به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز روزنامه کیهان نوشت: سفرهای استانی یکی از کارآمدترین برنامه های دولت نهم بود که در میان خدمات فراوان دوره اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، برجستگی و دستاوردهای مثال زدنی و تحول آفرین داشت. امروزه اما، اگرچه آقای رئیس جمهور اعلام کرده است که برای سرعت بخشیدن به پروژه های نیمه تمام و در ادامه خدمت رسانی به مردم، عازم سفرهای استانی شده است، ولی آنچه در جریان سفرهای اخیر پررنگ تر از افتتاح این طرح و آن پروژه به چشم می خورد، هزینه کلان و نجومی از بیت المال برای تبلیغ انتخاباتی به نفع نامزد احتمالی حلقه انحرافی و در همان حال، تنش آفرینی و حاشیه سازی با حمله به دشمنان فرضی است و باز هم مثل همیشه، بی آن که برای اثبات ادعاهای خود هیچ سندی ارائه کند و یا از افراد و جریاناتی که مدعی است در مسیر خدمت رسانی ایشان سنگ اندازی می کنند، کمترین نام و نشان و مشخصاتی بر زبان آورد.
آقای احمدی نژاد ادعا می کند که «اگر طرح هدفمندی یارانه ها تا مرحله آخر انجام می شد قرار بود که هر فرد 250 هزارتومان یارانه نقدی دریافت کند که متاسفانه با مخالفت روبرو شد و گفتند با این کار مردم را تنبل و پول را به بیکاران می دهید.»
«اگر از جمعیت 75 میلیونی کشور 30 میلیون نفر آماده کار در اقتصاد فعال شوند و برای ساختن کشور کار کنند انقلابی اقتصادی برپا می شود.»
«می گویند باهات برخورد می کنیم!... شما عددی نیستید در برابر ملت که بخواهید برخورد کنید... اگر گوشه ای از پرونده شما را بالا ببریم دیگر جایی در بین ملت نخواهید داشت»!
«برخی تصور می کنند وقتی انقلاب ایجاد و جمهوری اسلامی برپا شد دیگر کاری نمانده و همه چیز تمام شده است، در حالی که ما در ابتدای راه هستیم.»
و ادعاهای دیگری از این دست که درباره آن گفتنی هایی هست.
1- اظهارات یکسویه و ادعای عدالتخواهی جناب احمدی نژاد در حالی است که این روزها تورم و گرانی افسارگسیخته، امان بسیاری از مردم و مخصوصاً اقشار مستضعف و کم درآمد جامعه را بریده است و ایشان اگر در ادعای مردم دوستی خود صادق هستند - که انشاءالله باشند - به عنوان رئیس قوه اجراییه وظیفه دارند تمامی تلاش خود را برای مقابله با گرانی و سامان دادن به شرایط اقتصادی کشور به کار گیرند و به جای سخنرانی های طولانی و یکسویه، برای مردم توضیح بدهند که در این زمینه چه اقدامی انجام داده اند؟!
آیا هزینه 50 میلیارد تومانی از بیت المال و از کیسه مردم مظلوم و مستضعف برای تبلیغات انتخاباتی آقای مشایی در استادیوم آزادی را می توان نمونه ای از عدالتخواهی آقای رئیس جمهور تلقی کرد؟! اجبار کارمندان دولت برای حضور در این مراسم و متوقف کردن وظایفی که آنان در قبال ملت دارند و ... که جای خود دارد و فعلاً بماند!
ممکن است آقای احمدی نژاد ادعا کنند که مراسم استادیوم آزادی برای تبلیغ کاندیداتوری آقای مشایی نبوده و بفرمایند بهترین دلیل آن که ایشان در آن مراسم حضور نداشت! که در پاسخ باید گفت؛ آقای رئیس جمهور! یعنی حضرتعالی متوجه حضور مشایی در استادیوم نشده اید؟! چه کسی در محوطه زیر جایگاه به انتظار نشسته بود؟! و هنگامی که برخلاف انتظارتان از مراسم استقبال نشد ترجیح داده شد که آقای مشایی آفتابی نشود؟! حالا بحث برسر این بود که با توجه به آنهمه تبلیغات، غیبت مشایی چگونه قابل توجیه است؟! و آقای ملک زاده توضیح داد که بهتر است ایشان مخفیانه از استادیوم خارج شده و در مزار خانم عسل بدیعی حضور یابد و خبر آن نیز منتشر شود تا غیبت وی سؤال برانگیز نباشد! و این فقط یک نمونه کوچک! از هدر دادن بیت المال است و سؤال این است که آقای رئیس جمهور با آن ادعای غلیظ عدالت خواهی- که البته در دولت نهم واقعیت داشت- امروزه برای اقشار محروم و مستضعف جامعه که در تورم و گرانی افسارگسیخته دست و پا می زنند چه پاسخی دارند؟!
