سبک زندگی غرب، سبک زندگی فردگرایی، بهرهجویی حداکثری و آزمندانه از طبیعت، الگوی پوشاک و مد به جهت خودنمایی و جلب توجه، سپری کردن اوقات فراغت در راه اشباع تام شهوات و هوسها، نابودی نهاد خانواده و تحقیر امر ازدواج است.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» -سامان اسکندری؛ سبکزندگی (life style) واژهی ساده و متداولی است که قطعا تمام خوانندگان این نوشتار تاکنون آن را به دفعات شنیده و با معنای آن که همان شیوهی زندگی کردن است آشنا هستند. سبک زندگی مفهومی است که از ابتدای پیدایش اسلام و رسالت پیامبر بین مسلمانان به وجود آمد و در آثار دینی و نوشتههای علمای اسلامی از قرون اولیه تا کنون حضور پررنگی داشته است. این موضوع از ابتدای قرن میلادی اخیر بین متفکرین غربی نیز مطرح شد و پس از گذشت اندک زمانی به عنوان یکی از مهمترین موضوعات و چالشها در علوم انسانی غرب وارد شد.
اینکه چرا این مبحث پس از انقلاب اسلامی و به طور خاص در مدت زمان اخیر به دفعات مطرح شده و اصطلاحا به موضوعی داغ و پرمخاطب تبدیل شده و مورد تاکید جمع کثیری از علما و متفکرین و دانشگاهیان بوده چندان سخت نیست. علت، اهمیت فوق العاده زیاد آن و تاثیر همه جانبه بر تمامی شئون زندگی مادی و معنوی هر انسان، با هر عقیده و فرهنگی است. سبک زندگی در اصل مولودی از عقیده، مذهب، ملیت، فرهنگ، نژاد، جنسیت، طبقهی اجتماعی و سطح سواد و آگاهی است. به همین دلیل هم هست که در دوران مدرن همواره از جدیترین مباحث پیش روی بشریت بوده و انسان دریافته که سبک زندگی تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زندگی ویرا در حال و آینده در تمام زمین رقم میزند و باعث فراز و فرود و تعالی و تباهی تمدنها میشود.
حال که با مفهوم سبک زندگی آشنا و از تاثیر قابل توجه آن بر تمام ابعاد آیندهی بشریت آگاه شدیم، و از آنجا که عقل حکم میکند انسان بر هر امری که بر او تاثیر برجسته دارد حساس شود، منطقی است که ما نیز کمی در این باب تامل کرده و نقش و جایگاه این موضوع را در زندگی فردی و اجتماعی خویش درک کنیم؛ هدف این نوشته نیز همین است.
برای شروع مناسب است کمی به گذشته برگشته و دنبال پاسخ این پرسش باشیم که سبک زندگی فعلی ما از کجا آمده و الگوی زندگی امروز ما از چه منبعی به دستمان رسیده است؟ با خط زدن ادیانی که سبک زندگی را نادیده گرفته و چندان به آن نمیپردازند مانند مسیحیت و بودیسم و همچنین گروه هایی که سبک زندگی معارض با غرایز و فطرت انسان و گاه تنها مناسب برای زمان و مکان و نژادی خاص ارائه میدهند مانند صهیونیست ها، تنها به دو سبک زندگی قابل توجه و تاثیرگذار در شرایط فعلی جهان میرسیم، یکی سبک زندگی اسلامی با زیربنای توحیدی و هدف نهایی ایجاد تمدن اسلامی، دیگری سبک زندگی غربی که بر پایهی مبانی فکری اومانیسم و فردگرایی بنا شده و هدف آن ایجاد محیطی برای اشباع تمام غرایز نفسانی انسان و استفاده از هر ابزار و روش برای کسب رضایت وی است. پاسخ پرسش اخیر دربارهی سبک زندگی کنونی خویش را در این زمان میتوانیم بیابیم، باتوجه به منطقهی جغرافیایی زندگی ما، یعنی خاورمیانه که نقطهی تلاقی شرق و غرب است، سبک زندگی امروز ما نیز ترکیبی نامتقارن و وصله پینهای از دو سبک زندگی غربی و اسلامی است.
