماوراء بحار »، استراتژي توسعه اقتصادي و ارتقاء موقعيت بينالمللي خود را پي گرفت.
بنابراين روشن است كه برگزيدن سياستهاي هدفمند وبرنامهريزي شده در حوزههاي علوم ، فناوري، تحقيقات و تجارت، شرايط رو به رشد و پيشرفت چين را فراهم ساخته است و شايد بتوان گفت برگزاري المپيك 2008 پكن نقطة عطف ديگري در گذار چين از « دوران سنتي » به دوران مدرن و صنعتي نوين خواهد بود.
در نهایت چین برای تقریباً سی سال دارای رشد بالاتراز 9 درصد بود که سریعترین میزان ثبت شدهء رشد اقتصادی درتاریخ است. همزمان طی این دوره درحدود 400 ملیون انسان ازخط فقربیرون آمده اند که درنوع خود بزرگترین فقرزدایی است که درهیچ کجاوهیچ زمانی صورت نگرفته، و در طی این مدت متوسط درآمد سرانه چین درحدود هفت برابرافزایش یافته است.
پیشی گرفتن از اقتصاد آمریکا
رئیس گلدمن ساکس اذعان کرد چین تا چند سال آینده از اقتصاد آمریکا سبقت خواهد گرفت. جیم اونیل مدیر اجرایی بانک سرمایه گذاری گلدمن ساکس اذعان کرده است که چین تا سال 2027 از اقتصاد آمریکا سبقت خواهد گرفت. وی در گزارشی در خصوص اقتصاد کشورهای گروه بریکس شامل برزیل، هند، چین، روسیه و آفریقای جنوبی اعلام کرد که رشد اقتصادی این کشورها از انتظارات وی فراتر رفته است؛ به طوری که کشورهای مذکور به مراکز قدرت جهانی تبدیل می شوند.
وی خاطرنشان کرد، تولید ناخالص داخلی چین تا سال 2027 یا حتی زودتر با تولید ناخالص داخلی آمریکا رقابت کرده و ممکن است از آن سبقت بگیرد.
نیروی کار ارزان
کارشناسان معتقدند عللی كه باعث شده تا چین وارد بازارهای جهانی آن هم با موفقیت گردد، عرضه فراوان نیروی كار ارزان و مناسب (با نرخ دستمزدی معادل ۵ درصد نرخ نیروی كار در ایالات متحده و یا ژاپن و یك سوم نرخ دستمزد در مكزیك و همچنین نبود اتحادیه های تجاری) است، علاوه بر این، همچنان در حدود ۳۰۰ میلیون كارگر با دستمزد پایین، در بخش های ابتدایی تولید و همچنین به طور گسترده در بخش كشاورزی مشغول به كار می باشند كه این تعداد، كارگر بالقوه زیادی برای بخش صنعت می باشند.
هشدارها آغاز شده است
در کنار تمامی نکات برجسته اقتصادی که در اقتصاد چین وجود دارد کارشناسان در چند سال اخیر با اشاره به رشد اقتصادی این کشور هشدار می دهند که اگر این رشد به ناگاه دچار تغییر شود و چینی ها نتوانند اصلاحات اقتصادی انجام دهند این کشور با یک بحران بزرگ روبرو می شود.
یکی دیگر از مشکلات اقتصاد چین، متکی بودن این کشور به صادرات و به معنای دقیق تر توسعه صادرات محور است چرا که این توسعه همواره تحت تاثیر اقتصادهای دیگر قرار دارد و در صورتی که اقتصاد کشورهای دیگر دچار مشکل شود، چین نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. به عنوان مثال بحرانی که در حال حاضر در اروپا و آمریکا وجود دارد سبب شده تقاضا در این کشورها با کاهش مواجه شود و چون یکی از هدف های صادراتی اصلی چین اروپا و آمریکا است صادرات این کشور نیز با مشکل مواجه می شود و این بر روی رشد اقتصادی چین تاثیر منفی خواهد گذارد.
هشدار بانك جهاني درباره كندي رشد اقتصادي چين
بر اساس گزارش بانک جهانی رشد اقتصادی چین امسال به کمتر از 2/8 درصد خواهد رسید. این رقم در گزارش قبلی بانک جهانی 4/8 درصد اعلام شده بود. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی سیاستهای محدود کننده پولی و مالی دولت چین برای مقابله با نرخ تورم تاثیر زیادی در کاهش رشد اقتصادی این کشور داشته است.
اين نهاد بين المللي نیز اعلام کرده است با توجه به اين که احتمال کندي تدريجي رشد اقتصادي همچنان بالاست، نگراني ها در مورد اين که کندي رشد اقتصادي شدت بگيرد، در حال شکل گيري است؛ اما با اين حال راه هاي گريز کافي براي پاسخ به اين خطر وجود دارد.
اقتصاد چين که دومين اقتصاد جهان محسوب مي شود، در سال 2012 رشدي حدود 2/8 درصد خواهد داشت، در حالي که رشد اقتصادي اين کشور در سال هاي 2011 و 2010 به ترتيب 2/9 و 4/10 درصد بود.
نرخ بیکار و تورم
یک کارشناس چینی می گوید: نرخ رو به رشد بیکاری همچنان یکی از مشکلات کشور است و دولت و مدیران باید از روند رشد ضعیف اقتصاد کشور همراه با تورم بالا آگاه باشند.
وی معتقد است: شرایط اقتصاد کنونی چین چیزی همانند شرایط اقتصادی آمریکا در سال ۱۹۷۰ است که همراه با نرخ بالای بیکاری و تورم بود.
نرخ تورم چین از 5/6 درصد در ماه جولای 2011 میلادی به کمتر از 6/3 درصد در ماه مارس 2012 رسیده است. دولت چین قصد دارد نرخ تورم را در سال 2012 میلادی زیر چهار درصد ثابت نگه دارد. کاهش قیمت مسکن تاثیر زیادی در افت نرخ تورم چین داشته است . کارشناسان اقتصادی به شدت نگران تاثیرات منفی رکود بخش مسکن چین بر رشد و رونق اقتصادی این کشور هستند.
جنگ ارزی با آمریکا
ايالات متحده آمريكا، چند سالی است چين را متهم به دخالت در بازار ارز كرده و اعتقاد دارد كه چين با اجراي اين سياست، نرخ يوان را پايينتر از حد طبيعي نگه داشته و به دليل همين مداخلهها، موازنه حساب جاري آمريكا منفي شده است.
هر کشور میتواند با کاهش ارزش پولش کالاها و خدمات خود را در بازار جهانی ارزانتر – یا به تعبیری رقابتیتر – کند.
آمریکا ماه سپتامبر به چین اعلام کرد که این کشور باید ارزش پول کشورش را بالاتر ببرد و در عین حال گفت که خودش قصد دارد ارزش دلار را کاهش دهد. اوایل سپتامبر وزیر خزانه داری تیموتی گایتنر با انتقاد از دستکاری یوآن توسط چین سر و صدایی در پکن به راه انداخت.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.