گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ عبدالعزیز علی عبدالحفیظ رنتیسی در 32اکبر 1947در روستای ینبا (روستایی بین عسقلان و یافا) به دنیا آمد. شش ماهه بود که پس از جنگ سال 8194خانواده اش به نوار غزه پناه بردند و در اردوگاه خان یونس ساکن شدند. شش ساله بود که تحصیلات خود را در مدرسه ای وابسته به سازمان رسیدگی به پناهندگان فلسطینی آغاز کرد و به سبب اوضاع سخت اقتصادی خانواده اش مجبور شد همزمان با تحصیل، کار کند.
در سال های تحصیلی، وضعیتی ممتاز داشت. سال 1965 دروس دبیرستان را به پایان برد و به اسکندریه مصر سفر کرد. وی در آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پزشکی آغاز کرد و در سال 1197 از دانشگاه اسکندریه فارغ التحصیل شد.
این فرد به هیچ وجه اجازه بازگشت دوباره به بیمارستان را ندارد، مگر با حکم کتبی وزیر دفاع اسرائیل!
دکتر رنتیسی به قصد خدمت به مردم مظلوم فلسطین به نوار غزه برگشت و در بیمارستان «ناصر» در خان یونس به کار مشغول شد. اما به سبب اینکه اداره بهداشت اجازه ادامه تحصیل به کارکنان خود را نمی داد، با عده ای از همکارانش اعتراض و اعتصاب کردند و سرانجام موفق شد برای ادامه تحصیل به اسکندریه بازگردد و در رشته پزشکی اطفال، تخصص بگیرد.
در سال 1198جمعیت پزشکان در اعتراض به مالیات گزافی که اشغالگران صهیونیسم وضع کرده بودند، سه هفته اعتصاب کردند. در سازمان دهی این اعتصاب، رنتیسی یکی از مهره های اصلی به شمار می رفت. در همان زمان، مردم غزه هم در حمایت از پزشکان معترض قیام کردند. مدتی بعد در سال 1982 رنتیسی به سبب امتناع از پرداخت مالیات به اسرائیلی ها دستگیر و بازداشت شد.
دکتر رنتیسی در سال 1984از کار در بیمارستان برکنار شد. هنگام برکناری وی افسر صهیونیستی که مسئول پرونده او بود چنین نوشت: «این فرد به هیچ وجه اجازه بازگشت دوباره به بیمارستان را ندارد، مگر با حکم کتبی وزیر دفاع اسرائیل.»
***
از پزشکی تا تشکیل جنبش مقاومت اسلامی
حادثه المقطوره که در آن یک صهیونیست عمدا با کامیون خود به خودرو حامل کارگران فلسطینی زد و همه آنها را به شهادت رساند، جرقه تاسیس جنبش مقاومت اسلامی شد.
رنتیسی در سخنرانی افشاگرانه ای این حادثه را عمدی و هدف از آن را کشتار ملت فلسطین اعلام کرد که با شعله ور شدن آتش خشم مردم همراه شد. به دنبال این حادثه و راهپیمایی گسترده، اهالی جبالیا در اعتراض به این اقدام تروریستی با رهبران اخوان المسلمین در غزه با تشکیل جلسه ای به ریاست عبدالعزیز رنتیسی تصمیم گرفتند که انتفاضه را آغاز کنند و در شب نهم دسامبر 8 197از تشکیل جنبش مقاومت اسلامی خبر دادند. با اولین بیانیه این تشکیلات، مبارزات از مساجد آغاز و مرحله ای جدید از حیات جهادی آغاز شد.
دکتر رنتیسی در 17/12/1992 به همراه 146 مبارز فلسطینی از جنبش مقاومت اسلامی حماس و جهاد اسلامی، از جمله شیخ احمد یاسین به جنوب لبنان تبعید شد. او به عنوان سخنگوی تبعیدشدگان با تلاش بسیار، پس از قریب یکسال موفق شد تبعیدشدگان را به وطن بازگرداند. اما بلافاصله پس از بازگشت به فلسطین در یک دادگاه نظامی اسرائیل به سه سال و نیم حبس محکوم شد.