2- آقای احمدی نژاد این ترجیع بند را تکرار می کند که «می خواستیم با اجرای کامل طرح هدفمندی یارانه ها به هر نفر 250 هزار تومان بدهیم ولی نگذاشتند»! و به این پرسش ها پاسخ نمی دهند که قصد داشتید این مبلغ - در مجموع کلان- را از کدام منبع پرداخت کنید؟ چه کسانی مانع شدند؟ گفتنی است اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها دستاوردهای مهمی داشت که صرفه جویی در استفاده از حامل های انرژی از جمله آنها بود. ولی مگر قرار نبود درآمد حاصل از هدفمندی به حمایت از تولید اختصاص یابد؟ دولت حضرتعالی در این زمینه دست به چه اقدام قابل قبولی زد؟! تقریبا هیچ! و مگر شرط لازم و ضروری برای اجرای این طرح، لزوم چاره جویی و مهار تورم نبود؟ آیا حضرتعالی تورم را مهار فرمودید؟ و یا هر از چندگاه به یک حاشیه سازی روی آوردید؟ قرار بود توزیع یارانه ها در میان دهک های کم درآمد باشد ولی دولت محترم به توزیع ناعادلانه و مساوی در میان همه دهک ها پرداخت- بنابراین نفرمائید که از اقشار ثروتمند گرفتید و به اقشار مستضعف دادید!- از سوی دیگر، دولت در تأمین منابع یارانه های کنونی یعنی هر نفر 45 هزار تومان با چالش های جدی روبرو بوده و هست تا آنجا که سخن از کسری 20 هزار میلیارد تومانی در میان است و از سوی دیگر در شرایط کنونی وعده یارانه 250هزار تومانی علاوه بر آن که دور از واقعیت و فقط یک شعار دهن پرکن است متضمن آزادسازی انفجارگونه قیمت بنزین و برق و گاز وآب و... نیز هست و این به مفهوم تورم لجام گسیخته ای است که یارانه 600هزار تومانی هم از عهده آن برنمی آید و تورمی 200درصدی به دنبال دارد. آیا جناب رئیس جمهور از این واقعیات و محاسبات کارشناسانه خبر ندارند؟ اگر پاسخ منفی است که تأسف بار است و اگر پاسخ مثبت باشد، باید پرسید چرا صادقانه با افکار عمومی برخورد نمی فرمائید و با رویکرد انتخاباتی واقعیات را وارونه جلوه می دهید؟!
3- فرموده اند اگر جمعیت 30 میلیون نفری آماده به کار در اقتصاد فعال شوند، انقلابی اقتصادی برپا خواهد شد، که سخن قابل قبولی است ولی سؤال این است که مگر اشتغال آفرینی وظیفه دولت نیست؟ اگر هست- که هست- دولت محترم در این زمینه چه کرده است؟ و یا قرار بود چه بکنید که به قول حضرتعالی، عده ای مانع شده اند؟!
به عنوان مثال - و فقط یک نمونه - مگر همین آقای مشایی ایران دوست! در حالی که مردم کشورش به اشتغال آفرینی نیاز مبرم داشتند و جوانان متخصص و جویای کار از بیکاری رنج می بردند، در اردیبهشت ماه 87، برای ساخت 1000دستگاه ساختمان سرویس بهداشتی بین راهی با شرکت اسپانیایی «گینجرو بونو» وارد مذاکره نشده بود. و باز هم، مگر همین آقا که عقربه قطب نمای آقای رئیس جمهور همه جا به سوی ایشان نشانه می رود، میلیاردها تومان بیت المال را برای ساخت سالن های همایش کیش در اختیار چند ضد انقلاب فراری ساکن آمریکا نظیر «یحیی فیوضی» و دخترش «پانته آ» قرار نداد و در مقابل اعتراض کیهان اعلام کردند که آنها از ایرانیان عاشق کشورشان هستند! ولی آقای فیوضی طی مصاحبه ای در آمریکا گفت «وطن من آمریکاست، نه ایران»! و ده ها نمونه دیگر...
