گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ تکنوکرات و تکنوکراسی دارای مفاهیمی در بعدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. تکنوکرات در سطح کلان کسی است که فن، تکنیک، فن آوری و ماشین را در مدیریت به کار می گیرد. اطلاق واژه تکنوکرات در قرن اخیر که سلطه ماشین و فن آوری بر انسان بیشتر شده است معنا پیدا می کند.
تکنوکراسی نیز که بر گرفته از تکنوکرات است به دو معناست اول، نظامی است که در آن حاکمیت علوم و فنون و ماشین بر انسان پذیرفته شده است. دوم، صاحب فنون بر بکار گیرنده فن تسلط دارد.
مفهوم تکنوکراسی در سطحی بالاتر و عمیقتر در مفهوم «عقلانیت ابزاری» ریشه دارد. بنابراین درباره اهداف به لحاظ ارزشی و اخلاقی داوری ندارد و اساسا برایش موضوعیت ندارد و فقط تحقق هدف مهم است.
اما آیا حاکمیت و سلطه تکنیک، فناوری و ماشین بر انسان مضر است؟
باید توجه داشت هنگامی که سلطه و حاکمیت چیزی را بر خود می پذیریم ناگزیر به اجرای فرامین و قوانین آن هستیم پس حاکمیت فن و ماشین به معنای قبول نظم و قوانین ماشینی است. بدین معنا که در اتخاذ سیاست ها و تصمیم گیری ها عوامل فنی و ماشینی نقش نخست را دارند و سایر عوامل از جمله ارزش های انسانی و اخلاقی و دینی در این مقوله جایی ندارد.
به طور مثال زمانیکه کرباسچی در دهه 70 شهردار تهران بود میگفت باید تهران از نظر مدرن بودن تبدیل به شهری بشود که هر کس زیر 500 هزارتومان درآمد دارد تهران را ترک کند چون نمیتواند هزینههای چنین شهری را پرداخت کند. این نوع تفکر ناشی از یک عقل ابزاری است که فقط دغدغه فنی دارد و مسایل فرافنی و فراتکنیکی مثل دغدغه عدالت در آن راهی ندارد.
تکنوکراسی در بعد اجرایی و مدیریت اقتصادی نیز با تولید انبوه، مصرف انبوه و فراوان همراه می گردد. از این رو تبلیغات شدید تجاری، حریم آزادی انسانها را از بین می برد.
هدف نهایی توسعه است. توسعه ای که از طریق اعداد ریاضی بدست می آید و در آن ارزش های انسانی و اخلاقی ودین جایگاهی ندارند.
در نهایت اینکه تکنوکرات ها به دنبال اصلاحات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، خصوصی سازی و مدیریت کلاسیک و علمی هستند.
عمدهترین گروه تکنوکرات ها در ایران، کارگزاران سازندگى است که در مجلس پنجم نقش عمدهاى ایفا کرد. هواداران آقای هاشمی رفسنجانی ( کارگزاران ، اعتدال وتوسعه و...) معروف به جریان تکنوکرات در ایران هستند.
یک پژوهشگر سیاسی در این باره می گوید: ساختن پل، جاده و دغدغههای سختافزارانه در ذیل تفکر تکنوکراتی در دوران هاشمی مطرح میشود و مدیران آن زمان توجه ندارند که این مسیر چگونه طی میشود و در واقع دغدغههایی فراتر از دغدغههای فنی نداشتهاند.
ما تحولات اجتماعی و تغییرات ارزشی را در دوره هاشمی و غلبه تکنوکرات ها داشتیم که جامعه را از ارزشهای عدالتخواهانه و سادهزیستی و مبارزه با اسراف و طرفداری از قناعت به یک جامعه مصرفگرا، تجملگرا و ثروتگرا تبدیل کرد. چرا که آنها با عقل محدودِ ابزاری تصمیم می گرفتند و فراتر از نگاه ابزار ی و تکنیکی دغدغه ای نداشتند. شهردار اسبق تهران کرباسچی نیز به دنبال این بود که تهران را به یک شهر مدرن تبدیل کند. در حالیکه به چه قیمت و چه هزینهای چندان برایش مهم نبود.