گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ امام (ره)، رهبری دوراندیش بود که افق نگاه نافذش به رسالت آینده انقلاب در هدایت و راهبرد جهان اسلام نظر داشت و از این چشمانداز حوزه و دانشگاه نقش و اعتباری کمنظیر برای تربیت متخصصان متعهدی دارند که بتوانند چهارچوب سیاستهای حاکم و ظالم جهانخواران را در هم شکنند.
بنیانگذار انقلاب که به نقش عنصر «علم و آگاهی» در مناسبات فعلی و جهان آینده وقوف داشت، به اهمیت این دو مدرسه در دستیابی به حیات انسانی و رمز حضور موفق در سرنوشت ملتها واقف بود و به همین دلیل در بحبوحه گرفتاریها و در شرایطی که بحران و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی به اوج رسیده بود با دور اندیشی و آرامش و طمانینه میفرمود: «جنگ چیز مهمی نیست، حل میشود... اما مساله دانشگاه یک مساله فوقالعاده است که این افرادی که از دانشگاه در میآیند یا مخرب یک کشوری هستند یا سازنده آن. (1)
امام با اطلاع از مطامع سلطهگران و دسیسههای گوناگون خناسان که منجر به جدایی و تفکیک همهجانبه دانشگاه از سنت علمی و فرهنگی ریشهدار حوزوی شده بود، نسبت به ارتباط دانشگاه و حوزه بسیار حساس بود و به وحدت آنها بسیار تذکر میداد.
دانشگاه اسلامی مورد نظر امام با برداشتها و تفسیرهای متنوعی مواجه شد که بخش عمده برداشتهای ناصواب مربوط به معاندینی بود که بر اثر زمینههای فرهنگی و تربیتی گذشته خویش یا به صورت شینتآمیز قصد داشتند تصویری انحرافی از آن ارائه نمایند و امام در مناسبتهای مختلف کوشیدند تا ضمن افشای جلوههای دروغین، ویژگی دانشگاه اسلامی مورد نظر را تشریح نمایند.
اکنون که سالها از طرح موضوع اسلامی شدن دانشگاهها میگذرد، میتوان موفقیتها و ناکامیها را در پرتو این شاخصها ارزیابی کرد.
در این مطلب سعی شده به رسالت دانشگاه و حوزه، دانشجویان و طلاب و ارتباط بین این دو از منظر امام پرداخته شود و مطالبی پیرامون وظایف دانشگاهها در ساختن انسان متعهد، ایجاد استقلال و قطع وابستگی، تداوم انقلاب و سازندگی کشور، مسئولیت دانشجویان و طلاب، نقشههایی که در طول سالیان دراز برای تفرقه و جدایی این دو قشر اجرا شده و وظیفه آنها در جهت اتحاد و پیوستگی روحی و فکری با یکدیگر گردآوری شده است.
رسالت دانشگاه و حوزه
تربیت انسان مومن؛ کسی که زیر باز ظلم نمیرود
ما هر دو طایفه (اشاره حضرت امام به دانشگاه و حوزه) باید اقشار جامعه را تربیت کنیم. ما احتیاج به آدم داریم. در مملکت انسان مومن باید درست بشود. این آدمی که از حوزه یا دانشگاه بیرون میآید، اگر مومن باشد، دیگر زیر بار ظلم اجانب نمیرود و نمیتوانند او را تطمیع بکنند. این تهدیدها و تطمیعها در آنهایی اثر میکند که ایمان ندارند.
...اگر شما و ما دست به دست هم دهیم و یک جامعه توحیدی، به معنای اینکه همه معتقد به خدا، همه معتقد به اینکه کارها جزا دارد، همه معتقد به همه جهات درست کنیم و جوانها را مومن و متقی بار بیاوریم مملکت مان تا آخر احیا میشود. 3/3/58
مهد تربیت
آنچه که در اسلام مطرح است اموال نیست؛ مادیات نیست؛ معنویات است که باید از حوزه و دانشگاه به همه اقشار سرایت کند. این دو قشر هستند که تربیت امت به عهده آنها است؛ این دو قشر از همه قشرها عملشان شریفتر و از همه قشرها مسئولیتشان بیشتر است. عمل شریف، برای اینکه مرکز انسان درست کردن است.