با توجه به نقش پررنگ دانشجویان به عنوان عناصر متفکر و آگاه جامعه، الزامی است این حقیقت مسلم را درک کرده و در مورد آن به یقین برسیم که ادامهی این وضعیت در آیندهی نه چندان دور دیگر ممکن نیست و مدرنیته و قوانین و پارامترهای دنیای جدید ما را مجبور میکند که یکی از این دو سبک زندگی را برگزینیم و دیگری را کاملا فراموش کرده و از صحنهی زندگیمان به کلی محو کنیم. بر سر این دوراهی، اگر ما دانشجوها بر تمام ابعاد زندگی خود بازنگری نکرده و مانند عوام از این موضوع سرسری گذشتته و تصمیم خودآگاهانهای برای انتخاب قطعی بین این دو سبک زندگی نگیریم، به دلایل آشکار سلطهی اقتصادی و فرهنگی غرب بر جهان پس از دوران استعمار که تا کنون نیز سیر صعودی داشته، سبک زندگی غربی به طور خودکار برای ما انتخاب میشود و سرنوشت جامعه و شخص ما را در تمام ابعاد رقم میزند، هرچند اعتقادات و ارزشهایمان چیز دیگری باشد. اما اگر به عنوان دانشجویان مسلمان، به اصول و مبانی توحیدی و معادی اسلام اعتقاد داریم و حفظ سبک زندگی اسلامی و تعالی آن به عنوان تنها سبک زندگی که ما را به هدف مقدس و الهیمان میرساند برایمان مهم است، باید دست به کار شده و با تامل و تجدید نظر در وجوه خرد و کلان زندگیمان در صدد تغییر و پیرایش آنها برآییم و این نقش اصلاحگری را در سطح جامعه نیز ایفا کنیم.
سبک زندگی غرب، سبک زندگی فردگرایی و منفعتطلبی و تمامیتخواهی، مصرفگرایی بی حد و حصر و بهرهجویی حداکثری و آزمندانه از طبیعت، الگوی پوشاک و مد به جهت خودنمایی و جلب توجه، سپری کردن اوقات فراغت در راه اشباع تام شهوات و هوسها، نابودی نهاد خانواده و تحقیر امر ازدواج است که منجر میشود به پیدایش عواملی در جهت ادامه یافتن شرایط فعلی جهانی، یعنی استفادهی اندکی از اقتصاد و صنعت و رسانه و نیروی نظامی به جهت برتری جستن بر ملل جهان و تاراج تمام امکانات و نعمات زمین. منجر میشود به تعریف توسعه بر مبنای تولید بیشتر و مصرف بیشتر. در مقابل سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی جمعگرایی و رعایت مصالح عمومی، صلهی رحم و توصیه به اخلاق پسندیده، لباس پوشیدن برای آراستگی و حفظ عفت، سپری کردن اوقات فراغت در راه ارضای معقول و به اندازهی نیازها، احترام به پدر و مادر، تقدیس امر ازدواج و جایگاه خانواده و تلاش برای حفظ و تعالی آن، الگوی مصرف مناسب و نهی از اسراف و مصرفگرایی خارج از کنترل است که انشاالله منجر میشود به پیدایش تمدن اسلامی، برابری ملل و نژادهای بشری و توزیع عادلانهی منابع طبیعی و ثروتها و استفاده از استعدادهای درونی و نعمات بیرونی انسان در راه اهداف الهیاش.
به عنوان دانشجوی مسلمان اگر میخواهیم اعتقادات و باورهایمان را به دنیای واقعی وارد کنیم و اثراتش را در عمل و در زندگی روزمره ببینیم، راهی نداریم جز اینکه با افزایش آگاهی، سبک زندگی غرب و عوامل و نمادهای آن را بشناسیم و سعی در محو کردن تمامی وجوه آن از زندگی فردی و اجتماعی خویش باشیم و نیز با شناخت سبک زندگی حقیقی اسلامی-ایرانی، برای جایگزین کردن آن در تمام عرصههای زندگی خویش تلاش کنیم.