به گزارش گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»، در سالهای اخیر رهبر انقلاب تاکیدات بسیاری بر اقتصاد داشته و سالهای متوالی را با عناوین اقتصادی نام گذاری کردهاند. مفهوم اقتصاد مقاومتی نیز از جمله مفاهیمی است که توسط ایشان در سال 1389 طرح شد و تاکیدهای فراوان و ویژهای برآن داشتهاند به طوریکه آن را راهبرد اصلی اصلاح اقتصاد کشور میدانند. ایشان در توضیح این مفهوم میفرمایند: اقتصاد مقاومتى …؛ یعنى اقتصادى که همراه با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن باشد.
مشخص است که هدف تحقق اقتصاد مقاومتی افزایش توان مقاومت و مواجهه با دشمنیهای دشمن در حوزه اقتصاد است. اما سئوال مهم این است که چگونه میشود اقتصاد مقاومتی را در کشور محقق کرد و در این میان جریان دانشجویی چه کارهایی میتواند انجام دهد؟
در یک دستهبندی ساده میتوان گفت که برای تحقق و پیادهسازی یک مفهوم تازه در کشور نیاز به دو دسته فعالیت وجود دارد. یکی در لایه نظری و گفتمانی آن مفهوم و دیگری در لایه پیگیری مسایل مرتبط با آن گفتمان در جامعه. توجه به هرکدام بدون توجه به دیگری ما را به هدف اصلی نخواهد رساند.
در کشور ما یک آسیبی که مفاهیم جدید دچارش میشوند این است که تنها در لایه نظری و گفتمانی باقی مانده و نمیتوانند با مسایل واقعی کشور ارتباط برقرار کنند. در نتیجه تنها مصرف آنها در میان کتب و نوشتهها و جلسات بحث خواهد بود و هیچگاه به گفتمان غالب در کشور تبدیل نمیشود. مفاهیمی مانند اقتصاد اسلامی، دانشگاه اسلامی را میتوان مثال زد. اما در مقابل با مفاهیمی مواجه هستیم که به خوبی توانسته است به گفتمان غالب کشور تبدیل شوند.
برای مثال مفهوم تولید علم و عدالتخواهی در دهه اخیر به گفتمان مسلط در کشور تبدیل شدهاند. دلیل آن را میتوان اینگونه شرح داد که هرکدام از این مفاهیم علاوه بر بحثهای نظری در مسایل عینی جامعه نیز پیگیری و نسبت آنها با واقعیات جامعه مشخص شده است. در مفهوم عدالتخواهی هرچند در تعریف مفهوم عدالت اختلاف نظرهای علمی وجود داشت اما در مواجهه با مسایلی که مصداق بیعدالتی بود، اجماع نظر وجود داشته و همچنین یک جریان اجتماعی نیز آن را به طور جدی مطالبه میکرد. انتقادهایی که به عملکرد قوه قضاییه، صدا و سیما، نظام سلامت و یا سازمانهای حمایتی در طول دهه اخیر انجام شد همگی مصادیق پیگیری مسایل عینی عدالتخواهی بود.
تحقق اقتصاد مقاومتی نیز به همین دو دسته فعالیت نیازمند است. یکسری فعالیتهای نظری نیاز است که باید توسط صاحبنظران و اساتید درباره تبیین حدود و ثغور مفهوم اقتصاد مقاومتی انجام شود تا هر روز بیشتر و بهتر این مفهوم روشن شود. برگزاری هماندیشیها، همایشها، کنفرانسها، چاپ مقالات، نوشتهها و سایر قالبهایی که میتواند به بیشتر پرداخته شدن به مفهوم اقتصاد مقاومتی کمک کند، در این مسیر موثر خواهد بود. گروهها و تشکلهای دانشجویی میتوانند مروج این تولیدات بوده و همچنین در سطوح مختلف خود برگزار کننده آنها نیز باشند.
اما دسته دیگر فعالیتها که نقش مهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی خواهد داشت، پیگیری و مطالبه مسایل اقتصاد مقاومتی در جامعه است. همانطور که گفته شد این نوع فعالیتها مکمل بخش اول فعالیتها بوده و اگر نباشد، نمیتوان به تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه امید داشت.
شاید این سئوال پیش بیاید که تا زمانی که اقتصاد مقاومتی به درستی شناخته نشود، چگونه میتوان مسایل آن را پیگیری کرد؟ به عبارت دیگر تا زمانی که فعالیتهای نظری به جمعبندی و اجماع نظر درباره چیستی اقتصاد مقاومتی نرسند، نمیتوان مسایل آن را پیگیری کرد. برای جواب دادن به سئوال لازم است که به نکاتی مهم توجه کنیم.
اول آنکه باید توجه داشته باشیم تبیین یک مفهوم امر سادهای نیست و بسیار زمانبر است. اما نیاز به اقتصاد مقاومتی نیاز روز است و عدم فعالیت در پیگیری تحقق آن به دلیل نامشخص بودن ابعاد مفهومی آن تنها یک توجیه بوده و قابل قبول نیست.
دوم آنکه برای پیگیری مسایل اقتصاد مقاومتی در جامعه نیازی به تبیین شدن تمام ابعاد و ظرایف مفهومی آن نیست. مسایل بسیاری است که به راحتی نسبتشان با اقتصاد مقاومتی روشن میشود و شک و شبههای در آن وجود ندارد. برای مثال شفافیت اطلاعات در اقتصاد کشور امر بسیار مطلوبی است که بسیار بر اهمیت آن تاکید شده و همه میدانند که برخی از لطمات وارد شده در زمان تحریم به دلیل نبود یک نظام اطلاعاتی شفاف در کشور بوده است. تعیین نسبت میان مساله شفافیت اطلاعات و اقتصاد مقاومتی کار آسانی است. جریان دانشجویی میتواند آن را انجام دهد. اگر جریان دانشجویی دراین باره آگاهی لازم را میداشت یقینا نسبت به کنارگذاشتن طرحهایی مانند »ایرانکد«و »طرحشبنم« توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت بیتفاوت نمیماند. دو طرحی که زیرساختهای شفافیت جریان کالایی کشور بودند.
مثال دیگر در حوزه کشاورزی است. همه میدانند که امنیت غذایی از ارکان اصلی امنیت ملی است و جزو حداقلهای مقاومت در مقابل دشمن است. پس با قاطعیت میتوان گفت که کشاورزی از مسایل اصلی اقتصاد مقاومتی است. پیگیری خودکفایی در محصولات اساسی کشاورزی یکی از دیگر کارهایی است که جریان دانشجویی میتواند انجام دهد. مثال دیگر دوری از خام فروشی است که به طور واضح در صادرات غیرنفتی کشور نمایان است به طوریکه مهمترین اقلام صادرات غیرنفتی کشور مواد خام بوده و کسی هم از این قضیه ناراحت نیست بلکه احساس رضایت هم وجود دارد. و ده ها مساله دیگر که به راحتی قابل احصا است.
در نهایت باید گفت که جریان دانشجویی در هر دو دسته فعالیتهای مورد نیاز برای تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه میتواند فعال باشد، به خصوص در امر پیگیری و مطالبه مسایل اقتصاد مقاومتی به دلیل آنکه ابزارهای لازم برای این کار را در اختیار دارد. انشاالله جریان دانشجویی بتواند سریعتر نسبت خود را مسایل اقتصاد مقاومتی تعیین کند و در مسیر پیگیری تحقق آنها گام بردارد.