دانشگاه باید مرکز درست کردن انسان باشد؛ چه دانشگاه روحانی چه دانشگاه شما. و این امری بوده که انبیا مامور به همین امر بودهاند. همه کتب آسمانی برای انسان ساختن آمده است. اگر انسان ساخته شود همه چیز به صورت معنویت در میآید، یعنی مادیات هم به صورت معنویت در میآید؛ به عکس چنانچه قشرها شیطانی باشند و از دانشگاه ما و شما انسانهای منحرف بیرون بیاید، معنویات هم به صورت مادیات در میآید؛ فانی در مادیات میشود. 16/3/58
نجات از غربزدگی
دانشگاهها اگر علاقه دارند به اسلام، اگر علاقه دارند به کشورشان، اگر علاقه دارند به ملت شان جوانها را تربیت صحیح بکنند و از این غرب زدگی نجات شان بدهند. 20/10/58
تربیت مطابق فطرت الهی
آن جا هم چنانچه تربیت یک تربیت انسانی باشد و مطابق با فطرت انسان که همان فطرت به ودیعه گذاشته از خداست «فطرت الله التی فطر الناس علیها» سوره روم آیه 30؛ اینها که بعد تحویل به جامعه میشوند و مقدرات جامعه قهرا به دست اینها سپرده میشود، بالمآل کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله تربیت میکنند و کشور را به جلو میبرند.
اگر شما بخواهید فقط تعلیم کنید اطفال را و کاری به این نداشته باشید که پهلوی تعلیم و تربیت انسانی، تربیت اخلاقی باشد، اینها با همان علم بدون تربیت مراحل را طی میکنند و علم بدون تربیت اکثر آنها را رو به فساد میکشاند. 10/11/59
زمینهسازی برای استقلال مملکت
اگر دانشگاهها درست نشود و مدرسههای ما هم درست نشود، امیدی به اینکه جمهوری اسلامی درست بکنیم نداریم. اگر این دو قشر تربیت شدند به طوری که اسلام میخواهد، تربیت انسانی شدند، هم مملکت ما مصون میشود از تصرف شیاطین و روی چرخ خودش گردش میکند بدون وابستگی به خارج و بدون خیانتهای داخلی و هم ترقیات حاصل میشود برای شما (منظور دانشجویان است).
ایجاد خودباوری و استقلال
دانشگاهها بروند دنبال اینکه جوانهای ما را مستقل بار بیاورند و طوری تربیت کنند که بفهمند خودشان یک فرهنگ دارند؛ یک فرهنگ بزرگ دارند. بفهمند فرهنگ از این جا صادر شده است به خارج. بفهمند که ما هم یک چیزی هستیم در عالم و ما خودمان میخواهیم خودمان را اداره کنیم. 8/7/58
قطع احتیاج از خارج
باید دانشگاه جدیت کند به اینکه افراد را همچون بار بیاورد، همچون تعلیم و تربیت بکند که احتیاج را از خارج سلب بکنند اینها. طبیب اش طبیب خودمان باشد و ما احتیاج نداشته باشیم به طبیب خارجی یا رفتن به خارج. 11/8/58
از جایی علوم را بگیریم که نخواهد ما را منحرف کند
نباید اگر صنعتی از آنها میگیریم، انگلیسی یا روسی یا آمریکایی بشویم، بلکه باید مسلمان بود. البته استفاده از علوم و گرفتن آن از دیگران مانعی ندارد ولی باید توجه داشت که از جایی علوم را بگیریم که نخواهد ما را منحرف کند که در سابق اگر مقداری از علوم و تخصصها را به ما میدادند میخواستند ما را از همه چیزمان منحرف نموده و مصرفی بار بیاورند. 24/8/62
راهنمایی به سوی سعادت
دانشگاه مبدا همه تحولات است. از دانشگاه سعادت یک ملت و در مقابل سعادت، شقاوت یک ملت سرچشمه میگیرد. جدیت بکنید دانشگاه را درست کنید. دانشگاه را اسلامی اش کنید.
...دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند میکند و دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را به عقب میزند. 16 /3/58
مرجع اداره کشور
بالاترین چیزی که دشمنهای کشورهای مستضعف و کشورهای اسلامی از طرف مخالفین با بشریت انگشت رویش گذاشتهاند، دانشگاه است؛ برای اینکه آنها خوب میدانند که اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد، یعنی همه کشور در اختیار آنها است. دانشگاه است که امر کشور را اداره میکند و چنانچه دانشگاه در اختیار چپاولگرهای شرق و غرب باشد، کشور در اختیار آنها است.آنقدری که دانشگاه هدف بوده است، جاهای دیگر نبوده است. 23 /3/60
خنثی سازی تبلیغات انحرافی
سیاسیون و روشن فکران و دانشگاهیان وظیفه اسلامی و ملی خود را به جا آورند و نگذارند نهضت را به وسیله تبلیغات پر سر و صدا منحرف کنند. 27/6/57
طرفداری از انقلاب
بر دانش آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینی است که با تمام نیرو وحدت خویش را حفظ و از انقلاب اسلامی خود طرفداری نمایند.10/8/58
پرهیز از اختلاف
من از تمام قشرهای جوان دانشگاهی و مدارس علوم دینی و روشن فکران و دانشمندان عاجزانه استدعا میکنم در این وقت حساس از هرگونه اختلاف دست برداشته و دشمن بزرگ را هدف قرار دهند. من امروز این امر را تکلیف شرعی الهی و وظیفه ملّی میدانم. از خداوند تعالی وحدت کلمه ملت و عظمت اسلام و مراجع عالیقدر و پیروزی مسلمانان را خواستارم. 15/9/58
قیام در مقابل انحرافات
وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد. 15/3/68
سازندگی و توسعه
دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و همه قشرهای ملت داوطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند. 26/3/58
تربیت عالِم
دانشگاه باید عالم درست کند نه اداری. اداری یک مساله کوچکی است. حالا یک احتیاجی هست، البته باید برود آن جا، اما دانشگاه باید عالم درست کند. دانشگاه باید اشخاصی را درست کند که مملکت خودش را اداره کند از حیث علمیت. اداره کند از حیث فرهنگ. نه اینکه غایت آمال این باشد، یک چیزی دست اش بیاید برود توی یک اداره ای بنشیند مهمل. 14/10/58
نباید فقط به فکر خودمان و زمان حال باشیم
دانشگاه باید خودش را مجهز کند برای اینکه جوانها را بسازد. آتیه این کشور را باید از حالا شما پیریزی کنید. ما نباید فقط به فکر خودمان و زمان حال باشیم. ما باید به فکر اینده کشور باشیم. برای اینکه اسلام است،آینده اسلام باید محفوظ بماند. 22/9/60
نجات قرآن کریم
هان ای حوزههای علمیه و دانشگاههای اهل تحقیق! بپا خیزید و قرآن کریم را از شر جاهلان متنسک و عالمان متهتک که از روی علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و میتازند نجات دهید.