***
ما شیعه شما ایرانی ها شدیم!
یکی از ایرانیانی که در مدت یکسال زندگی تبعیدیهای حماس در نقطه صفر مرزی لبنان و فلسطین اشغالی با آنها حشر و نشر داشته نقل کرده است که شهید رنتیسی در ابتدای آشناییشان -به دلایلی مانند جنگ ایران و عراق- به جمهوری اسلامی نگاه مثبتی نداشته است اما در پایان دوران تبعید به برادران ایرانی خود گفته است: «ما شیعه شما شدیم!»
اقدامات قاطعانه و شجاعانه رنتیسی در تجدید حیات جنبش حماس، خوشایند دولت خودگردان فلسطین واقع نشد و این بار به دستور این دولت دستگیر و در آوریل 1998 روانه زندان شد. این اولین و آخرین باری نبود که دولت عرفات او را دستگیر کرد، او در مجموع 27 ماه زندان رفته بود.
دکتر رنتیسی در برابر ترور رژیم صهیونیستی می گفت: «برای اطمینان به شما اعلام می کنم که شهادت رنتیسی، زهار، هنیه، نزار ریان، سعید صیام و دیگران، جز بر عشق و همبستگی ما نمی افزاید؛ چرا که ما در این دنیا دست در دست هم بر ادامه مقاومت و مبارزه با دشمن عهد کرده ایم و فردای قیامت، آن هنگام که در برابر خداوندگار خود حاضر می شویم، در کنار همدیگر خواهیم ماند. بنده از شارون و همدستانش می خواهم که این خیال باطل را از سر بیرون کنند و بدانند که با وجود مشکلات پیش رو، راه مقاومت همچنان ادامه دارد و شهادت تنها راه منتهی به بهشت است، از همین رو سستی و ضعف را به قلب ما راهی نیست».
***
من مرگ با آپاچی را ترجیح میدهم.
رنتیسی یک روز قبل از شهادتش در آخرین مصاحبه مطبوعاتی، با به تصویر کشیدن جنایات صهیونیستی اذعان کرد: «قدرت دشمن نمی تواند مانع از تحقق پیروزی شود. چه بسیار کشورهای ستمگری که در اوج قدرت فروپاشیده اند. این بلایی است که به سر آلمان و اتحاد جماهیر شوروی سابق آمد و عجیب نخواهد بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی در عین قدرتمندی نابود شوند. فکر می کنم اراده جوانان فلسطینی، هزاران مرتبه قوی تر از سربازان صهیونیست است.»
عبدالعزیز عبدالحفیظ رنتیسی بعد از سال ها مجاهدت و مبارزه در حالی که تنها 26 روز پس از شیخ احمد یاسین رهبری حماس را بر عهده داشت، در شب شنبه 17 آوریل 2004، با موشک هلفایر بالگردهای آپاچی ارتش اسرائیل به اتومبیلاش در شمال غزه، به همراه 3 تن از همراهانش در سن 57 سالگی به شهادت رسید. با وجود تبلیغات مسموم استکبار جهانی و صهیونیسم، بیش از 114شخصیت و سازمان بین المللی، ترور او را محکوم کردند.
شهید رنتیسی در مصاحبهای که پس از ترور ناموفقش درپی شهادت شیخ احمد یاسین داشته است جملاتی به زبان آورده است که هرگز از یاد مجاهدان فلسطینی نخواهد رفت: «آیا ما از مرگ میترسیم؟ ما همگی روزی خواهیم مرد، چه با قتل و چه با سرطان،… ما همگی منتظر روز پایانی زندگیمان هستیم، فرقی نمیکند، چه با آپاچی و چه با سکته قلبی، من آپاچی را ترجیح میدهم.»
منبع: تریبون مستضعفین