گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو»، محمد محسن فایضی؛ در یک ماه گذشته شاهد اتفاقات خاصی در کشورهای سوریه، لبنان، مصر و فلسطین بودیم که این اتفاقات به طور محسوسی تاثیر مستقیم بر روی منطقه و روند بیداری اسلامی و محور مقاومت دارد.
در این مقاله سعی داریم با بررسی اتفاقات رخ داده، اهداف و سناریوهای احتمالی مخالفان محور مقاومت و دمشق را بررسی کنیم:
1. ایجاد ائتلاف جدید نیروهای انقلابی و مخالف:
پس از گذر سوریه از انواع سناریوها طی 18 ماه گذشته (از جمله سقوط کابینه فرید حجاب، انفجار ساختمان امنیت ملی، طرح صلح کوفی عنان، قطعنامه های شورای امنیت و سازمان های حقوقی و بین المللی، سناریوی بنغازی سازی حلب،ایجاد منطقه حایل در مرز سوریه، تحریم های سیاسی و اقتصادی اتحادیه عرب و اروپا برای ایجاد فشارهای شدید اقتصادی، ایجاد تنش بین ترکیه و سوریه، انفجارهای دمشق و غیره که البته اکثراً ناکام ماند) دشمنان سوریه سعی در ایجاد یک سناریوی جدید و بازگشت امید به گروه های مخالف سوریه دارند.
لذا با دعوت از اکثریت مخالفان خارجی سوریه در دوحه قطر یک گروه جدید موسوم به ائتلاف ملی نیروهای انقلابی و مخالف با رهبری احمد معاذ الخطیب با تفاهم نامه تدوین شده رابرد فورد، سفیر آمریکا در سوریه ایجاد کردند.
هدف از این طرح جایگزینی شورا و گروهی معارض به جای شورای ملی سوریه (ارتش آزاد) است که نه تنها در این مدت تمام وجهه خود را در میان مردم سوریه از دست داده، بلکه اختلافات شدید داخلی این شورا باعث انتخاب جرج صیدا به عنوان سومین رهبر این شورا از زمان آغاز ناآرامی های سوریه است.
این ائتلاف تازه تاسیس متشکل از نیروهای انقلابی و مخالف که زیر فشارهای مستقیم آمریکا و قطر تشکیل شده است، با نفی هر گونه مذاکره با دولت بشار اسد، سعی در زنده نگه داشتن طرح دولت انتقالی سقوط بشار اسد از طریق فشارهای دیپلماسی و امنیتی بر نظام مقاومت دارد.
بر اساس اختلاف شدید بین احزاب ائتلافی بر سر اصول تفاهم نامه و همچنین عدم حضور بسیاری از سران مخالف و معارضان داخلی، می توان این طرح را از قبل شکست خورده دانست.
2. تلاش برای ورود فلسطینیان به عرصه ناآرامیهای سوریه:
امروزه حدود نیم میلیون پناهنده فلسطینی به امید بازگشت و مبارزه با اشغالگر مسجدالاقصی در سوریه زندگی می کنند. اصلی ترین اردوگاه فلسطینیان، اردوگاه یرموک دمشق می باشد که حدود 148 هزار فلسطینی در آن زندگی می کنند. طی هفته های گذشته (نیمه آبان) گروه های مخالف بشار اسد حملات مختلفی به اردوگاه یرموک انجام دادند که به کشته شدن تعدادی فلسطینی انجامید و پس از آن رسانه ها سعی در القای اختلاف و ورود فلسطینیان به درگیری با دولت سوریه نمودند تا از این طریق فلسطینیان را وارد بحران کنند.
همزمان با این اتفاقات، شاهد درگیری بین گروه های مسلح مخالف و ارتش سوریه در مناطق اشغالی جولان بودیم. ارتش اسرائیل به بهانه حضور و لشکرکشی سوریه به جولان، بمباران های تهدیدآمیزی را در این مناطق انجام داد و برای نخستین بار ارتش سوریه و رژیم اشغالگر قدس رودرروی یکدیگر قرار گرفتند و اسرائیل از سوریه به سازمان ملل به بهانه نقض حاکمیتش شکایت کرد.
هدف از سناریوی اخیر کشاندن فلسطینیان به درگیری های داخلی سوریه و به چالش کشیدن حامی قدس بودن نظام سوریه است.
اگر این نگاه را در نظر بگیریم که یکی از دلایل حملات اخیر اسرائیل به نوار غزه، باور این رژیم مبنی بر عدم توان ورود سوریه به حمایت از قدس همانند جنگ 22 و 33 روزه باشد، می توان یکی از دلایل انتخاب اسرائیل برای حمله به نوار غزه را در این برهه از زمان سناریوی بالا دانست.
البته حضور شجاعانه و بموقع ارتش سوریه در مناطق اشغالی جولان، پیام محکم و قاطعی برای سران غرب داشت که سوریه همچنان در محور مقاومت ایستاده است و در صورتی که اسرائیل بخواهد با برگ فلسطین در سوریه بازی کند، آنان با استفاده از قضیه جولان می توانند اسرائیل را دچار چالش های اساسی سازند و همچنان از مقاومت حمایت کنند.
3. امنیتی کردن فضای سوریه و ایجاد عراقی دوم در منطقه:
ترور شخصیت هایی چون وسام حسن، برادر رئیس پارلمان سوریه، هشت عضو جبهه ملی فلسطین، یکی از بارزترین خلبانان ارتش، بازیگر مشهور سوری، قاضی اباد نضوه، اسماعیل حماده، عضو کمیته مرکزی حزب بعث و کارمند بانک مرکزی، ترور ناکام شریف شحاده، عضو پارلمان سوریه، بمبگذاری در بسیاری از مناطق مهم دمشق، حلب و حمص، بمبگذاری ناکام در حرم حضرت زینب (س)، تهدید سفرا و هیئت های دیپلماسی در دمشق، حمله به کلیساهای دمشق و غیره همه بخشی از اقدامات امنیتی و اطلاعاتی رخ داده در خط مقدم محور مقاومت طی یک ماه گذشته است.
نگاهی به طیف گسترده ترورها و بمبگذاری های هدفمند، نشان از ورود سوریه به فاز امنیتی و اطلاعاتی دارد.
هدف، تکرار سناریوی عراق است که پس از سقوط صدام و عدم موفقیت آمریکا در استقرار دولت حامی خود در عراق آغاز شد و بنا به ضعف امنیتی و اطلاعاتی دولت های پس از صدام تا به امروز ما شاهد ادامه دار شدن این سناریو هستیم و این امر، کشور عراق را به کشوری فاقد امنیت و قدرت دیپلماسی در منطقه کرده است.
هدف غرب از این سناریو پس از ناامیدی از ارتش آزاد، دولت انتقالی، شورای ملی سوریه، حمله نظامی و سقوط بشار اسد، تنها ایجاد سوریه ای ضعیف و درگیر بحران ها و چالش های داخلی طی مدت زمان زیاد است تا نقش سوریه در محور مقاومت و بحث فلسطین و روند بیداری اسلامی تحت الشعاع قرار بگیرد و در نهایت خط مقاومت به سازش تبدیل شود.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که نتیجه حملات اخیر اسرائیل به نوار غزه و واکنش سوریه، حزب الله و مصر می تواند بر روند منطقه و سوریه تاثیراتی اساسی داشته باشد، بنابراین باید منتظر آینده بود.