...ای فرزندان برومند اسلام! حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشتهای از آن را مَحطّ نظر و مقصد اعلای خود قرار دهید. 16/5/65
رسالت دانشجویان
آگاه سازی ملتها
بر شما جوانان ارزنده ـ که مایه امید مسلمین هستید ـ لازم میباشد که ملتها را آگاه سازید و نقشههای شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نمایید، در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید، تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزید و به کار ببندید، با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمانهای بزرگ اسلام بکوشید، برای پیاده کردن طرح حکومت اسلامی و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری به خرج دهید، مهذّب و مجهّز شوید متحد و متشکل شده و صفوف خود را فشردهتر سازید و هر چه بیشتر همفکر و انسان فداکار بسازید. 17/5/51
طرد روحانی نماهای منحرف
اکنون بر نسل تحصیل کرده مسلمان و مردان روشنضمیر آگاه است که با کوششهای همه جانبه و از هر راه ممکن با اسلام و پیشوایان اسلامی، مسئولیتهای خطیر و سنگین علمای اسلام را به ملتهای مسلمان برسانند تا مردم آگاه شوند و آن دسته از روحانی نماهای منحرف را که مستقیم و غیرمستقیم در خدمت رژیم جبار قرار گرفتهاند طرد نمایند.
اگر ملت اسلام به مبانی نورانی قرآن واقف گردند و به وظایف سنگین علما و پیشوایان اسلام آگاه شوند روحانی نماها و آخوندهای درباری در میان اجتماع ساقط خواهند شد. 24/12/51
دفاع از اسلام و میهن
اکنون وظیفه عموم مسلمانها و مخصوصا علمای اعلام و دانشگاهیهای علوم قدیمه و جدیده است که برای دفاع از اسلام عزیز و حفظ احکام حیاتبخش آن که ضامن استقلال و آزادی است و از میهن بزرگ خود ـ که مهد بزرگان و آزادی خواهان بوده و اکنون در شرف سقوط است ـ از فرصت استفاده کنند و گفتنیها را بگویند و بنویسند و به گوش مقامات بینالمللی و سایر جوامع بشری برسانند.
پیروی از راه انبیا
شما دانشجویان از همین راهی که انبیا تعیین کردهاند، راه را طی کنید. همین راه خداست. همین راهی که انبیا و اولیای خدا پیش پای بشر گذاشتند، این راه خداست و همه ما باید از همین راه حرکت کنیم. کسانی که دعوت بر غیر این راه بکنند طاغوت اند و راهی که مردم را بر خلاف مسیر طبیعی خودشان و مسیری که فطرت آنها متوجه به اوست راهنمایی میشود، ضلالت است. 9/6/59
هوشیاری در قبال مسائل دانشگاه
قشر محصلین خصوصا دانشگاهیان که لازم است با هوشیاری و تعهد به اسلام و خدمت به کشور مراقب اوضاع و احوال طبقات محصلین و دانشگاهیان باشند که خدای نخواسته یک وقت این مراکز بزرگ تعلیم و تربیت به سوی مسائلی که قبلا مبتلا به آن بودند کشیده نشود. 22/11/61
مقابله با منحرفین
دانشجویان انقلابی و موظف اند با هوشیاری بدون غفلت از این مساله مهم به دانشگاهها و مدارس و آنان که هنوز خواب رژیم سابق را میبینند و رویههای فرهنگ شرق را در سر میپرورانند، اجازه ندهند که خارج از دروس موظف خود به صحبتهای انحرافی بپردازند... و باید بدانند با مسامحه در این امر به تدریج در دانشگاهها و دبیرستانها خط انحرافی نفوذ خواهد کرد و در پیشگاه خداوند متعال مسئول هستند. 19/9/63
این زمزمه که بین بعضی جوانان شایع شده که درس خواندن چه فایدهای دارد، مطلبی است انحرافی
باید چه طبقه جوان روحانی و دانشگاهی با کمال جدیت به تحصیل علم در محیط خود ادامه دهند. این زمزمه بسیار ناراحت کننده که اخیرا بین بعضی جوانان شایع شده که درس خواندن چه فایدهای دارد، مطلبی است انحرافی و مطمئنا یا از روی جهالت و بیخبری است و یا با سوء نیت و از القائات طاغوتی شیطانی است که میخواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی باز دارند که احکام اسلام به طاق نسیان سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان تحقق پیدا کند و جوانان دانشگاهی ما را انگل و متکی به قشرهای استعماری بار بیاورند که همه کس چون همه چیز وارداتی باشد و احتیاج به اجنبی در تمام ابعاد و رشتههای علمی هر چه بیشتر روز افزون شود و این خطر بزرگی است...
