* من از اردوگاه اصلاحطلبان آمده بودم، خودم را اصلاحطلب میدانستم. منش اصلاحطلبی را منش انقلاب میدانم و این را در طول 30سال گذشته بارها مطرح کردهام و فکر میکردم که برای ایجاد یک گفتمان منطقی و معقول باید به سمت اجماع برویم و این شعار را تا آخر ادامه دادم و به آن وفادار ماندم.
* من خودم را رهبر جریان اصلاحات نمیدانم و عضوی از این مجموعه میدانم. بعد از این انتخابات مردم برروی ضرورت داشتن یک تشکل فراگیر حزبی تاکید بیشتری دارند. در گروههای مختلفی که دیدار میکنم تقریبا یکی از مطالباتشان این است که جریان اصلاحطلبی سامان سیاسی فراگیر پیدا کند.
* فعلا باید رییسجمهور منتخب حمایت شود. آنچه از اول مطرح کردم این بود که حول محور آقای خاتمی هر اجماعی صورت بپذیرد-البته ساز و کار آن را وارد نمیشوم که آیا منطقی و دموکراتیک بود یا نه- و جمعبندی ایشان هر چه باشد تمکین میکنم و همین کار هم انجام دادم.
* {هنوز هم آقای خاتمی را میبینید؟} بنا بر ضرورت با همه بزرگان دیدار و گفتوگو میکنم. آخرین باری که با ایشان دیدار کردم پنجشنبه قبل از انتخابات بود که ایشان به همراه سیدحسن آقای خمینی و آیتالله بجنوردی و چند نفر از دوستان به منزل ما آمدند. عزیزان در مورد بهاصطلاح کار بزرگی که من انجام دادم تقدیر و تشکر کردند.
* دو دیدار با آقای روحانی داشتم، یک دیدار اوایل پیروزی ایشان صورت گرفت و یک دیدار روز 15تیر.
* تا کنون پیشنهاد معاون اولی از طرف آقای روحانی به بنده نشده است. بهعنوان یک عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتیشریف و در فرهنگستان علوم و نهادهایی همچون مجمع تشخیص و شورایعالی انقلاب فرهنگی خدمت میکنم.
* عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات ضعیف بود و به نظرم یک توهم شکست بر بخشی از اصلاحطلبان حاکم بود. بارها در جمع دوستان و در جلسات مختلف مطرح کردهام که بدترین نگرش برای یک جریان سیاسی توهم شکست است. جریان سیاسی برای ادامه حیات خود باید حضور داشته باشد. البته حضور، لزوما موجب پیروزی نمیشود و میتواند با شکست هم مواجه شود. نه اصلاحطلبان میتوانند قهر کنند و نه یک جریان سیاسی میتواند فعالیتش را متوقف کند. بخشی از مشکلات آنها ناشی از فضای بستهای بود که بر اصلاحطلبان حاکم بود حتی زمزمههایی در بخش بهاصطلاح تند آنها در مورد تحریم انتخابات شنیده میشد. من برای حضور در انتخابات از کسی اجازه نگرفتم.
* همه مسوولان باید در ارایه آمار وسواس به خرج دهند. متاسفانه طی سالیان اخیر آمارهای غلط به مردم داده شد. این خیلی بد است و باعث میشود مردم به مسوولان اعتماد نکنند. درست نیست که درباره موضوعاتی همچون تورم هر مسوولی آمار متفاوت دهد و تذکر من کلی بود و اینکه نباید اعتماد مردم را سلب کرد. مردم باید صددرصد به حرف دولتمردان خود اعتماد کنند. بنابراین باید همواره اطلاعات دقیق و صحیح به مردم داده شود. مردم بهتر از مسوولان مسایل کشور را تحلیل میکنند و در جریان مشکلات کشور قرار دارند و با دریافت آمار و اطلاعات دقیق، مردم بهتر میتوانند مسوولان ر ا همراهی و کمک کنند.
* {در پاسخ به اینکه نقاط افتراق اصلاحطلبان با روحانی در چیست؟} نمیدانم چقدر صحیح است که به این موضوع بپردازیم. در شرایطی که نیاز به همدلی داریم بحث روی انشقاق و تفاوت اصلاحطلبان با رییسجمهور منتخب درست نیست اما همگرایی زیادی وجود دارد. باید به فرد پیروز احترام گذاریم. مهم این است که الان آقای روحانی رییسجمهور است و باید بتواند منش، روش و دیدگاه و وعدههای خود را در عمل پیاده کند.
* {تاثیر کنارهگیری شما در رای یکدورهای روحانی چقدر است؟}اجازه دهید من اینگونه سوالها را جواب ندهم. مردم جواب دادهاند. کار خودم را وظیفه میدانستم. منتها مردم با بزرگی خودشان برخورد کردند و تحلیلهای مختلفی از این کار شده است.
* {در واکنش به یادداشت های کیهان} من جوابی نمیدهم. من بعضی جوابدادنها را به قول معروف دنبال نخود سیاه رفتن میدانم و وقت پرداختن به این مسایل را ندارم. نگاه ما باید مثبت باشد و نگاه اخلاقمدارانه میتواند رقبا را قانع کند که بهگونه دیگری رفتار کنند.