گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - سروش ظهرابیان؛ به جرات می توان گفت که یکی از مهمترین و حساسترین انتخابات در کشور ما انتخابات شورای شهر است.شورای شهر در حقیقت کلید و دریچه ی ورود جریان های سیاسی به بخش های مهم تر حکومت است و هر جناح سیاسی که بخواهد نقش فعالی در عرصه ی سیاسی کشور بازی کند بدون شک باید در ابتدا و به عنوان اولین قدم بیشتر کرسی های شورای شهر را از آن خود کند.دلیل این امر هم اولا وجود ظرفیت های زیاد در این شورا جهت نشان دادن توانایی عملی و مدیریتی گروه ها و احزاب و ثانیا توانایی برقرار کردن ارتباط تنگاتنگ با مردم و گروه های مختلف اجتماعی است.
اولین دوره ی انتخابات شورای شهر در ایران در سال 1377 در دوران اصلاحات انجام شد.تا قبل از آن شهردار تهران و دیگر شهرها ، توسط وزارت کشور انتخاب می شدند.گرچه بنیان گذار انتخابات شورای شهرها اصلاح طلبان بودند ، اما استفاده و نفعی که اصولگرایان در ادوار بعدی از این انتخابات بردند بسیار بیشتر از اصلاح طلبان بود چرا که اصولگرایان توانستند با استفاده از دور دوم و سوم انتخابات شورای شهر دوباره زمینه را برای بازگشت خود به مناصب مهم کشور فراهم کنند.در حقیقت حرکتی که اصلاح طلبان شروع کننده ی آن بودند در آینده به کام اصولگرایان تمام شد.
در اولین دوره ی انتخابات شورای شهر تهران با توجه به جو سیاسی حاکم بر کشور اصلاح طلبان توانستند با استفاده از چهره های برجسته ای چون عبدالله نوری ،سعید حجاریان،ابراهیم اصغرزاده، محمد عطریانفرو... بیشتر کرسی های شورای شهر را از آن خود کنند.پس از ورود اصلاح طلبان به شورای شهر، مرتضی الویری را به عنوان شهردار انتخاب شد.الویری در کل نزدیک به سه سال شهردار تهان بود.دوران ابتدایی ریاست الویری بر شهرداری که تقریبا دو سال به طول انجامید ،کم حاشیه ترین دوران شورای اول شهر به حساب می آید.سرآغاز ایجاد تنش ها در شورای شهر اول مربوط به زمانی می شود که افراد نامداری چون عبدالله نوری جهت شرکت در انتخابات مجلس از این شورا جدا شدند و همین امر فرصت را در اختیار افراد چپ که در شورا بودند قرار داد تا بتوانند زمینه های لازم جهت برکناری شهردار را را فراهم کنند.درگیری های داخلی در شورا به اوج خود رسید و سرانجام الویری از طریق آبستراکسیون از سمت شهرداری برکنار می شود.پس از الویری محمد حسین ملک مدنی جایگزین وی می شود.ملک مدنی صراحتا اعلام میکند که حاضر به باج دادن به اعضای شورا نیست.
مدتی پس از حضور ملک مدنی اختلافات درونی اعضای شورا بر سر میزان فروش تراکم دوباره شروع می شود و ملک مدنی نیز قربانی این اختلافات درونی می شود و پس از 10 ماه کار به بهانه ی جلوگیری از فروش تراکم برکنار می شود.پس از ملک مدنی معاون فنی و عمرانی وی به نام محمد حسین مقیمی بر سر کار می آید.انتخاب مقیمی اخرین برگ فعالیت شورای شهر اول است چرا که پس از آن ، اعضا به دلیل اختلافات درونی عمیق دیگر حاضر به برگزاری جلسه نبودند و وزارت کشور نیز به این بهانه که شورا باید هر هفته تشکیل جلسه دهد اما اکنون سه ماه است که تشکیل جلسه نداده مجلس اول را چهارماه پس از شهردار شدن مقیمی و در حالی که چند ماه تا انتخابات شورای شهر دوم بیشتر باقی نمانده بود منحل می کند .به این ترتیب مهر پایانی بر سیاست بازی ها و اختلافات درونی بی پایان این شورا می زند.همین کارنامه ی غیرقابل دفاع موجب شد که حزب آبادگران جوان (اصولگرایان) در دور بعدی انتخابات حداکثر استفاده را از عملکرد نامطلوب اصلاح طلبان ببرد و اکثر کرسی های شورا را از آن خود کند و از آن طریق راه را برای رسیدن به سایر مناصب حکومت برای خود هموار گردانند.
نکته ی حائز اهمیت و قابل توجه در این میان آن است که اصلاح طلبان پس از کارنامه ی غیر قابل قبولی که در مجلس اول از خود به جای گذاشتند قصد بازگشت دوباره به این شورا را دارند و امید بدان بسته اند که مسیری را که اصولگرایان در سال81 رفته اند، را آن ها نیز بپیمایند و از طریق شورا دوباره به مراکز اصلی حکومت بازگردند.
همین امر،یعنی تلاش اصلاح طلبان برای بازگشت دوباره به مراکز اصلی کشور از طریق انتخابات شورا، نشان دهنده ی اهمیت بسیار بالای انتخابات این دوره ی شورا است و بدیهی است که جریان های مختلف اصولگرایی نباید، به دلیل تب و تاب ناشی از انتخابات ریاست جمهوری اهمیت این انتخابات را فراموش کنند. چرا که غفلت از انتخابات این دوره ی شورا به منزله ی ایجاد فضا و فرصت ،جهت تجدید حیات پیکر نیمه جان اصلاحات است.