بهترین و موثرترین مبارزه با اجنبی مجهز شدن به سلاح علم دین و دنیاست و خالی کردن این سنگر و دعوت به خلع این سلاح خیانت به اسلام و مملکت اسلامی است. 24/11/56
شناخت اصول اسلامی
باید جوانان روحانی قسمتی از وقت خود را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در راس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ، پایهگذاران عدالت و آزادی، از ابراهیم خلیل تا رسول خاتم و در شناخت طرز تفکر آنها از نقطه اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و شرایط امام و اولی الامر و طبقات دیگر، از امرا و ولات و قضات و علما و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آنها تا برسد به شرطه و کارمندان شهربانی و ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و کارمندان آن به رسمیت شناخته و چه کسانی از شغل حکومت و شاخههای آن مطرود است. 24/11/56
برخورد شدید با استادان منحرف از مقاصد دینی
اگر از استادان و دبیران و سران قوم، انحرافی از مقاصد دینی و ملی که سرنگونی رژیم پوسیده در راس آن است، شدیداً اعتراض کنید و راه ملت را که راه خداست به آنها پیشنهاد کنید و در صورتی که نپذیرفتند از آنان احتراز کرده و صریحا مقاصد منحرف آنان را برای مردم مظلوم شرح دهید؛ که اینان خائن به دین و ملت و کشورند. 16/7/57
تزکیه نفس
برای شما مهم در دانشجویی و دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در تربیت [و] در علم این است که یک تربیت صحیح همراه با علم باشد. عالِم تربیت شده به تربیت انسانی که همان تربیت اسلامی است.
کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد استقامت و ... امانت در خودتان بکنید که وقتی انشاءالله بیرون میآیید یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانتدار باشید. برای معلوماتتان هم امانتدار باشید و هم تزکیه نفس کرده باشید نفس خودتان را مهار کرده باشید. نفس انسان سرکش است و سرکشی آن انسان را به زمین میزند... هر قدمی برای تعلیم و تعلم بر میدارید همراه آن قدم، قدمی باشد برای مهار کردن نفس تان از این سرکشی که دارد. 17/4/58
رمز پیروزی؛ اتحاد گروههای دانشجویی و تشکیل یک گروه اسلامی ـ ملی
آنچه کراراً تذکر دادهام و رمز پیروزی است، اتحاد گروههای دانشجویی و تشکیل یک گروه اسلامی ـ ملی است در مقابل منحرفان که کوشش دارند تفرقه بیفکنند و شما جوانان عزیز را که امید کشور هستید و سعادت و ترقی میهن، بسته به فعالیت شماست، به تباهی بکشانند...
باید بدانید اختلاف و تفرقه سرچشمه تمام بدبختیها و اسارتها است. ممکن است عناصر فاسدی در دانشگاه و سایر مدارس در بین جوانان ما نفوذ کنند و با برنامهای حساب شده تفرقهافکنی کنند. لازم است با هوشیار آنان را شناسایی کنید و بشناسانید.