4- آقای رئیس جمهور می فرمایند «برخی تصور می کنند وقتی انقلاب ایجاد و جمهوری اسلامی برپا شد دیگر کاری نمانده است و همه چیز تمام شده است، در حالی که ما در ابتدای راه هستیم»! ایشان باز هم مانند همیشه توضیح نمی دهند چه کسی چنین ادعایی کرده است؟! ولی برای اطلاع جناب رئیس جمهور لازم به یادآوری است که این ادعا نیز از سوی جناب مشایی مطرح شده - که نوار صوتی و تصویری آن موجود است- ایشان می فرمایند:
«در سال 1357 انقلاب کردیم تا انقلاب اسلامی را صادر کنیم اما من اینجا عرض می کنم که دوران اسلام گرایی به پایان رسیده است(!) معنایش این نیست که اسلام گرایی وجود ندارد یا رو به نضج نیست، نه، اسلام هست اما دوره اش به پایان رسیده است. اکنون دوره اسب سواری تمام شده، اما اسب هست و سوارش هم هست»!
خب! جناب رئیس جمهور حالا چه می فرمائید؟!
5- آقای احمدی نژاد طی سخنانی در هفتکل می گوید «به من گفته اند که اگر زیاد حرف بزنی پدر تو را درمی آوریم»! و پاسخ می دهد «اگر گوشه ای از پرونده شما را بالا ببریم دیگر جایی در بین ملت نخواهید داشت»! که صرفنظر از ادبیات ناپسند ایشان باز هم باید پرسید؛
الف: چه کسانی چنین ادعایی کرده اند؟ اگر ادعای شما واقعی است- و با عرض پوزش- مانند ادعای شما درباره لیست کذایی 300 نفره مفسدان اقتصادی که هیچ وقت نشانه ای از آن ندادید، پوچ و بی پایه نیست، چرا نام و نشان آنها را اعلام نمی کنید؟! ممکن است بفرمایید از آنها می ترسید! که اولا؛ باید گفت ایران عزیز به رئیس جمهور ترسو نیازی ندارد. و ثانیا؛ شما که با حرارت می فرمایید ملت توی دهن آنها خواهد زد، دیگر از چه می ترسید؟!
ب: جناب رئیس جمهور! باز هم با عرض پوزش، تجربه 34 ساله انقلاب به ما آموخته است اینگونه ادعاها معمولا از سوی کسانی مطرح می شود که از افشای برخی مسائل پشت پرده خود نگران هستند! البته، انشاءالله که شما از آن دسته افراد نیستید، اگرچه هویت افشا شده برخی از اطرافیان حضرتعالی و حمایت بی چون و چرای شما از آنها تا حدودی علت نگرانی احتمالی شما را قابل فهم می کند! ولی تقصیر خودتان است که به آنها چسبیده اید!
ج: راستی اگر ادعای شما واقعیت دارد، چرا از آن برای «گروکشی» استفاده می کنید؟! و می فرمایید در صورتی که آنها- یعنی همان جریان مورد ادعای شما- علیه جنابعالی کاری بکنند، شما هم پرده ها را بالا می زنید! اگر اسناد شما صحت دارد دلیلی ندارد که آن اسناد را پنهان نگه دارید! ملک شخصی شما که نیست. متعلق به ملت است و باید پیگیری شود. ولی خودداری شما از انتشار آن تنها دو علت می تواند داشته باشد. اول؛ آن که بلوف زده اید و این ادعا نیز چیزی شبیه لیست کذایی مفسدان اقتصادی است! و دوم این که از افشاگری متقابل آنها نگران هستید! آیا دلیل دیگری هم می تواند وجود داشته باشد؟! خودتان بفرمائید.
6- آقای احمدی نژاد از فساد اقتصادی یک جریان و از جمله آشفته کردن بازار ارز از سوی آنان سخن گفته اند که علاوه بر پرسش های فوق الذکر درباره چرایی خودداری ایشان از ارائه نام و نشان آنها، این پرسش نیز مطرح است که مگر همین جناب مشایی با متهم اول فساد کلان و 3 هزار میلیارد تومانی بانکی دستکم دو ملاقات خصوصی در هتل لاله تهران نداشته است؟ چرا موضوع آن ملاقات ها را که با ذکر سند در دادگاه مطرح شده است فاش نمی کنید؟ چه کسانی با تزریق مبالغ کلان ارز به بازار، باعث آشفتگی بازار ارز شدند و مابه التفاوت آن را به کدام کیسه ریختند و اندوختند؟! و ده ها چرای دیگر از همین دست که بماند! و... آقای رئیس جمهور در ماه های آخر مسئولیت خود دستاوردهایتان را ضایع نکنید!