استفاده از کتب استاد مطهری
اکنون شنیده میشود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه میکنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود. 27/12/58
پر کردن مساجد
شما دانشگاهیها،شما دانشجوها، همهتان مساجد را بروید پر کنید. سنگر است این جا، سنگرها را باید پر کرد. 14/3/59
تداومدهنده راه انقلاب
شما جوانان دانشجو و جوانان عزیز امید ملت هستید که باید این راهی که فرا روی شما گذاشته شده است به آخر برسانید و این نهضتی را که در راه او آنهمه جان فشانی شده به آخر برسانید و این صراط مستقیمی را که انبیا جلو راه بشر گذاشتند و نبی اکرم آخرین انبیا و اشرف همه آن راه را جلو مردم گذاشتند و مردم را دعوت به این صراط مستقیم کردند و هدایت کردند به راه انسانیت و خروج از همه انحای کفر و الحاد و خروج از همه ظلمات به نور مطلق، باید شما جوانها همان راه را ادامه دهید تا اینکه پیرو رسول اکرم و در مکتب حضرت صادق (ع) پیروانی شایسته باشید. 2/11/59
وحدت حوزه و دانشگاه
تاسف اینکه دستگاههای مرموز نگذاشتهاند طبقه تحصیل کرده به احکام مقدسه اسلام ـ به خصوص قوانین تشکیلاتی و اجتماعی و اقتصادی ـ توجه کنند
تاکنون دست خیانت استعمار، به طرق مختلف، فاصله عمیق بین طبقه جوان و مسائل ارجمند دین و قواعد سودمند اسلام ایجاد نموده؛ طبقه جوان را به روحانیون و اینها را به آنها بد معرفی نموده و در نتیجه وحدت فکری و عملی از بین رفته و راه را برای مقاصد شوم اجانب باز نموده است و تاسف بیش تر آنکه همین دستگاههای مرموز نگذاشتهاند طبقه تحصیل کرده به احکام مقدسه اسلام ـ به خصوص قوانین تشکیلاتی و اجتماعی و اقتصادی ـ توجه کنند و با تبلیغات گوناگون وانمود کردند که اسلام جز احکام عبادی مطلبی ندارد؛ در صورتی که قواعد سیاسی و اجتماعی آن بیشتر از مطالب عبادی آن است. 11/10/48
ایجاد پیوند دوستی و تفاهم
توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هرچه بیشتر با روحانیون و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند. از نقشهها و توطئههای دشمن غافل نباشند و به مجرد اینکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنها افکند، او را ارشاد و نصیحت کنند و اگر تاثیر نکرد از او روی گردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت. 15/3/68
استفاده از متخصصین حوزههای علمیه در دانشگاهها
در سابق بین علمای اسلام با دانشگاه هیچ وقت این طور اجتماع نداشتند که در یک محیط با یک دل با هم بنشینند و ببینند که ما محتاج چه هستیم و باید چه بکنیم. دامن زده بودند به اختلاف در داخل کشور ما.
باید در دانشگاه همان طوری که علوم مادی تدریس میشود، علوم معنوی هم تدریس بشود. باید امور انسانی و تربیتی به دست اشخاصی که بدانند تربیت اسلامی چه است و بدانند اسلام چه است، تدریس بشود. 18/9/60
جدایی یعنی هلاکت
هشدار میدهم که ملت و روحانیت، دانشگاه و روحانیت، از هم جدا نشوند که جدا شدن اینها از هم، هلاکت ملت و هلاکت اسلام و هلاکت کشور است. 14/12/59
خطر انزوای حوزه و دانشگاه
دانشگاه پیوند خودش را با فیضیه محکم کند و فیضیه محکم کند پیوستگی خودش را با دانشگاه. شما دو قشری هستید که اگر اصلاح بشوید، اصلاح میشود ملتها. اگر خدای نخواسته شما اصلاح نشوید، یا منزوی بشوید، مملکتتان و کسانی که میتوانند در مملکت کاری بکنند، منزوی خواهند شد. 14/12/59
رابطه برادر گونه
قشر روحانی و قشر دانشگاهی. اینها باید چشم هایشان را باز کنند و همه با هم برادر وار، بدون اختلاف کلمه، همه با هم پیش بروند و این نهضت را به آخر برسانند. 29/2/58
نیاز متقابل حوزه و دانشگاه
اگر آخوندها بخواهند بگویند که منهای دانشگاه، منهای جبهههای سیاسی آن هم صحیح نیست. برای اینکه آن هم کارشناس لازم دارد. شما کارشناس اسلامی هستید لکن بعضی مسائل سیاسی را شماها هم نمیتوانید حل کنید و محتاج به اینها[دانشگاهیان] هستید. 3/10/57
نزدیک شدن دانشگاه با روحانیت و به دست و پا افتادن آمریکا و انگلیس
شما میبینید که الان در ایران که یک وحدت کلمه پیدا شده است چطور لرزاننده است همه تختها و تاج ها را و همه ابر قدرات ها را. همه به دست و پا افتاده اند. میبینید که الان در ایران یک قدری دانشگاه با روحانیت نزدیک شده، روحانیت با دانشگاه نزدیک شده، بازار با دانشگاه و با رو حانیت یکی شدهاند ـ در صورتی که باز اختلافات فیالجمله ای هست و بعد عرض میکنم ـ آمریکا را آن جا متزلزل کرده و شوروی را آن جا متزلزل کرده و این قلدرها هم در خود ایران به دست و پا افتادهاند. 3/10/57
انسجام قشرهای تحصیل کرده و حوزوی
نهضتی که سالهای اخیر به تایید خداوند متعال به پا شده و موجب نزدیکی قشرهای تحصیل کرده با علمای دین شده، امید واثق دارم که این نور به خاموشی نگراید و هر روز شکافهایی که به دست خائنان سوداگر غرب و شرق برای استعمار ملل حاصل شده است، با جنبش دنیایی و همه جانبه طبقات تحصیل کرده اعم از روحانی و دانشگاهی از بین برود و با اطلاع از دردها و نابسامانیها به علاج و سازندگی بپردازند. 28/2/50
تفرقه حوزه و دانشگاه، ضربه اساسی
وقتی که در ایران خودمان نظر میکنیم میبینیم که کوششهای زیادی شده است برای تفرقه انداختن بین دو جناحی که اگر آن دو جناح متحد بشوند کارهای کشور اصلاح میشود و آن جناح روحانی و جناح دانشگاهی. چقدر کوشش کردهاند برای تفرقه بین دو جناح، به طوری که در دانشگاه اسم روحانی را نمیشد بیاوری و در حوزه اسم دانشگاهی. این در اثر تبلیغات دامنه داری بود که کرده بودند و با آن تبلیغات و بیتوجهی ما این طور مسائل واقع شد و آن ضربهای که ما از این افتراق خوردیم، از هیچ چیز نخوردیم؛ یعنی اساس تمام ضربهها این بود. 20/10/60
تا این دو قشر پیوند داشته باشند، استقلال کشور محفوظ میماند
در سالهای طولانی، بنای آنها این بود که دو قشر را که سعادت یک ملت و عظمت یک ملت و استقلال یک ملت بسته یه این دو قشر است ـ قشر روحانی و قشر دانشگاهی اینها مغز متفکر هستند ـ کوشش کردند که این دو قشر را از هم جدا کنند، که با هم دشمن کنند و ما دیدیم و شما دیدید که این دو قشر با هم دشمن بودند، تا این انقلاب اسلامی پیدا شد و اسلام دعوت خودش را شروع کرد. دعوت اسلام پیوند همه قشرها خصوصاً پیوند دانشگاه و حوزه است. تا این دو قشر با هم پیوند داشته باشند، استقلال کشور شما محفوظ میماند. 23/3/60
هوشیاری حوزه و دانشگاه برای مقابله با تفرقه افکنان
هم دانشگاه چشمهای خودش را باز کند و هم فیضیه! بدانید شما که باز دستهایی در کار است که شماها را از هم جدا کنند. آنها، آنهایی که استعمارگرند، آنهایی که تابع استعمارگران هستند، آنهایی که قبله شان یا لندن است یا واشنگتن یا مسکو، پیوند این دو قشر را به مصالح خودشان و مصالح اربابان شان مضر میدانند.
...عزیزان دانشگاهی من و عزیزان فیضیهای من! آگاه باشید که دشمنها درصددند که بین شما تفرقه بیندازند و توجه داشته باشید که اگر دانشگاه و فیضیه اصلاح بشود، کشور شما استقلال خودش را بیمه میکند. آن قلمها و زبانهایی که کوشش میکنند که این دو قشر را از هم جدا کنند، آنها هستند که قبله آنها مسکو یا واشنگتن است. شما هوشیار باشید که این مصلحت بزرگ را که وحدت دانشگاه و حوزه است، از دست ندهید... خداوند تبارک و تعالی یار و پشتیبان حوزه و دانشگاه باشد و یار و پشتیبان همه ملت. 23/3/60
تز جدایی دین از سیاست
این معنایی که دین از سیاست جداست، مطلبی است که استعماریها انداختهاند در دهان مردم و میخواهند به واسطه این، دو فرقه را از هم جداکنند، یعنی آنهایی که عالِم دینی(طلاب) هستند علی حده شان کنند و آنهایی که غیر عالم دینی (دانشگاهیان) هستد علی حده شان کنند. سیاسیون را از سایر مردم جدا کنند تا استفاده هایشان را بکنند. اگر این قوا با هم مجتمع بشوند، آنها میدانند که با اجتماع قوا نمیتوانند منافعی را که میخواهند ببرند و برای همین دامن به این تفرقهها زدهاند زیاد. 30/11/57
حمله به دو جبهه روحانی و دانشجو
این خارجیها، کارشناسهای اجانب، آنها که میخواستند این مملکتها را غارت کنند، عنایت شان به دو جبهه بود، یکی جبهه روحانیین، یکی جبهه دانشگاهها. برای همین دو جبهه اگر تربیت صحیح شوند، که در پهلوی علم، تربیت و عمل صحیح باشد؛ آنها این معنا را فهمیدند که اگر این دو جبهه به آن طوری که باید باشد، بشود، دست آنها از منافع کوتاه خواهد شد.
اگر یک دانشگاه صحیح ما داشته باشیم، یا یک روحانی به تمام معنا روحانی داشته باشیم، اجازه نخواهد داد به اجانب که همه حیثیت یک مملکت را از بین ببرند. از این جهت چون این دو جبهه را آنها برای خودشان خطر میدانستند، حملهشان به این دو جبهه بود، منتها فرم حملهشان فرق داشت. در زمان رضاخان که من یادم هست و اکثر شما یادتان نیست، در آن زمان با سر نیزه حمله میکردند این جبهه را بشکنند و حمله میکردند مدارس را، افراد را میگرفتند میبردند، عمامهها را بر میداشتند، لباسها را میکندند، مدرسهها را میبستند، مساجد را تعطیل میکردند، مجالس وعظ و روضه و اینها را به کلی از بین بردند. منتها در دانشگاه چون از انعکاس خارجیاش میترسیدند، به این فرم وارد نمیشدند، به فرم دیگر وارد میشدند که نگذارند دانشجویان رشد کنند.
بعد فهمیدند این طرز نتیجه ندارد. فشار هرچه زیادتر باشد بدتر خواهد شد. برای اینها بدتر خواهد شد. در زمان محمدرضا حمله به روحانیت را تغییر دادند. شروع کردند به تبلیغات کردن که مردم را از روحانیت جدا کنند؛ چون این دو قوه اسلام، قوه رو حانیت و دانشگاه، میتوانست در مقابل اینها بایستد... شروع کردند به تبلیغات ضد روحانیت که جدا کنند روحانیت را از دانشگاه و همه را از مردم... و این نقشهای بود برای این که قشرهای موثر را از هم جدا بکنند و همه را از ملت جدا بکنند تا نتوانند اینها کاری انجام بدهند و آنها بهره برداری خودشان را از این کشور بکنند. 06/4/58
پینوشت:
1- صحیفه امام، جلد19، صفحه 443
2- صحیفه امام، جلد21، صفحه99